نوشته ها



ناصرصفاریان

 

1

میان سه سریال در حال پخش ساخته شده توسط سه نام آشنای آمده از سینما، <روزگار قریب> كیانوش عیاری - با همین دو قسمت پخش شده - از <حلقه سبز> و <شهریار> پیشی گرفته است.

سریال حاتمی‌كیا از نظر تصویر و تدوین بالا‌تر می‌ایستد و در برخی صفحه‌ها، كارگردانی پرزحمت كار، خودش را نشان می‌دهد، ولی بازی‌های بد و فیلمنامه بیهوده كش می‌آید، و قصه‌ای كه عملا‌ وجود ندارد، باعث شده در رقابت جا بماند و حتی در جذب تماشاگر هم نتواند انتظار سازندگان و مسوولا‌ن تلویزیون را برآورده كند.

<شهریار> هم اگرچه بازی‌های جدی ندارد و تصویربرداری‌اش در چارچوب اثر و آنچه كارگردان خواسته خوب است، ولی در عمل انگار با مجموعه‌ای تدوین نشده روبه‌روییم. نماهای كش‌دار و صحنه‌های مطولی كه به‌راحتی می‌توانسته كوتاه‌تر باشد و جذاب‌تر، آنقدر در سریال فراوان است و كارگردانی كمال تبریزی آنقدر معمولی و تلویزیونی - به معنای بد خود - كه بعید است رغبتی برای تماشای بینندگان فراهم شود.

در مقابل، سریال <روزگار قریب> هرچند به شیكی و خوش‌ساختی كار حاتمی‌كیا جلوه نمی‌كند، ولی در كل، كار بهتری است و به احتمال زیاد پس از پخش قسمت‌های بعدی در جلب‌نظر مخاطب هم موفق‌تر خواهد بود. اما نكته اصلی، در این سه سریال پرسروصدا و پرهزینه به كارگیری تمام توان پخش تلویزیون برای اطلا‌ع‌رسانی و نمایش این آثار كه در دو مجموعه بی‌سروصدا و كم‌هزینه و كم‌حاشیه است.مجموعه خوب <بیداری> و سریال بسیار خوب <ساعت شنی> را بگذارید كنار این سه مجموعه، حاصل كار سه نام بزرگ؛ آن وقت قضاوت كنید این سه مجموعه بهتر و شكیل‌تر و جدی‌تر است یا آنچه بهرام عظیم‌پور و بهرام بهرامیان با تلا‌ش و دقت در ساخت روانه آنتن كرده‌اند. مشكل اینجاست كه بزرگان - اغلب‌شان - وقتی بزرگ می‌شوند و وقتی گذرشان به تلویزیون می‌افتد، كار را نه مثل گذشته خودشان جدی می‌گیرند و نه مثل زمانی كه مشغول ساخت فیلم سینمایی‌اند.

2

ظاهرا ماجرای ساخت فیلم الیور استون درباره احمدی‌نژاد این بار - آن‌طور كه جواد شمقدری - اعلا‌م كرده در مسیر خیر و خوشی افتاده است و مقدمات صدور ویزا و ورود استون به ایران فراهم شده. تا این جای كار خوب است. همین كه رئیس‌جمهور پذیرفته یك فیلمساز معتبر آمریكایی - از نوع مستقل‌اش البته - درباره او فیلم بسازد، برآمده از نگاهی روشن و عقل‌اندیش است - باقی‌اش هم باید سپرد به گذشت زمان و روشن شدن نتیجه مذاكرات. فقط كاش رئیس‌جمهور و مشاوران او، یادشان باشد استون فیلم <اسكندر> را هم ساخته است؛ فیلمی ارائه‌دهنده تصویر نادرست از ایران و ایرانیان. در میان بحث‌ها و حرف‌ها، بد نیست درباره این فیلم هم صحبتی به میان آورند.

3

چند سال قبل، با تلا‌ش و پیگیری محمد جعفری، هفته فیلم <فروغ> توسط انجمن مستندسازان راه‌اندازی شد. هفته فیلمی مبتنی بر تلا‌ش‌های شخصی با تكیه بر بودجه‌ای ناچیز، ولی آبرومند و حرفه‌ای. این هفته فیلم دو، سه دوره‌اش بیشتر برنتابیده شد و راه را بر ادامه آن بستند. اینگونه بود كه هفته فیلم زنان كه به شكل كاملا‌ خصوصی و توسط نهادی صنفی برگزار می‌شد، جای خود را به جشنواره پروین اعتصامی داد و جشنواره كوثر. حالا‌ به‌جای آن استقبال‌ها و حرفه‌ای‌بودن‌های صنفی، اینجا هم مثل همه چیز كاملا‌ رنگ و بوی سفارش و فرمایش بر همه چیز سایه انداخته و شاهد جشنواره‌هایی كم‌توان و بی‌رونق هستیم با نگاهی محدود و سلیقه‌ای به حوزه زنان.

4

این هم از گونترگراس، با ترجمه‌ای از چیستا یثربی:

سرودن شعر شاید، تلا‌ش بیهوده شاعر است

برای كشف كلا‌می كه با آن

واقعیت را با رویا آشتی دهد

 

اعتماد ملی- 28 آذر 1386