هوای تازه



سعید رجبی فروتن

اگر خدا بخواهد از این پس در پایان هر هفته نگاهی خواهم داشت بر یک یا چند فیلمی که شخصاً آن را بازبینی کرده ام و به نظرم نکات قابل توجهی در آن مطرح شده است و می تواند در صورت دریافت پروانه برای بینندگان نیز از جهاتی قابل تامل باشد. این که گفتم در صورت دریافت پروانه نمایش به آن معناست که ممکن است به دلایلی از جمله مغایرت نظرات اعضای شورای بازبینی با نظرات بنده یا صلاحدید مقامات ارشد، ندرتاً فیلمی که به آن می پردازم به رویت شما خوبان نرسد. البته این اتفاق بسیار نادر و شاذ خواهد بود ولی همین سرچراغی اگر راست و پوست کنده موضوع را با شما در میان بگذارم، به صداقت رفتار کرده ام.

… بگذریم فیلمی که موضوع یادداشت اول قرار گرفته است؛ مستندی ایرانی است که عنوان جذابی برای آن انتخاب شده است، سلاطین خیابانها. انتخاب این اسم فی نفسه حس تعلیق و ابهامی را در ذهن مخاطب پدید می آورد که منظور فیلمساز از سلاطین خیابانها چیست؟ آیا در زندگی شهری و تسلط و تعرض انواع خودروها بر محیط شهری، فیلمساز به سراغ سوژه ماشین ها و مثلاً موتور سوارها رفته است؟ ایا منظور مستند ساز از سلاطین شهرها قشر خاصی از طبقات اجتماعی است؟ طرح سوالاتی از این دست هوشمندی فیلمساز در انتخاب نامی سنجیده و درست را می رساند. البته اگر بعد از دیدن فیلم دریابیم که نام فیلم چندان ربطی با درونمایه فیلم نداشت، ورق خواه ناخواه برمی گردد و ستاره بخت فیلمساز نزد مخاطب بشدت افول می کند. خوشبختانه در نمونه مورد بررسی، اسم تقریباً با مسماست و خرده ای را بر گروه سازنده نمی توان گرفت. موضوع فیلم مستند سلاطین خیابانها پارکور است. اگر چیزی در این باره نشنیده اید، شرحی را که در ویکیپدیا در این خصوص آورده شده است، برایتان نقل می کنم:

پارکور (به فرانسوی: Parkour) یا هنر جابجایی (به فرانسوی: L'art du déplacement) یا شهرنوردی به پیشنهاد گروه رها یک راه نوین برای تعامل با محیط اطراف فقط با استفاده از توانایی‌های انسان است. داوید بل، بنیان‌گذار پارکور در فرانسه می‌گوید: «جنبهٔ فیزیکی پارکور، غلبه‌کردن بر تمامی موانع پیش روست، درست مانند این‌که در شرایط اضطراری گیر کرده باشید. پارکور فقط صرف حرکات نیست، بلکه مجموعه‌ای هدفمند و دارای فلسفهٔ خاص خویش است. پس هدف پارکور، رسیدن به مقصد با استفاده از کاراترین، روان‌ترین و مستقیم‌ترین مسیر و مناسب‌ترین حرکات است که می‌تواند شامل دویدن، پریدن، بالا رفتن و خزیدن باشد.» «کارایی» یکی از مهم‌ترین مشخصه‌های پارکور است، و به این معنی است که لازم نیست حرکات سریع‌ترین باشند، بلکه باید مستقیم‌ترین و با صرف انرژی کمتری انجام شوند و همچنین مانع آسیب دیدگی دراز مدت یا کوتاه مدت شوند.

