نوشته ها



 

 یک-
رییس سازمان سینمایی: «جعفر پناهی از همه‌ی مواهب زندگی آزادانه‌ی خود برخوردار است.»
(خبرگزاری ایسنا- 19 بهمن 1393)

دو-
حکم نهایی جعفر پناهی: «6 سال حبس»، «20 سال محرومیت از ساخت و کارگردانی هر نوع فیلم و نوشتن فیلم‌نامه و هر نوع مصاحبه با رسانه‌های نوشتاری و شنیداری و دیداری داخلی و خارجی» و «ممنوعیت خروج از کشور جز برای سفر حج و یا درمان ضروری» با تودیع وثیقه.
(روزنامه‌ی ایران- 23 مهر 1390)

سه-
جعفر پناهی مشکل مالی ندارد، در یکی از بهترین محله‌های تهران زندگی می‌کند و چرخ زندگی‌اش خوب می‌چرخد. با پشت سر گذاشتن سه ماه زندان انفرادی و عمومی موقت، فعلا آزاد است و سه تا فیلم هم پس از این محکومیت ساخته. اما این اسمش نمی‌شود «برخورداری از همه‌ی مواهب زندگی آزادانه». «همه‌ی مواهب زندگی آزادانه» یعنی این که سایه‌ی حکم قطعی -گرچه اجرانشده‌ی- زندان بر زندگیت نباشد، یعنی این که آزادانه و بی محدودیت و دور از فضای «یواشکی» فیلم بسازی، یعنی این که از حق بدیهی و همگانی اظهارنظر و مصاحبه برخوردار باشی، یعنی این که هر وقت دوست داشتی بتوانی هر جا دلت خواست بروی و یعنی این که بدون وثیقه آزاد باشی!
یقین دارم که گوینده‌ی عبارت «همه‌ی مواهب زندگی آزادانه»، آن‌قدر اهل ادب است و آن‌قدر اهل کتاب و آن‌قدر اهل سواد، که بیش از من و ما، معنای «همه» و «مواهب» و «زندگی» و «آزادانه» را می‌داند؛ و همین است که اذیت می‌کند، بدجوری هم اذیت می‌کند.

 

ناصر صفاریان- 18 بهمن 1393