آقایی صحبت میکند، جمعی پای صحبتش نشستهاند و گوش میکنند، چند نفری هم قلم و کاغذ به دست، تند و تند، یادداشت برمیدارند.
این کار، به خودیِ خود، معنیاش میشود نکنهبینی و دقت و... خلاصه یعنی سواد. ولی این معنی مربوط به زمانیست که یا وسط بیابان باشی، یا روزنامه و تلویزیون و اینترنت و... هنوز اختراع نشده باشد، یا موضوع خیلی فوری و فوتی باشد که همان چند دقیقه بعد باید اجرایش کرد.
وقتی هیچ کدام از اینها نیست و حرفهای همان آقا ساعتی بعد از جلسه توسط دفتر خود آقا تنظیم و برای همه رسانهها ارسال میشود و هنوز از جلسه به خانه یا دفتر نرسیدهای، همه حرفها برای همه کس و همه جا قابل دسترس است، خب این چه اداییست که تند تند یادداشت برمیداری؟! قلم و کاغذ و عینکِ نوکِ دماغ و البته ادا و اطوار را که بگذاری کنار، حواست اتفاقا جمعتر میشود و حرفها را بهتر میفهمی!
ناصر صفاریان
5 شهریور 1394