از آقای ابی تا آقای همسایه:
کرونا در تقاطعِ دو خطِ موازی
گذشته از نامدیریتی و بیمسیٔولیتیهای حکومتی و فارغ از آن بخشِ «سفرروندگان» و «کنسرتبودگان» و «عروسیگیرندگان»، نگرانیِ اغلبِ دوستدارانِ سلامتِ جمعی در مورد بخشی از بخشِ مذهبیِ جامعه در این روزها، تجمع و تراکمِ عزادارانِ دههٔ اول محرم است و ایام اربعین.
با این حال، بنده در حدِ فاصلِ این دو مناسبت هم مفتخرم به توفیقِ اجباریِ بهرهمندی از روضهٔ آقای همسایه در ده روزِ اولِ ماهِ صفر، از سرِ ظهر تا چهار و پنجِ بعدازظهر.
مزاحمتِ ماشینی و آدمیزادی و بلندگویی به کنار؛ تحملش میکنیم و مثل همیشه میگذریم؛ که خوب میدانیم در این مناسبتها در این مملکت، آزردنِ همسایه چیز بسیار بیاهمیتیست.
اهمیت ندادنهای کرونایی هم که اساسا سلامت دیگران را مهم نمیشمارند و سلامت خودشان هم جدی نمیگیرند به کنار؛ لااقل به طفلمعصومهایشان که مدام از زنانه میروند به مردانه و از مردانه به زنانه و در کوچه درهممیلولند، فکر کنند.
*****
آقای ابی در ترکیه کنسرت پرتعداد برگزار میکند با آن حجم جمعیتِ بههمچسبیده و آقای همسایه چنین هیاتِ چند ساعتهای به مدت ده روز، با جمعیتِ نهکمتعداد، هر دو هم همزمان.
آقای ابی، احتمالا، دلخوش است و متکی به مجوزِ برگزاری و رعایتِ قانون و تستِ حرارتسنجیِ قبل از ورود به سالن و ادعای واکسینهبودنِ حاضران؛ ولی قطعا و حتما خودش بهتر میداند که وقتی حجم اصلیِ حاضران، جوانانِ از ایرانآمدهاند و کنسرتش در جایی با تماشاگران مثلا اروپایی برگزار نمیشود، همهٔ این مثلارعایتها یعنی هیچ؛ و تنها نتیجهاش جز بلیتهای بیشتر برای او، چندین و چند درگیرِ کرونای بیشتر است برای مردمانِ ساکنِ ایران و مملکتِ هنوز درگیرِ کرونا با این همه کشتار.
آقای همسایه هم دلخوش است و احتمالا مدعیِ این که در حیاط هم میتوانند بنشینند و سعی میکند حاضرانِ در اتاق و زیرِ سقف و عزادارانِ بدون ماسک را در حسابوکتابش نیاورد.
*****
...و در این میان، مردمانی اینجا در میانهٔ بیمبالاتی و بیفکریِ مسیٔولان، هرروزه به عزای عزیزانشان مینشینند که اغلب نه دوروبرِ کنسرتِ آقای ابی بودهاند و نه در روضهٔ آقای همسایه؛ نه خودشان و نه عزیزانشان. تلخی و دردآوریاش هم اینجاست؛ همینجا...
ناصر صفاریان
بیستوچهار/ شهریور/ هزاروچهارصد