نوشته ها



در حاشیه نامه جواد شمقدری به ژیل ژاکوب

ناصر صفاریان

چند روز قبل، جواد شمقدری به تاسی از رئیس خود، محمود احمدی نژاد دست به قلم برد و برای اصلاح جهان و جهانیان، اشتباه غرب را به رخ کشید و انذار داد و به رستگاری رهنمون کرد و ...
ظاهرا برخلاف سال گذشته که پس از مراوده های جشنواره کن، جواد شمقدری در جایی گفته بود «کن را مدیریت کردیم»، امسال توفیقی در «مدیریت» حاصل نشده بود و باید با نامه نگاری به اصلاح سران کن بر می خاست.
پیش از این نامه نگاری، معاون سینمایی دراعتراض به تقدیر از فیلمساز معترض ایرانی در کن امسال، پای نخل طلای سال گذشته را پیش کشید و در اثبات سیاسی بودن جشنواره به نخل طلای فیلم تایلندی اشاره کرد و گفت دلیلش فقط رویدادهای سیاسی تایلند در سال قبل بوده و حمایت از نگاه معترض فیلمساز. حالا که امسال نخل طلا را به فیلم ساز آمریکایی داده اند، حتما براساس نگاه معاونت سینمایی ما – که به دنبال اصلاح سینمای جهان هم هست– دلیلش نگاه سیاسی به رویدادهای سیاسی آمریکا ست و پر و بال دادن به نگاه معترض کارگردان آمریکایی! با این حساب مشخص نیست کن بالاخره سیاسی است و سیاسی کاری می کند، یا این که پارسال که ما مدیریت اش کردیم آن گونه بوده و حالا این گونه!
به هر روی، جواد شمقدری به ژیل ژاکوب تاخت که چرا لارنس فون را در جشنواره تحریم کرده اند و آزادی بیان را پاس نداشته اند. دفاع فیلمساز از هیتلر و طرفداری از «نازیسم» را هم به گالیله و قرون وسطی ربط داد و ... خلاصه تاکید کرد که این کارها خوب نیست و بعدا در تاریخ بد خواهند نوشت.
از آن جا که معاون سینمایی خودش رییس اصلی جشنواره فجر است و زمان برگزاری سرش بسیار شلوغ است و درگیر کارهای بسیار مهمی مثل حذف فیلم های انتقادی از مسابقه و ابداع بخش نو ظهور«نوعی نگاه»، به احتمال زیاد از وقوع برخی اتفاق ها در همین جشنواره دولتی تحت مدیریت خود بی خبراست.
پس بد نیست پیش از آن که تاریخ نگاران آینده در تاریخ ثبت کنند، خدمت ایشان عرض کنیم که اگر لارنس فون تریه درباره موضوع های- به درستی یا نادرستی- ممنوع هیتلر و نازیسم حرف می زند و تحریم می شود، در این جا و در همین جشنواره خودمان، انتقاد از نوع داوری و داوران جشنواره باعث تحریم می شود. در طبقه بندی و نوع انتقاد هم گمان نکنم نیازی به بحث باشد که کدام یک مهم تر است.
به هر حال، پیش از آن که به آینده برسیم و حاصل ثبت تاریخ را شاهد باشیم، همین حالا می توانیم با مراجعه به رسانه ها ببینیم که انتقاد در کن چه تفاوتی دارد با انتقاد در فجر. در کن، با وجود اعلام تحریم – شخص – فون تریه، داوران در داوری خود وارد بحث سیاست گذاران جشنواره نشدند ولی این جا، نه فقط دبیر جشنواره، که داوران هم به میان آمدند و پاسخ های صریح و تندی نثار رضا میر کریمی کردند.
نتیجه این که فیلم «مالیخولیا» نه تنها از نامزدی نخل طلا حذف نشد، که جایزه بهترین بازیگر زن را هم از آن خود کرد. ولی «یه حبه قند» اساسا نادیده گرفته شد. حالا در این قیاس، چه جایی – و چه لزومی – بر این نامه نگاری و این دفاع از آزادی بیان؟

روزنامه روزگار- 8 خرداد 1390