روزهای قرنطینهٔ کامل و ماههای اسفند و فروردین، فرصتی شد برای تماشای فیلمهای اغلب غیرتماشاییِ یکی دو سالِ اخیرِ سینمای ایران که ارزش وقت گذاشتن و سینما رفتن ندارند و اگر به کلی کنارشان نزنی، حداکثر به دردِ دیدنِ تکهتکه و با دور تند میخورند فقط برای این که بفهمی در سینمای روزبهروز تجاریترِ ایرانِ این سالها چه خبر است و مردم از چه چیزی استقبال کردهاند و تعجب کنی از فروش فلان فیلم و دلیلِ جذابیت بهمان اثر. دیدن کلی فیلمِ بیارزشِ اکران عمومی و چند فیلم قابل تامل و خوبی که در گروه «هنروتجربه» نمایش داده شده، همچنان ثابتکننده این بود که گرچه این گروه و سیاستگذاریهایش، در قیاس با زمان شروع و با کاهش فیلمهای خوب، پایینتر قرار میگیرد، ولی هنوز هم اگر در پیِ فیلمِ قابل دیدنی باشی که به دلت بنشیند و لذتی ببری، همین گروه است که کارت را راه میاندازد...
*****
در این روزهای آخرِ قرنطینه، یا به تعبیر بهترش قرنطینۀ عادیتر شده، فرصت دیگری دست داد برای تماشای دوباره و چندباره فیلمهایی از سینمای فرانسه که بیشترشان جز به دل نشستنهای شخصی، در نظرگاههای عمومی هم شاهکار نامیده شدهاند و ماندگاریشان ثابت شده است.
به لطف دوستِ منتقدی که در حال آمادهسازیِ کتابی درباره بهترینهای سینمای فرانسه است و در پیِ نظرخواهی و رسیدن به فهرستِ نهایی از سوی تعدادی از منتقدان ایرانی، برای نظر دادن رفتم سراغ فیلمهایی که خیلیشان بارها و بارها دیده شده و باز دیده شد تا در دل محدودیتهای در نظر گرفته شده برای رسیدن به چهارچوبهای انتخابی، برسم به این فهرستِ شخصی از میان خوبهایی که کم نیست تعدادشان و مدام باید از سر و تهِ نامها بزنی تا به تعداد محدودی برسی. معیار را هم بیش از هر چیز، علاقه به تماشای دوباره و چندباره گرفتم برای خودم تا برسم به فهرستِ بدون اولویتی از بهترینهای سینمای فرانسه. بیش از هر چیز هم، لذتِ دوبارهای نصیبم شد برای باز دیدن و مرورِ لذتبخشهای کلاسیکِ سینمای فرانسه:
ژول و ژیم (فرانسوا تروفو)
چهارصد ضربه (فرانسوا تروفو)
از نفس افتاده (ژان لوک گدار)
گذران زندگی (ژان لوک گدار)
تحقیر (ژان لوک گدار)
شب من، نزد مود (اریک رومر)
شب و مه (آلن رنه)
ارتش سایهها (ژان پیر ملویل)
خاموشی دریا (ژان پیر ملویل)
قاعدۀ بازی (ژان رنوار)
توهم بزرگ (ژان رنوار)
روز برمیآید (مارسل کارنه)
یک محکوم به مرگ از زندان گریخت (روبر برسون)
نمره اخلاق: صفر (ژان ویگو)
ناصر صفاریان
یک/ خرداد/ نودونُه