گفتوگو با ناصر صفاریان درباره كتاب «آیه هاى آه»
فروغ آن چنان كه بود
ساناز اقتصادنیا
ناصر صفاریان از روزنامهنگاران و منتقدان سینماست كه تحقیقات متفاوتى درباره فروغ فرخ زاد انجام داده و نتیجه این تحقیقات را در كتاب «آیه هاى آه » منتشر كرده است.
صفاریان درباره زندگى و مرگ فروغ فیلم «سرد سبز» را ساخته كه در كشورهاى مختلفى همچون سوئد، آمریكا، كانادا، انگلستان و... به نمایش درآمده است.
با صفاریان درباره كتاب «آیه هاى آه» به گفتوگو نشسته ایم.
از میان این همه شاعر و نویسنده چطور فروغ را براى ساختن فیلم و نوشتن كتاب انتخاب كردید؟
در ابتدا یك كنجكاوى شخصى بود. وقتى به دبستان مىرفتم اولین بار كه به یك جمله فروغ برخوردم »افق عمودى است و حركت، فوارهوار« متعجب شدم. و همین، كنجكاوى دلیلى براى شروع تحقیقات من شد.
كتابهاى دیگرى كه درباره فروغ وجود داشت به درد تحقیق تان خورد؟
شاید من تمام كتابهایى را كه درباره فروغ در بازار وجود داشت، خواندم و هر چه بیش تر مىخواندم احساس مىكردم خلأهاى بیشترى درباره زندگى این آدم وجود دارد. ضمن این كه به جرأت مىتوانم بگویم از میان تمام كتابهایى كه درباره فروغ نوشته شده فقط دو سه نمونه معتبر وجود دارد و مىتوان ثابت كرد كه بقیه آن ها همه از روى هم نوشته شدهاند.
حالا فكر مىكنید با كتاب «آیه هاى آه » خلأهایى كه درباره فروغ وجود داشت پر شده است؟
نه به طور كامل. ولى باید بگویم این كاملترین منبع اطلاعاتى است كه درباره فروغ وجود دارد. مثلاً تصویرى كه از فروغ در ذهن همه وجود داشت یك شاعر رمانتیك بود كه اصلاً از سیاست و مسائل اجتماعى كه رنگ سیاسى دارد دور است ولى در این كتاب براى اولین بار درباره فعالیتهاى سیاسى فروغ مطالبى نوشته شده است.
تحقیقات تان را از كجا شروع كردید؟
در مرحله اول از آدمهایى كه از نزدیكان فروغ بودند و با او آشنایى داشتند شروع كردیم و در كنار آن از تعداد صاحبنظران دیگرى هم كه درباره فروغ اطلاعاتى داشتند، استفاده كردیم اما به دلایلى، چه در فیلم و چه در كتاب قسمتى از این اطلاعات را حذف كردیم.
تحقیقات شما براى رسیدن به نتیجه چه قدر طول كشید؟
حدود شش سال. تا اینكه بالاخره احساس كردم مىشود نتیجه تحقیقات را ارائه داد. اگرچه كه من در نتیجه آن ها را به صورت كتاب منتشر كردهام اما قسمت اعظمى از منابع اطلاعاتى، تصویرى بود. مثل تعداد عكسهایى كه هیچ كجاى دیگر از فروغ دیده نشده است و به همین خاطر تصمیم گرفتم آن را به فیلم هم تبدیل كنم.
فروغ بعد از وجهه ادبىاش به عنوان مستندساز شناخته شده است. چرا از میان آدمهاى انتخاب شده براى گفتوگو، تعداد مستدسازان كم است؟
این كتاب را مىشد اصلاً با گفتوگوهاى دیگرى منتشر كرد. اما به خاطر همان معیارى كه براى انتخاب آدمها در نظر گرفته بودیم، تقریباً هیچ مستندساز شاخصى كه با فروغ آشنایى نزدیكى هم داشته باشد، وجود نداشت. البته قرار بود فیلم دیگرى هم ساخته شود با آدمهاى صاحبنظرى كه با فروغ آشنایى نزدیكى نداشتهاند مثل عطاءالله مهاجرانى، عباس كیارستمى و محسن مخملباف ولى به دلایل مالى این قضیه متوقف شد.
شما در مقدمه كتاب نوشتهاید كه سعى مىكنید از كتابسازى پرهیز كنید. به نظرتان متن پیاده شده مصاحبه هاى تصویرى كه در فیلمهاست، خودش نوعى كتابسازى نیست؟
فكر مىكنم چیزى كه بیش تر به عنوان كتابسازى مطرح شده، سفارش مطلب درباره موضوع خاصى به چند نفر است كه زحمت زیادى هم ندارد. اما ما براى گرفتن این گفتوگوها خیلى دچار مشكل شدیم. ضمن این كه فیلمها هم به نوعى متن خلاصه شده گفتوگوها هستند. شاید این كتاب اصلاً ده سال دیگر به نظر خنثى بیاید. به نظر من اصولاً هر چیزى را كه به فروغ مربوط مىشود، تا جایى كه شخصیت كس دیگرى را خدشهدار نكند، باید گفت.
كتاب هفته