نوشته ها



 

مسلمانیِ حقیقی، ربطی ندارد به انقلاب 1357 و تصمیم سران نظام جدید برای این که مردم را به زور به بهشت ببرند. نه حجابِ مسلمانیِ حقیقی از گشتِ ارشاد می‌آید و نه نمازِ این مسلمانی از نمازخانه ساختن در سینما و فروشگاه و هر جای بی‌ربط. 
مدیرانِ امسالِ جشنواره‌ی فیلمِ فجر، جدول نمایشی برای سالن اصلیِ جشنواره تدارک دیده‌اند که دو ستون دارد برای نماز ظهر و نماز مغرب. چنین امر بی‌سابقه‌ای، نه فقط در دوره‌‌ی احمدی‌نزاد/ شمقدری/ سجادپور، که در فضای بسیار بسته‌ی دهه‌ی شصت و نخستین سال‌های فجر و فعالیت‌های نخستِ فرهنگیِ پس از انقلاب هم بی‌بدیل است. مگر سال‌های پیش که در جدول نمی‌نوشتند اذان کِی است و نماز کِی است، صدای اذان در محوطه‌ پخش نمی‌شد؟ مگر کسی نماز نمی‌خواند؟ مگر نمازخوانی هست که نداند اذان چه موقع است اصلا؟ ...و مگر تازه امسال نماز به دینِ اسلام اضافه شده که نیاز دارد به رونمایی و در بوق کردن؟ این دیگر اسمش محافظه‌کاری نیست، ریاکاری است؛ بدجوری هم ریاکاری است. آدم یاد دهه‌ی اول انقلاب می‌افتد و جماعتی که یک‌شبه ناگهان صاحب نشانی بر پیشانی می‌شدند و نشانه‌ی نماز خواندنِ متوالی بود خیرِ سرشان؛ و کسی نمی‌پرسید چه‌طور است که پیرمردانِ نمازِ شب‌خوانِ همیشه سر بر سجاده، چنین نشانِ مُهری بر پیشانی ندارند که این جوانانِ بیست‌و‌چند ساله‌‌ دارند!

 

ناصر صفاریان- 10 بهمن 1393