عصبانی نیستم...!
باید تاسف خورد به حالِ حکومتی که حاکمیتش با نمایشِ یک فیلم به خطر میافتد؛ آن هم فیلمی که برای مجوز گرفتن بارها به مسلخ رفته و دیگر آنقدرها هم نباید ترسناک جلوه کند! ...و البته بیش از آن، برای مدیرانی که تمام حیثیتِ وجودیشان در مامورِ معذور بودن است، هر بار به اسمی و این بار به نام «تدبیر» و «امید».
***
همین چند وقت پیش بود که «رسانههای آلمان گزارش دادند خلبانهای بیشتر از ۲۲۲ پرواز که نمیخواستند پناهجویانِ افغان را به افغانستان برگردانند، از پرواز به این کشور خودداری کردهاند. گفته شده شمار زیادی از خلبانهای این پروازها گفتهاند نمیخواهند در برگرداندن مهاجرین افغان به کشورشان که هنوز هم ناامن است نقشی داشته باشند.» (سایت بیبیسی- ششم دسامبر )
***
همه میدانیم این را که کسانی نمیگذارند و کسانی مملکت را ارثِ پدری و ملک خانوادگیشان میدانند و... ولی قطعا آن وعدهدهندههای زمانِ انتخابات هم اینها را میدانند و میدانستهاند همیشه... پس وقتی با وعدۀ آزادی، رای جمع کنی و به وقتِ بگیروببند، بشوی تابعِ همان فشارهایی که قبل از این و پیش از شما هم بوده و بعد هم به سکوت بگذرانی و همه چیز را عادی جلوه دهی، آن وقت دیگر...
اصلا این خبرِ بالا را مدیرانِ مثلا تصمیمگیرندۀ ارشاد که تمام کارشان، عمل بهفرموده است و همۀ حرکتشان طوری که گربه شاخشان نزند و میزشان از کف نرود، دیدهاند؟! همین!
ناصر صفاریان
بیستونه/ آذر/ نودوشش
عکس از: ناصر صفاریان