به گزارش خبرآنلاین، انتشارات ثالث کتاب «مردی که شبیه شعر خود نیست» درباره احمدرضا احمدی و شعرش را روانه بازار نشر کرده که با استقبال مخاطب نیز مواجه شده است. کتابی که ناصر صفاریان، مستند ساز شناخته شده کشور آن را بر پایه گفتگوهایی خواندنی و بعد از ساخت دو مستند درباره این شاعر، نوشته است.
این مستندساز درباره کتابش می گوید: با احمدرضا احمدی از سالهای گذشته آشنا بودهام و فیلمهای مستند «وقت خوب مصائب» و «بانو مرا دریاب» را به ترتیب درباره روحیات و شخصیت احمدرضا احمدی و شعر و شاعری او ساختهام؛ اما به این دلیل که دو فیلم مستند همه آن چیزی را که دربارهی احمدرضا احمدی وجود داشت، دربر نمیگرفت و یک منبع اطلاعاتی جامع درباره این شاعر نبود، نیاز دیدم این اطلاعات جامع را در کتابی منتشر کنم. «مردی که شبیه شعر خود نیست» مجموعهای از گفتوگوها با احمدرضا احمدی و گفتوگو با دیگران درباره اوست که هر کدام بخشی از شخصیت او را پوشش میدهد.
به گفته صفاریان یکی از ویژگیهای مهم شخصیت احمدی، شوخطبعی و طنزی است که او دارد، تا جایی که این نگرانی در کتاب وجود داشته که ما چقدر میتوانیم در یک کتاب این وجه شفاهی بودن و طنز احمدی را به مخاطب منتقل کنیم؛ بنابراین با این آگاهی سعی کردهام همچون دو فیلم مستندی که درباره او ساختهام، این وجوه را در کتاب نیز حفظ کنم.
احمد طالبی نژاد درباره این کتاب می گوید: کتابی است خواندنی و آموزنده که هم شناخت نسبتاً کاملی از احمدی به دست میدهد– کاری که فیلم یادشده به دلیل تدوین غیرمتعارفش قادر به انجامش نیست - و هم برای شاعران و هنرمندان جوان یا آنان که میخواهند وارد این وادی پرمخاطره شوند، نکتههای آموزنده بدیعی دارد. کتاب شامل چهار گفت وگو با احمدی است که توسط چهار آدم متفاوت از شاخههای متفاوت فرهنگ و هنر انجام شده. رضا کیانیان، محمد قائد، حمیدرضا صدر و نگارنده... برای این که با نمونهای از طنازیهای احمدی آشنا شوید، به این نمونهها توجه کنید: کیانیان: این موضوع ناشی از ترس از مرگ نیست؟ احمدی: «نمیدانم. شاید این طوری باشد... البته خود مرگ چیز بدی نیست. فقط ابتدایش سخت است. در واقع تیتراژش مزخرف است. وقتی شروع میشود، چنان میروی توی داستان که اصلاً متوجه نمیشوی.»
و در پاسخ به من که درباره نحوه آشنایی با همسرش و خواستگاری و این جور حرفها میپرسم میگوید: «فیش حقوقیام را نشان دادم و گفتم این قدر حقوق میگیرم، این قدر هم باید قسط خرید خانه بدهم... البته وعده جایزه نوبل را هم دادهام که متأسفانه آن هم دست من نیست. قرار شد اگر نوبل را دادند، با هم نصف کنیم... من همیشه میگفتم در زندگی از من توقع سه چیز را نداشته باش: یکی زبان انگلیسی، یکی شجاعت و یکی دیگر هم رانندگی. و قبول کرد دیگر!» در مجموع این فقط یک کتاب نیست. فیلمی است برای خواندن.»
خبرآنلاین- 1 مهر 1391