مدلِ کاسبی ایرانی در اقتصاد بینظارت اینسالها اینگونه است که شما میروید نمایندگی مرکزی یک برند مشهور و مثلا یخچال یا تلویزیون قیمت میکنید. بعد، همان مدل را با همان گارانتی میتوانید از یک زیرپله در سهراه امینحضور تهران با قیمتی پایینتر بخرید. چرا؟ چون مغازهدار چک دارد و باید پول جور شود؛ حتی در شکل عادی و بدون اضطرار هم برخی مغازهداران به دلیل پرداختِ زماندار و رقابت با فروشگاهِ بغلی و شکستنِ قیمتِ مغازۀ روبهرویی و زمینزدنِ فلان فروشگاه بزرگِ تازهتاسیس و... چنین میکنند.
حالا همین اتفاق در دیجیکالا، فروشگاه بزرگ اینترنتیِ ایران، رخ داده و برخی فروشندهها به دلیل خریدِ قبلی و پرداختهای مدتدار، میداندار خیلی عرصهها بهخصوص در حوزۀ فرهنگ و هنر شدهاند. طوری که قیمتشان پایینتر از حتی قیمتیست که تولیدکننده در اختیار پخشکنندههای بزرگ قرار میدهد و فاصله بسیار قابل توجهی دارد با قیمت درنظرگرفتهشده برای مشتری. دیجیکالا هم به جای نظارت درست، صفحۀ تولیدکننده یا فروشندههای اصلی را به دلیل گرانفروشی میبندد! آن فروشندۀ خردهفروش هم چند عدد موجودیاش را نقد میکند و میرود؛ تا دوباره با محصولی دیگر چنین کند.
این نابسامانی، نه فقط در فضای مجازی و خودِ دیجیکالا، که در فروشگاههای سطح شهر هم به فروش لطمه میزند. مثلا قیمت فروش تعدادی از دیویدیهای فیلمهای من که در مقیاس بازار بخش خصوصی، سیهزار تومان تعیین شده و به فروش میرسد، توسط برخی از همین فروشندهها به بیستهزار و حتی پانزدههزار تومان رسیده است، یعنی پایینتر از قیمتی که من در اختیار پخشکنندههای بزرگ و اصلی قرارمیدهم. فروشندههای اصلی و واقعی این عنوانها هم توسط دیجیکالا حذف میشوند، چون گران میفروشند! بعد، مخاطب این را میبیند و در مراجعه به فروشگاه سطح شهر هم معترض میشود که چرا گران میفروشند و فروشنده هم هرچه بگوید قیمت خرید خودشان بالاتر از این چیزیست که مشتری در دیجیکالا دیده، او قبول نمیکند. حق هم دارد. کجای دنیا چنین فضای بیدروپیکری جلوی مخاطب میگسترانند و قیمت واقعی و درست را حذف میکنند؟
تازه اگر محصول مورد نظر با این قیمت، کپی نباشد و اصل باشد...
ناصر صفاریان
بیستونه/ مرداد/ هزاروچهارصد
پینوشت:
اگر علاقهمندید، استفاده بفرمایید از این قیمتهای غیرواقعی! صاحبش ناچار، ولی راضی به خریدِ شماست!