نوشته ها



ناصر صفاریان

۱
یازده ماه دیگر تا دوره بعدى جشنواره فیلم كوتاه تهران باقى است. چیزى كه مى تواند براى سال آینده در نظر گرفته شود، استقبال بى سابقه اى ست كه امسال از فیلم ها صورت گرفت. در مملكتى كه تا چند سال پیش، همه شاعر بودند و حالا همه فیلمسازند و روز به روز بر تعداد افرادى كه به سراغ فیلمسازى - و به شكل طبیعى، فیلم كوتاه - مى آیند افزوده مى شود، این یك اتفاق خجسته است. چون همیشه این سؤال پیش مى آمد كه چرا با وجود تعداد زیاد فیلمسازان، تعداد تماشاگران این قدر كم است و چرا كارگردان هاى فیلم كوتاه به تماشاى فیلم هاى یكدیگر هم نمى نشینند. درست مثل مقایسه تعداد شاعران جوان و تیراژ كتاب های شان. طورى كه اگر این شاعران كتاب هاى همدیگر را بخرند، شمارگان مجموعه شعرهایى كه منتشر مى شود، به چند برابر مى رسد و در قفسه كتاب فروشى ها نمى ماند.
با توجه به وجود تنها یك جشنواره معتبر فیلم كوتاه در كشور - كه همه زمینه ها را در برمى گیرد و جشنواره موضوعى نیست - انتظار برنامه ریزى بهتر براى این استقبال كنندگان طبیعى ست. صحبت از مسؤولان سینمایى و برنامه هاى كلان براى فیلم كوتاه هم بماند براى بعد... اگر فرصتى بود و عمرى.

۲
درجه بندى فیلم ها از نظر سن تماشاگر همچنان در ایران جدى گرفته نمى شود، چه در مورد تولیدات داخلى و چه در مورد محصولات خارجى. این كه هر برنامه و هر فیلمى به درد هر كسى نمى خورد هنوز در ایران جا نیفتاده . تنها در مورد مسایل جنسی است كه همه خیال شان از سینما و تلویزیون داخل راحت است و در مورد فیلم ها و برنامه هاى خارجى هم مراقبت زیادى اعمال مى كنند تا كودكان به تماشاى چنین چیزهایى ننشینند. اما وقتى پاى خشونت و جنایت و وحشت به میان مى آید، كم تر كسى از والدین به فكر كودكان مى افتد و كم تر كسى از مسؤولان سینما و تلویزیون به یاد درجه بندى. با توجه به حجم زیاد فیلم ها و سریال هاى خارجى تلویزیون و با توجه به این كه در خانواده هاى ایرانى معمولاً همه پاى تلویزیون مى نشینند و همه چیز را از صبح تا شب تماشا مى كنند، یك نفر باید به فكر این برنامه ریزى بیفتد و گذشته از در نظر گرفتن ساعت پخش مناسب، در ابتداى هر برنامه هم درجه بندى سنى آن گوشزد شود.
البته گاهى خود برنامه ساز و یا حتى مهمان یا كارشناس برنامه احساس مسؤولیت مى كند و به این مسأله اشاره مى كند - مثلاً اشاره درست شادمهر راستین در نخستین برنامه «سینما و ماورا» . اما این مقوله مهم تر از آن است كه بتوان به این اشاره ها دل خوش كرد. یعنى در سیاست ها و برنامه ریزى هاى جدید تلویزیون كه به سمت بهتر شدن پیش مى رود، جایى براى این مهم نیست؟

۳
اگر تا به حال «كافه ترانزیت» را ندیده اید، هنوز فرصت تماشایش هست. یك فیلمنامه عالى، یك كارگردانى خوب، بازى هاى دیدنى ... و خلاصه یك فیلم خوب. جدیدترین فیلم مسعود كیمیایى هم چند روز است اكران شده. «حكم»، تصویرى ترین فیلم كیمیایى است، البته اما و اگرهایى هم دارد. وقتى فیلم را ببینید متوجه منظورم از «تصویرى بودن» مى شوید.

۴
و این هم از حافظ:
دهان یار كه درمان درد حافظ داشت
فغان كه وقت مروت چه تنگ حوصله بود

روزنامه ایران- ۱۵ آذر ۱۳۸۴