نوشته ها



به مناسبت روز ملی سینما

ناصر صفاریان

 

اگر از معنای واقعی صنعت صرف‌­نظر کنیم و به معنای این­‌جایی یعنی پول درآوردن تعبیرش کنیم، اتفاقا سینمای ایران در این سال­‌ها خیلی هم صنعتی‌­ست. ولی خب به همان سبک این جایی و مدل «ایرونی­‌بازی» دیگر. اگر در جاهای دیگر تهیه­‌کننده­ تمام تلاشش بر این است که با انتخاب درست عوامل و تبلیغات مناسب به برنامه‌­ریزی حرفه‌­ای برسد برای اکران موفق اثر، خب این­‌جا این­‌گونه نیست. نه این که تهیه­‌کننده از پول بدش بیاید و برایش مهم نباشد؛ نه. طور دیگری پول درمی‌­آورد و امورات دفترش را می­‌گذراند. تهیه­‌کننده مثلا خصوصی یک جور و تهیه­‌کننده دولتی جوری دیگر.

          تهیه­‌کننده مثلا خصوصی، به وام و حمایت دولت و جذب اسپانسر دولتی و نیمه­‌دولتی و خصوصی فکر می­‌کند. همان اول کار، حساب و کتابش را طوری می­‌چیند که بخش قابل­‌توجه پول دریافتی از وام‌­دهنگان و سرمایه­‌گذاران را سود خودش بداند و با بقیه پول و با صرفه­‌جویی در دست­‌مزد عوامل پشت صحنه و کم­‌کردن مکان­‌های فیلم­‌برداری و... بتواند فیلم را به اصطلاح خودش جمع کند. البته اگر یکی از بچه‌­پول­‌دارهای عشق سینما هم پیدا شود که بخشی از هزینه تولید را بدهد و نقشی بگیرد که چه بهتر. فقط می­‌ماند پول سوپراستار فیلم، که او هم این روزها معمولا خودش اسپانسر می­‌آورد و حضورش معامله پرسود‌‌ی­‌ست هم برای خودش و هم برای تهیه­‌کننده. بعد هم حقوق ویدیویی فیلم را می­‌فروشد. خب این تهیه­‌کننده چرا باید وقت بگذارد برای تبلیغ فیلم و رای‌زنی برای اکران مناسب فیلمش؟ پولش را که درآورده و با دید اقتصادی و صنعتی از زاویه «ایرونی» هم موفق بوده، با پولش هم می­‌رود برج می­‌سازد یا کارخانه مواد غذایی می‌­زند تا سرمایه­‌اش را هم حفظ کند و هم بیش­‌تر. خب چه صنعتی از این بهتر؟! پس بی­‌خیالِ چه­‌گونه­ اکران شدن فیلم قبلی، می­‌رود سراغ تهیه فیلم بعدی.

          تهیه­‌کننده دولتی هم که با رانتِ خودی بودن به منابعی دست­‌رسی دارد که برای دیگران مثل رویاست. رقم‌­های کلانی به پای پروژه­‌های مثلا فاخر ریخته می­‌شود که نه در ساختش فاخر بودنی هست و نه در محتوایش. اغلب این فیلم­‌ها هم یک مشت شعار است که به کمک پول کلانِ پرداخت شده به عوامل فنی مشهور خارجی، چند صحنه شبیه هالیوود هم دارد. ولی با اکران شدن این‌­ها هم می‌­بینیم هیچ خبری از استقبال مردمی نیست و اصلا فروش یا عدم فروش برای کسی مهم نیست. خب این­‌جا هم این سوال پیش می­‌آید که چه چیزی اقتصادی­‌تر از چنین پروژه­‌هایی برای تهیه­‌کننده دولتی می­‌توان تصور کرد؟ چه صنعتی سودآورتر؟!

          ولی باید در این وانفسای «ایرونی­‌بازی» در اقتصاد ایران و سینمای ایران، کلاه از سر برداشت و ایستاد و کف زد به احترام و به افتخار عده‌­ای دیگر از تهیه­‌کننده­‌های سینمای ایران. کسانی که نه خصوصی از جنس «سینمای بدنه» هستند و نه دولتی از نوع رانت و رابطه. کسانی که یا اغلب تهیه­‌کننده فیلمی هستند به کارگردانی خودشان یا از سر علاقه واقعی به سینما پولی می­‌گذارند وسط. حضورشان هم بی­‌ربط‌‌­ترین چیز ممکن است به صنعت و سینمای صنعتی. ولی اتفاقا این سینمای مستقل و کم‌­بودجه، با حساب و کتاب معقول و با در نظر داشتن دخل و خرج، خیلی هم اقتصادی­‌تر و صنعتی­‌تر از آن سینمای مثلا خصوصی و آن سینمای دولتی‌­ست. حضور مستقل­‌ها همیشه و همه‌­جا مغتنم است؛ مستقل­‌های لایق احترام، لایق تحسین و لایق افتخار.

 

روزنامه شرق- 21 شهریور 1394