نوشته ها



ناصر صفاریان

۱
داس مرگ دوباره به دامن اهل هنر و ادب افتاده و یكى یكى نام هاى آشنایى را از دست مى دهیم. شاعر، گرافیست، بازیگر و... و هیچ كس هم _ به شیوه متداول و به عادت مألوف این سرزمین _ به فكر ماندگار ساختن شان نیست و نه جایى و نه مركزى به فكر ثبت اسنادى از حرف ها و تجربه هاى آنها براى آیندگان _ و حتى اهل امروز _ نیست. از این رفتگان، تنها مرتضى ممیز بود كه بهمن كیارستمى درباره اش كاری كوتاه ساخته بود. همین. دیگران هیچ و حالا كه رفته اند، افسوسى به جاست بر این از دست رفتن فرصت _ و فرصت ها.
دست كم، تلویزیون از «چهره هاى ماندگار» فیلم هایى براى آشنایى مردم با آن ها تهیه كند. شوراى شهر و سازمان فرهنگى _ هنرى و سازمان میراث فرهنگى هم به این وظیفه تاكنون فراموش شده شان اهمیت بدهند و آن را از یاد نبرند. میراث فرهنگى واقعى یك ملت، فقط ظرف و ابنیه نیست. قدر میراث مان را بدانیم _ تا دیر نشده، تا دیرتر نشده.

۲
«حاجى واشنگتن»، فیلم على حاتمى با بازى درخشان عزت الله انتظامى به مناسبت سالگرد درگذشت سازنده اش از تلویزیون پخش شد. نمایش این فیلم در تلویزیون بار دیگر ثابت كرد هنرمند واقعى فراتر از زمان حركت مى كند. فیلمى كه سال ها در انتظار اكران باقى مانده بود و پس از ۱۶ سال توانست به نمایش درآید، حالا سر از تلویزیون درآورده و همه چیز عادى و طبیعى پیش مى رود. درست مثل خیلى فیلم هاى دیگر، «آدم برفى»، «دیدار» و... و حتى «از كرخه تا راین» و «خاكستر سبز».
كاش امكانات ساخت و شرایط لازم براى تولید فیلم «ملكه هاى برفى» مرحوم حاتمى هم فراهم شده بود، تا حالا كه فضاى باز تلویزیون به سمت نمایش روابط میان درباریان و خاندان سلطنت و خط قرمزهاى پیشین پیش رفته، فیلم ماندگار دیگرى از على حاتمى را هم از دست نمى دادیم و حالا افسوس ساخته نشدنش را نمى خوردیم.

۳
احمد طالبى نژاد، منتقد سینما كه البته حالا دیگر فیلمساز هم هست، با همان نثر روان و خواندنى همیشگى، دوره جدید فعالیتش را با «ماهنامه فیلم» آغاز كرده. نوشته هایى در قالب نامه به فیلمسازان، كه به شیوه نامه گویا، روایتى از حال و هواى سینماى ایران و متن و حاشیه آن است. این «حال و هوا» همان چیزى ست كه در اغلب نوشته هاى طالبى نژاد مورد اشاره قرار مى گیرد و متمایزكننده قلم اوست. همان چیزى كه اتفاقاً در یادداشت هایى كه براى مجله «هفت» - مجله خودش _ می نویسد كم تر به چشم مى خورد و حالا دوباره در این نامه ها جلب توجه مى كند.

روزنامه ایران- ۳۰ آذر ۱۳۸۴