نوشته ها



خوش حالم كه فیلم می‌سازید

ناصر صفاریان

برخورد عجیب- و در مقیاس عجیب هم غیرمنتظره- شما، در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر، آن‌قدر تعجب‌برانگیز است و آن‌قدر- متأسفانه- تأسف‌آور، كه شاید اصلا‌ً نقطه مشتركی باقی نگذارد برای چند كلمه كه چه عرض كنم، حتی یك كلمه حرف. شما تازه وارد این عرصه شده‌اید و مشاوران محترم فراوانی كه دوروبرتان هستند هم احتمالا‌ یا حواس‌شان نبوده كه مشاوره بدهند یا سرشان گرم پروژه‌های دیگر بوده و فرصت نكرده‌اند در گوش‌تان بخوانند هر جایی آیین خاص خودش را دارد و هر شیوه‌ای در هر مكانی پاسخ گوی نیازهای آدمی نیست.
آقای ده‌نمكی عزیز، هر جشنواره‌ای برای خودش اصولی دارد و وقتی در آن شركت می‌كنید، یعنی این كه مقررات را پذیرفته‌اید و اعتراضی هم نباید بكنید. بگذریم كه جشنواره فجرمان هم مثل همه چیزهای دیگرمان است و اصولا‌ً صحبت از «اصول» در این مملكت، خیلی عاقلا‌نه نیست ولی به هر حال شما وارد مسابقه‌ای شدید با تعدادی داور. خب، حالا كه آن ها تشخیص‌شان این بوده كه شما نباید در میان برگزیدگان باشید، دیگر چه جای اعتراض؟ اگر برگزیده می‌شدید، همه چیز خوب بود و حالا‌ كه برگزیده نشده‌‌اید، همه چیز بد؟ خدا را شكر، اسامی داوران از پیش اعلا‌م شده بود و شما می‌توانستید مثلا‌ً اگر به عدالت و اصلا‌ً قضاوت همه یا چند‌تایی از آن ها تردید دارید، همان ابتدای كار، اعتراض كنید و كنار بكشید.... ولی این‌گونه حق را به جانب خود دانستن و معترض شدن در جمع هنرمندان سینما، در شأن هنر سینما كه هیچ، در شأن كسی كه به هر حال حالا‌ دیگر عنوان «كارگردان» هم دارد نیست.
عرض كردم كه هر مكانی آیین خودش را دارد. صحبت در مراسم یك جشنواره مهم هنری، با خطابه در میان افراد منتسب به فلا‌ن گرایش خاص سیاسی طرفدار نگاه شما در نشریات گوناگون‌تان خیلی متفاوت است. آن دست زدن‌ها را هم به حساب تشویق حرف‌ها و پذیرش نگاه‌ تان نگذارید. همان‌طور كه همان جماعت برای پاسخ مجری مراسم به حرف‌های شما هم كف زدند و همان‌طور كه برای جایزه‌ها و حرف‌های دیگران هم كف زدند. پس خیلی جدی نگیرید برادر!
البته همه‌اش تقصیر شخص شما نیست. مشاوران دور و برتان كه به شكر خدا همه كوشش‌‌ شان را كرده‌اند تا فیلم‌تان به سرانجام برسد، باید به شما می‌گفتند و متاسفانه نگفتند. یا شاید هم گفته‌اند و حریف‌تان نشده‌اند. این كه مردم از فیلم شما خوش شان آمده پس شما شاه كار ساخته‌اید را اساساً فراموش كنید. یعنی شما این‌قدر به مردم و به رای و نظرشان معتقدید و حرف ‌شان برای تان حجت است؟
اشتباه نكنید؛ منظورم عرصه سیاست نیست.همین‌هنر سینما را عرض می‌كنم. نمی‌گویم فیلم‌های جدید این چنینی، كه مثلا‌ً همان فیلم مشهور شارن استون مربوط به سال‌ها قبل را اگر اكران كنیم، فكر می‌كنید حجم استقبال از آن چه گونه است؟ موافقید فیلم‌تان كه با استقبال «مردم» روبه‌رو شده، با «در امتداد شب»(همچنان پربیننده‌ترین فیلم سینمای ایران) به مسابقه گذاشته شود و ببینیم كدام یك بیش تر طرفدار دارد؟ اصلا‌ً چرا راه دور برویم؛ همین فیلم «برزخی‌ها» ‌ی ایرج قادری را مثال می‌زنم. همین فیلمی كه فیلم شما، كپی اتفاقاً نازلی از خط داستانی و روایی آن است. موافقید همین حالا‌ هر دو فیلم در كنار هم اكران شود تا ببینیم مردمی كه از آن حرف می‌زنید، ‌كدام یكی را بیش تر می‌پسندند؟
آقای ده‌نمكی، این مثال‌ها برآشفته‌تان نكند لطفاً. به هر حال، در مثل مناقشه نیست. اصلا‌ً هم صحبت مقایسه اثر- مثلا‌ً- «دفاع مقدسی» شما با فلا‌ن فیلم - مثلا‌ً- «مبتذل» نیست. متوجه اید كه؛ عرض بنده، گرایش مردم به جذابیت روی پرده است؛ همین. [... ] شما به این چیزها دل خوش نكنید. پشتوانه مردمی خوب است ، اما به شرطی كه خیلی هم پشتوانه‌تان نباشد. به امید خدا، روزبه‌روز بیش تر با هنر اخت می‌گیرید و بیش تر دم خور می‌شوید و بیش تر یاد می‌گیرید. اقبال لا‌هوری كه اتفاقاً شاعر مورد تایید نظام است، شعری دارد كه درباره آدمی می‌گوید:«از تن‌آسایی بگیرد سهل را.» حالا‌ شما هم فیلمی ساخته‌اید كه می‌توان نامش را گذاشت یك‌جور روحوضی سینمایی.