کسانی که فیلم سینمایی بلوک ۱۳ را دیده باشند، تصور روشنی از پارکور دارند. کاراکترهایی مثل لیتو و دنیل ورزشکارانی هستند که پارکورها به زیبابی اجرا می کنند و جذابیت فیلم هایی از این دست را چند برابر می کنند. در مستند ۳۶ دقیقه ای سلاطین خیابانها دو زن فیلمساز پاییز خوشدل و زینب تبریزی به سراغ پارکورهای شهرک اکباتان تهران رفته اند و ضمن تصویر برداری از تمرین های آنها، واکنش اغلب منفی همسایگان پا به سن گذاشته را در مذمت کارهای پارکوکاران به نمایش می گذارند. خراب کردن موانع و سکوهایی که مورد استفاده پارکوکاران است و تماس های مکرر با پلیس ۱۱۰، کنش هایی است که مخالفان بدانها متوسل می شوند اما با این وجود جوانها با ابتکار عمل از پای نمی نشینند و طرح خود را برای مسابقه ای ملی به پیش می برند. نقطه اوج فیلم مسابقه ای است که با اخذ مجوز از مقامات مسئول و با حضور پارکورکارانی از چند استان کشور، در روز و ساعت موعود برگزار می شود ولی ساعتی از شروع مسابقه و هنر نمایی جوانها نگذشته است که در ازدحام انبوه تماشاگران، سر و کله ماموران نیروهای انتظامی پیدا می شود تا ختم مسابقه را – با صلاحدید مراجع بالا دستی – به پارکورکاران ابلاغ کنند. 

جدا از لایه ظاهری فیلم که معرفی ورزش یا هنری نوظهور را در گوشه ای از شهر دستمایه خویش قرار داده است، فیلم در لایه های پنهانی خود بی توجهی نگرش های سنتی به خواست های جوانها، تاخیر مقامات مسئول در چاره اندیشی در برخورد با شاخه های جدید ورزشی و فقدان امکانات و تاسیسات لازم برای چنین ورزش هایی را گوشزد می کند. همانطور که سازندگان هم به خوبی در فیلم اشاره می کنند در صورت بی توجهی مراجع ذیربط بیم آن می رود که پارکور به دلیل خاستگاه و فلسفه اعتراضی خود – شورش علیه مناسبات خشن زندگی و زیست بوم غربی – کارکردی صرفاً اجتماعی و هنجار شکنانه به خود گیرد و از مدار یک ورزش هر چند پر ریسک خارج گردد. آنطور که در فیلم به خوبی می بینیم در اغلب صحنه ها، پس زمینه جایی که پارکورها بازی می کنند یا با دوربین حرف می زنند، دیوارهای سرد و بی روحی هستند که با نقاشی اعتراضی موسوم به گرافیتی رنگ آمیزی شده اند و قرابت رویکرد و همسانی هنر و ورزش هایی از این دست به خوبی نمود یافته است.

نخستین باشگاهها و انجمن های پارکور از سال ۱۳۸۳ در ایران تاسیس شدند و در سالیان اخیر جدا از معرفی و طرح این ورزش در صفحه مطبوعات، در چند فیلم سینمایی نیز حضور پارکورها را دیده ایم. نمونه اخیر آن فیلم سنمایی قلاده های طلاست که اتفاقاً بازیگر پارکور آن یکی از مربیان مطرح این رشته به شمار می رود و در فیلم مستند سلاطین خیابانها تلاش او را در سکانس روز مسابقه سراسری به عینه مشاهده می کنیم. نقص عمده ای که در فیلم به چشم می خورد، نپرداختن به پیامدهای خطرناک بازی بدون حضور مربی، امکاناتی نظیر ضربه گیر در تمرینات اولیه و انجام نرمش ها و ورزش های پیش نیازی است که در صورت غفلت از آنها ممکن است خطرات و تهدیدهایی جدی جوانان و نوجوانان را برای همیشه از نعمت سلامت و تندرستی محروم سازد. همچنین در روز برگزاری مسابقه سراسری نشانی از کادر پزشکی و اورژانس و حضور نمایندگان دستگاههایی که با آنها هماهنگی صورت گرفته است، نمی بینیم.

سایت روزانه های سینمایی- 15 اردی بهشت 1391