تلویزیون، سرافراز، زرشناس و...
ناصر صفاریان
یک
آقای محمد سرافراز، رئیس جدید صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ١٦ دیماه ٩٣ معاونت سیاسی را از این سازمان حذف میکند. در نگاه اول، معنی این حرکت چیزی نیست جز کمرنگتر شدن نگاه سیاسی در سطح مدیریتی سازمان. ولی کسانی که آقای سرافراز را از قبل میشناسند، میدانند این فقط یک تغییر شکلی است در چارچوب اداری و نباید معنی دیگری از آن بیرون کشید.
دو
با حضور آقای سرافراز، کلیپها و گزارشهای ساختهشده در رسانههای غالبا دستراستی که بهظاهر خصوصی هستند و کارشان تولید برنامه تصویری علیه فعالیت اصلاحطلبان و انتقاد از دولت است، امکان حضور در تلویزیون پیدا میکند و در مناسبتهای خاص شاهد برنامههای تولیدی این مؤسسهها هستیم؛ از فیلم مستند درباره برجام تا کلیپ حامد زمانی درباره آمریکا.
یعنی ایشان به حضور غیررسمی و اغلب اینترنتی اینگونه تولیدات شکل رسمی میدهد و آنتن تلویزیون را در اختیارشان میگذارد.
سه
برنامه «ثریا»، در قالب برنامهای کارشناسی و با حضور صاحبنظران، درواقع مهمترین نقطه تمرکز اینگونه تولیدات در صداوسیمای اینروزهاست؛ برنامهای که میتوان آن را نسخه تصویری و البته محترمانهتر روزنامه «کیهان» در اواخر دهه ٦٠ و هفتهنامه «صبح» در اوایل دهه ٧٠ تلقی کرد.
چهار
آقای شهریار زرشناس، در تاریخ ١٣ آبان ٩٤، در برنامه ثریا حاضر میشود و برای اینکه فرصت از کف نرود، با ریتم تند همیشگی که بهترین هماهنگی را با محتوای تند حرفهایش دارد، هرکسی را که فکرش را بکنید روی آنتن زنده تلویزیون نام میبرد و منتقدِ فعالیتش میشود. نامهای بهزبانآمده از سوی ایشان آنقدر گسترده و متنوع و البته عجیب است که جز حیرت از اعلام این اسامی در برنامه زنده، کاری از بیننده ساخته نیست.
فهرست بلندبالایی که تندوتند و پشتهم مطرح میشود، از عبدالرحیم جعفری و پسرش هم میگذرد و به عباس کیارستمی و حتی علی حاتمی میرسد. البته این چیزی نیست وقتی نام تارکوفسکی و پاراجانف هم به میان میآید. انتقاد از اینکه دو سال قبل از ممنوعیت برای فلان نویسنده، چرا به کتاب قبلی او جایزه دادهاند تعجبآور است؛ ولی نه آنقدر که بشنویم اصلا چرا علی حاتمی توانسته «کمالالملک» بسازد.
واقعا اگر قصد حذف همه نامهای مطرحشده در میان بود، اصلا کسی باقی میماند جز چند دوست همفکر آقای زرشناس و یکدستی همهچیز؟ حرف و درواقع آرزوی ایشان همین است؟
روزنامه شرق- 20 آبان 1394