نوشته ها



ناصر صفاریان

می‌گویند هر واقعه‌ای در تاریخ دو بار رخ می‌دهد: یك بار به صورت تراژدی و یك بار به شكل كمدی. اما در سرزمین ما تاریخ هر بار به یك شكل تكرار می‌شود ــ آن‌هم بیش از دو بار. حالا حكایت جشن خانة سینماست. برای چندمین سال پیاپی و به دنبال بدعت چند سال پیش دبیر جشن در به‌كارگیری شیوه‌ای جدید برای داوری، امسال هم قرار است شاهد حركت در همین مسیر باشیم. در این روش، تعدادی داور ــ اعضای آكادمی ــ به قضاوت در مورد آثار می‌نشینند. قضاوت‌شان هم همة رشته‌ها را در بر می‌گیرد. با توجه به ایرادها و مشكل‌های این شیوه در سال‌های پیش، دبیر جشن امسال اعلام كرده كه ابتدا یك گروه تخصصی، نامزدها را اعلام می‌كند و بعد این نامزدها در معرض داوری همة اعضای آكادمی قرار می‌گیرند. تركیب پیشنهادی گروه تخصصی هم بسیار بهتر از چند سال قبل است. مثلاً قرار است نامزدهای بهترین فیلم، بهترین فیلم‌نامه و بهترین كارگردانی را تركیبی از اتحادیة تهیه‌كنندگان، كانون فیلم‌نامه‌نویسان و كانون كارگردانان معرفی كنند، و یا نامزدهای بهترین فیلم‌برداری توسط گروهی از انجمن فیلم‌برداران و كانون كارگردانان انتخاب شوند.
اما این شكل تقسیم‌بندی در همة رشته‌ها جواب نمی‌دهد. همان‌طور كه اعلام شده فیلم كوتاه، فیلم مستند و فیلم انیمیشن در یك گروه قرار دارند. چرا و چه كسی فكر كرده یك مستندساز صلاحیت قضاوت دربارة انیمیشن و یك فعال در زمینة انیمیشن توانایی قضاوت دربارة مستند برتر را دارد؟ البته از این جالب‌تر هم هست: طراحی صحنه و لباس، چهره‌پردازی و جلوه‌های ویژه بصری در یك گروه قرار دارند. براساس كدام منطق و برمبنای كدام بینش، كسی كه كارش طراحی گریم است، باید از جلوه‌های ویژه هم سر در بیاورد؟ و چرا فكر می‌كنیم یك طراح صحنه، آدم مناسبی برای انتخاب بهترین چهره‌پردازی است؟
حتی اگر تقسیم‌بندی اولیه هم مناسب باشد و به شیوة كاملاً درست انتخاب نامزدها توسط صنف خودشان پیش برویم، باز هم انتخاب نهایی توسط اعضای آكادمی، باعث انتخاب‌های غیرحرفه‌ای می‌شود. فكرش را بكنید گروه انتخاب مستندسازان پنج مستند برگزیده‌اش را اعلام می‌كند و حالا قرار است اعضای آكادمی كه رقم حداقل پنجاه نفر را برای‌شان درنظر می‌گیریم بهترین فیلم را انتخاب كنند. این اعضا چه كسانی هستند؟ همه مستندسازند؟ جواب منفی است. چند عضو مستندساز در این میان وجود دارند و بیش از چهل و چند نفر آدم‌های بی‌ارتباط با این عرصه هستند. حالا آیا می‌توان به انتخاب بهترین مستند و بهترین انیمیشن و بهترین صدابردار و بهترین موسیقی ــ و حتی انتخاب‌هایی كه در ظاهر ساده‌تر به نظر می‌رسند مثل كارگردانی و بازیگری ــ توسط جمعی كه همه‌شان تخصص كافی در زمینة مزبور را ندارند اطمینان داشت؟
مسألة بعد صلاحیت كلی اعضای آكادمی است. این بار هم برخلاف دو سه سال قبل سعی شده راه بهتری انتخاب شود. براساس اعلام دبیر جشن، تصمیم گرفته شده كسانی كه در چند سال گذشته برنده و نامزد جشنوارة فجر و جشن خانة سینما بوده‌اند به عضویت آكادمی درآیند. گذشته از بحث سلیقه‌ای بودن داوری در جشنواره‌ها و این‌كه هر انتخاب پیشین، نشانة شایستگی نیست، با تداخل حضور قضاوت‌كننده‌ها و قضاوت‌شونده‌ها روبه‌روییم.
وقتی قرار باشد آكادمی همة نامزدهای سال‌های پیش را دربر گیردـ و حتی اگر فكر كنیم قرار نباشد نامزدها و برنده‌های هر سال به این جمع اضافه شوند ــ آیا فكرش را كرده‌ایم تعداد زیادی از همین افراد، خودشان در جشن خانة سینما فیلم دارند و باز هم بدعت ناپسند و خنده‌آور جایزه دادن داوران به خودشان تكرار می‌شود؟ مگر بضاعت سینمای ایران چه‌قدر است؟ فكر نمی‌كنم پی بردن به این مسألة بدیهی، كار دشواری باشد. حالا به همة این‌ها اضافه كنید عدم حضور بسیاری از داوران و اعضای آكادمی را كه اصولاً ــ و همان طور كه در چند سال قبل اتفاق افتاده ــ برای فیلم دیدن نمی‌آیند و از حاضران سؤال می‌كنند چه كسی خوب بوده و چه چیزی بد بوده، و بر همین اساس به قضاوت می‌نشینند. برگه‌های حضور و غیاب داوران در سال‌های گذشته را می‌توان بررسی كرد و به‌راحتی اثبات كرد كه نظر اعلام‌شده در برخی رشته‌ها، نظر همه نبوده، چون اصلاً همه ــ همیشه ــ حضور نداشته‌اند.
تا خیلی دیر نشده، باید جلوی این خشت‌های كج اولیه را گرفت تا این‌گونه پیش نرود. باور كنید قضاوت هر صنف دربارة كار اعضای خود، بهترین شیوه برای جشن خانة سینماست. تجربه این را نشان داده است.

ماهنامه فیلم- مرداد 1384