این‌جور كارها نه از سر هنر كه به مدد لودگی بازیگران (شخصیت‌های ماجرا البته) مورد استقبال قرار می‌گیرد. كمدی‌های اصفهان و پیش‌پرده‌های لا‌له‌زار را عرض نمی‌كنم، همین نمایش‌های كمدی تهران چند سال اخیر را ببینید كه گاهی یك‌سال و نیم، دو سال روی صحنه می‌ماند.شما هم دوست دارید این‌گونه با استقبال روبه‌رو شوید و این‌گونه، هنرمند مردمی نام بگیرید؟ اگر توقع‌تان این است و اگر نگاه تان چنین، حرفی نمی‌ماند جز تبریك ! موفق شده‌اید برادر!
و اصلا‌ چرا فقط اعتراض‌تان متوجه این بود كه بازی گران‌تان جایزه نگرفته‌اند؟ شما كه حالا‌ دیگر كارگردان نام گرفته‌اید، باید بدانید سینما فقط بازی گر روی پرده نیست، كاش لا‌اقل به خاطر فیلم بردار و صدابردار و مسوول جلوه‌های ویژه هم معترض می‌شدید. در واقع نوع نگاه شما هم مثل همان تماشاچی گذری عاشق فلا‌ن بازیگر است، و این اصلا‌ خوب نیست. البته امیدوارم این‌طوری نباشد و اشتباه از بنده باشد.
گذشته از این ، گمان می‌كنم برخورد سرشار از توقع شما در اختتامیه و جلسه مطبوعاتی فیلم‌تان، ریشه در حمایت‌ها و بزرگ‌نمایی پیشاپیش فیلم‌تان دارد. آقای ده‌نمكی، شما بدون ساخت حتی یك فیلم داستانی 30 ثانیه‌ای، همه‌جور امكاناتی در اختیارتان قرار گرفت تا فیلم بلند سینمایی با بودجه‌ای چندصد میلیون تومانی بسازید. می‌دانید این بخش ماجرا برخلا‌ف آیین‌نامه‌های همان وزارت ارشادی ست كه وزیرش چند ساعتش را به بازدید از صحنه فیلم شما اختصاص می‌دهد؟ بزرگوار، در كدام دوره و كدام زمان، بالا‌ترین مقام رسمی فرهنگی به سر صحنه یك فیلم سینمایی رفته، كه این امتیاز شامل حال شما شد؟
شما می‌دانید این روزها به قصد پیش گیری از ایجاد ترافیك، به فیلم سازان اجازه استفاده از «فیلم‌رو» و فیلم برداری در بزرگ‌راه‌ ها را نمی‌دهند؟ آن وقت در این شرایط، یكی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین و پرترافیك‌ترین میدان‌های شهر را برای فیلم برداری شما قرق می‌كنند تا با فراغ بال، هنرتان را عرضه كنید. اگر این حمایت نیست، پس چیست؟ و مگر در همین روزهای جشنواره، این همه گفت‌وگو و عكس بزرگ صفحه اول نصیب شما و فیلم‌تان نشد؟ پس چرا این همه مظلوم‌نمایی؟
بزرگوار، اجازه بدهید بخشی از ماجرا هم قدم به قدم و پله ‌پله اتفاق بیفتد. ظاهرا توقع ایجادشده در قبل، كار را خراب كرده. به هر حال همیشه نمی‌توان یك باره به همه چیز رسید و همه چیز را یك كاسه فتح كرد. كمی صبر برادر! جایزه هم ان‌شاءا... با فیلم بعدی و دوره بعدی! اگر صحبت حق و حقوق پایمال شده باشد، در صورت فرصت و البته تمایل، نگاهی بیندازید به - مثلا‌ - فیلم اول بایرام فضلی كه در همین جشنوا‌ره حضور داشت. آن وقت وجدان‌تان را قاضی كنید تا ببینید چه كسی زحمت كشیده و چه كسی جان كنده و چه كسی سینما بلد است و حق چه كسی خورده شده. ‌
... ولی خدا شاهد است از فیلم سازی و از كارگردان شدن‌تان بسیار بسیار خوش حالم. از فعالیت مطبوعاتی‌تان هم خوشحال بودم ، اما نه این اندازه. حتما آن یادداشت بنده را در روزنامه - مرحوم-«خرداد» یادتان هست: «بگذارید شلمچه منتشر شود!» كار فرهنگی هم برای شما خوب است و هم برای مردم و مملكت . و این بار ، خدا را شكر كه فیلم‌تان از جنس نوشته‌های تند و تیز نشریات تحت فرماندهی‌تان نیست.
امیدوارم برداشت بدی نداشته باشید برادر! اصلا‌ صحبت چماق و قلم و دوربین نیست. صحبت نگاه سیاسی‌تان هم نیست كه به شدت از آن دورم. هر یك نفری كه از وادی سیاست ، جذب عرصه هنر شود، خوش حالی دارد. یادتان هست آن جمله به دل ماندنی فیلم دیدنی «ناصرالدین شاه، آكتور سینما» را؟ آن جا كه امیركبیر- بزرگ این سرزمین- به شاه- قدرقدرت- از سینما می‌گفت ؟ خوش حالم عزیز! به سینما بچسبید و رهایش نكنید!

روزنامه اعتماد ملی- 28 بهمن 1385