ناصر صفاریان
۱
«كوچك، زیباست.» حتماً شما هم این عبارت را شنیده اید. حالا هم مصداق جشنواره فیلم فجر است و البته عدم تناسبش با این عبارت. جشنواره فیلم فجر، از نظر حجم برنامه ها و گستردگى موضوعات و سرفصل ها و بخش ها، بسیار متنوع است و همین تنوع، نوعى سردرگمى را براى مخاطبان به همراه مى آورد.
مهم ترین بخش جشنواره كه توسط خود مسؤولان برگزارى هم بیش تر مورد توجه و تأكید قرار دارد، بخش «مسابقه سینماى ایران» است. روزهاى پیش فروش، شلوغى و ازدحام و نبودن بلیت براى برخى سینماها و بعضى سانس ها، مربوط به همین بخش است و ازدحام مقابل سینماها در زمان برگزارى هم به آثار این بخش برمى گردد.
به جز این فیلم هاى ایرانى، هر سال چند فیلم خارجى مورد استقبال و توجه خاص قرارمى گیرد.و بقیه فیلم ها و بقیه بخش ها، مخاطبان خاصى دارد كه آن مخاطبان خاص هم براى استفاده از تمام برنامه هاى دلخواه، با مشكل همیشگى تداخل نمایش فیلم ها روبرو مى شوند. اگر طى سال باز هم از این رویدادها - در این حد و اندازه و كیفیت - داشتیم، مى شد از دست دادن یك یا چند فیلم را جدى نگرفت. ولى این افسوس همیشه بر دل سینمادوستان هست كه فیلم هاى مطرح در فاصله اى چند روزه در یكى دو نوبت به نمایش درمى آید و اگر هركدام را انتخاب كنى، دیگرى یا دیگرها را از دست داده اى.
راهش، كم كردن حجم برنامه ها و افزایش نوبت هاى نمایش است. ضمن این كه مى توان برخى بخش ها و بزرگداشت ها را جدا از جشنواره فجر و در فرصتى دیگر برگزار كرد. مثلاً بخش مربوط به فیلم هاى سینماى آمریكاى لاتین، كه از بخش هاى دیدنى و قابل اعتناى جشنواره امسال بود و قرار بود به صورت برنامه اى جداگانه برگزار شود، آرام و بى سروصدا و با اختصاص یك نوبت نمایش براى هر فیلم برگزار شد و گذشت و رفت. البته امیدوارم این یكى را دوباره به شكل جداگانه اى به نمایش بگذارند.
۲
خوراك فكرى یك منتقد سینما، دیدن و خواندن است. پس وقتى در جشنواره اى مهم مانند فجر، سینمایى به اهالى مطبوعات و منتقدان سینما اختصاص پیدا مى كند، نباید انتظار داشته باشیم بهترین و مهم ترین فیلم هایى كه در جشنواره هست، براى این افراد نمایش داده شود؟ حالا كه امكان تماشاى فیلم هاى خارجى در سینماهاى دیگر، براى این گروه وجود ندارد، تنها راه، دل بستن به همان انتخاب شده هایى ست كه در سینماى مطبوعات به روى پرده مى رود. ولى....
«تبر» ساخته كاستا گاوراس، «گل هاى پژمرده» اثر جیم جارموش، «شب به خیر و موفق باشید» ساخته جرج كلونى و «الیور توییست» اثر رومن پولانسكى آن قدر شناخته شده و مهم هستند كه در نمایش شان براى منتقدان، لحظه اى نباید شك كرد. اینها نمونه اى از نام هاى بسیار معتبر است، وگرنه مى توان به آثار دیگرى هم اشاره داشت. مثلاً :«حمله» ساخته ماساهیروكوبایاشی، «خصوصى» اثر ساواریو كاستانزو، «كلیدهایى براى خانه» ساخته جانى آملیو و«نیكیفورمن» اثر كریستف كراوزه.
۳
مجله «بازیگرى» رسیده به شماره ۵ و ۴. پس از مدتى وقفه و طولانى شدن فاصله میان دو شماره.این مشكل نگران كننده اغلب نشریات فرهنگى است. تا این جاى كار، این مجله آبرومندانه تلاش كرده موقعیت فرهنگى خودش را حفظ كند. دوام آوردن و روى پا ایستادن و كنار نكشیدن، نیاز به حمایت مسؤولان فرهنگى دارد. نشریه اى كه دوست ندارد به ضرب عكس فلان بازیگر روى جلد و بهمان تیتر غلط انداز مشترى جلب كن ماندگارى اش را تضمین كند، نیازمند حمایت است. مجله «بازیگرى» تا این جا این گونه بوده است.
۴
این هم از ایوان تورگنیف: آخر چه طور مى شود بدون نفرت ضربه اى را از كسى تحمل كرد؟ ... دیدم از عزیزترین شخص مى توان، اگر او را دوست داشته باشى.
روزنامه ایران - ۱۱ بهمن ۱۳۸۴