نوشته ها



ناصر صفاریان

۱
برنامه ریزى و برنامه سازى «مناسبتى» در تلویزیون ایران حالا دیگر به نقطه مناسبى رسیده و هر بار چشمه دیگرى از این سیاست رو مى شود. گذشته از مناسبت هاى مذهبى رسمى كشور، این بار به خاطر شب یلدا و تولد حضرت مسیح (ع) شاهد فیلم ها و برنامه هاى پروپیمانى بودیم كه پیش از این سابقه نداشت. طورى كه به جز فیلم ها و كارتون هاى مربوط به موضوع، برنامه هاى هفتگى و روزانه هم مناسبت مزبور را در نظر گرفته بودند. خب، خدا را شكر! این یعنى احترام به مخاطب و احترام به جامعه.

۲
دوستى در جایى به تفاوت قیمت بلیت سینما در بیست سال گذشته اشاره كرده بود. ایشان اختلاف قیمت را صد برابر دانسته بود، اما بیش از این است. بلیت هاى ۸ تومانى فیلم ایرانى خوب و بلیت هاى ۵ تومانى فیلم هاى خارجى سینماهاى نه چندان خوب هنوز فراموش مان نشده. یادم هست «عقاب ها» را در سال ۶۴ با بلیت ۸ تومانى در سینما ماندانا دیدم و حالا بلیت فیلم ایرانى ۱۲۰۰ تومان است. درست است كه تورم در تولید هم هست و همه تهیه كنندگان همیشه از بى پولى و ركود مى نالند، ولى خب این همه اختلاف هم در هیچ عرصه دیگرى در جامعه ما به چشم نمى خورد. مقایسه با جاهاى دیگر هم بماند! ۱۲۰۰ را تقسیم بر ۸ كنید. مى شود چندبرابر؟!

۳
اعتراض صنوف نسبت به فیلمى كه تصویر غیردلخواه آن ها را به نمایش مى گذارد فقط مربوط به ایران نیست و در كشورهاى دیگر هم چنین اعتراض هایى صورت مى گیرد اما خب به شكلى متفاوت. آن جا در نهایت به دنبال ایجاد محدودیت براى نمایش هستند.
نمونه اش فیلم «نقشه پرواز» است. فیلمى با شركت جودى فاستر كه فروش خوبى هم پیدا كرده. اتحادیه مهمانداران آمریكا، مهمانداران فیلم «نقشه پرواز» را بى توجه به مسافران دانسته و اعلام كرده تصویرى كه كارگردان از این قشر زحمتكش ارائه مى دهد تصویر بدى است. اتحادیه از اعضاى خود و خانواده آن ها خواسته به تماشاى این فیلم نروند.
... راستى، آخرین نمونه ایرانى این اعتراض ها، شكایت كانون وكلا از صداوسیماست. به خاطر پخش مجموعه تلویزیونى «او یك فرشته بود».

۴
از مقالات شمس:
لطف خفى آن بود كه در معصیت دهد، اگر نه لطف در طاعت خفى نبود.

روزنامه ایران- ۱۳ دى ۱۳۸۴