نوشته ها



 

حسِ خوبِ دل‌گرمی

 

به یادماندنی‌ترین عکس‌های این «روزِ واقعه»، بیش‌ترین تاکیدش بر نیروهای نظامی و انتظامی‌ای‌ست که زنان و کودکانِ زخم‌خورده و ترس‌دیده را در آغوش گرفته‌اند و از مهلکه دور می‌کنند؛ تصویرِ بی‌پناهانی که پناهی یافته‌اند در دلِ مصیبت؛ تصویری از نقش واقعیِ نیروهای نظامی و انتظامیِ هر کشوری در ایجاد امنیت و مشابه آن‌چه در ابعادی کو‌چک‌تر، در رفتارِ نیروها پس ازحملۀ سال گذشته به ساختمان مجلس، در تهران دیده می‌شد. حالا اما، این تمرکز بر رشادت، در کنار تلخیِ جان‌کاهِ تروریسم کوری که ترس و خونش هم متوجه مردم عادی است، دل‌نشینی و دل‌گرمی‌ای در خود دارد و آرزویی به دل می‌آورد از این که کاش درایتی همیشه‌گی در دلِ تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازانِ مملکت جوانه زند که پلیس را از کسوتِ امنیت‌بخشیدن بیرون نکشند و مایۀ هموارۀ دل‌گرمی و پناهِ مردمان نگاهش دارند، بی کشاندنش به زندگیِ شخصیِ شهروندان و خط و ربطِ جناح و ایدئولوژی و هر چیزِ فاصله‌انداز. با پلیس، باید امنیت به خاطرمان آید و این تصویرهای تلخ، با ردی از رشادتی که درش هست، نقشِ ماندگاری‌ست بر نیاز طبیعی و بدیهیِ مردم به پلیسِ امنیت‌آورِ امنیت‌ساز. دم‌شان گرم و سرشان سلامت در این نقشِ خویش.

 

ناصر صفاریان

دو/ مهر/ نودوهفت

         

پی‌نوشت:

بدیهی‌ست که لفظ «پلیس» در این‌ نوشته و در این موارد، هر نیروی حاضر در هر بحران شهری را در برمی‌گیرد؛ مثل حضور فلان یگان ویژه ارتش در سیل و کولاک و آتش‌سوزیِ بهمان کشور مثلا.