نوشته ها



ناصر صفاریان

 

1

به مناسبت آغاز پخش سراسری دو شبکه، مدیران تلویزیون نوید داده‌اند به‌زودی 10 کانال جدید راه‌اندازی می‌کنند. حالا واقعا این خبر مصداق «نوید» است و خوشحالی و شادی به دنبال دارد؟ این‌که شبکه‌های تخصصی مانند «بازار»، «سلامت»، «ورزش» و «پویا» راه‌اندازی شده خیلی هم خوب است، ولی واقعیت این است که از این چهار شبکه که بگذریم، دیگر شبکه‌ها نه تنها تخصصی عمل نمی‌کنند که اصلا کلیت وجودشان یک ظاهرسازی تمام‌عیار است و در واقع دو، سه شبکه تکرارشده در بیست، سی شبکه هستند.
حقیقت این است که کل هنر مدیرانی که تعداد شبکه‌ها را مدام در بوق می‌کنند، اجاره فضای ماهواره‌ای مورد نیاز است و آن‌قدر ‌درصد تولید در این همه کانال جدید ناچیز است که در قیاس با ساعات پخش می‌توان نادیده گرفتش. کافی است نگاهی به شبکه‌های مربوط به برنامه‌های نمایشی بیندازید تا ببینید نه تنها همه برنامه‌های آن‌ها همان تولیدات سال‌های گذشته چند کانال قدیمی تلویزیون است، که خود همین فیلم‌ها و سریال‌ها هم به شکل چرخشی در این شبکه‌ها تکرار می‌شوند بگذریم که اغلب کانال‌های تخصصی هم فقط اسمشان تخصصی است و مثلا شبکه «مستند»، سریال داستانی هم پخش می‌کند!

2

ساختمان معاونت سینمایی در محوطه وزارت ارشاد در بهارستان، سالن سینمای بزرگی دارد که در طول سال بیش از هر چیز در اختیار برگزاری مراسم‌ خاص است نه نمایش فیلم. تنها زمان همیشگی نمایش فیلم در این سالن، جشنواره فجر است و حضور مدیران و کارکنان وزارتخانه و سران و مدیران مملکتی برای تماشای ویترین سالانه سینمای ایران.
به همین دلیل است که وقتی نمایش خصوصی یک فیلم در این سالن اتفاق می‌افتد، ناخودآگاه ذهن آدم به این سمت می‌رود که سازنده اثر خیلی برای مدیران عزیز است و مدیران با او احساس نزدیکی می‌کنند. فکر می‌کنید مدیرانی که قاعده بی‌طرفی را در اعطای امکانات فیلمسازی هم جدی نمی‌گیرند، چه اصراری دارند بر این نمایش آشکار صمیمیت و در بوق کردن نمایش فیلم فلان فیلم ساز خاص در سالن وزارت ‏‏‏‏خانه؟

3

در زمانه جولان نشریه‌های زرد و بی‌حمایتی وزارت ارشاد از رسانه‌های جدی، غنیمت بدانیم وجود فصل‌نامه «فیلم خانه» را که با تکیه بر بودجه شخصی و مدیریت و نگاه فردی یک هنرمند هنردوست پا گرفته است. خوش‌سلیقگی را نه فقط در سفارش و انتخاب مطالب، که در گرافیک نشریه هم می‌توان دید و از طراحی‌اش لذت برد. علی‌رضا رسولی‌نژاد فیلم ساز هم هست و «صحنه‌های خارجی»‌اش هم مثل مجله‌اش باارزش. اگر قرار نیست فقط حرف‌های خوب بزنیم و نمی‌خواهیم تنها به زبان از هنر دفاع کنیم، این مجله را بخریم و پایه‌های ماندگاری‌اش را محکم کنیم.

4

این هم از «بوف‌کور» صادق هدایت بزرگ، به مناسبت 28 بهمن، سال روز تولدش:
حس می‌کردم که این دنیا برای من نبود. برای یک دسته آدم‌های بی‌حیا، پررو، گدامنش، معلومات‌فروش چاروادار و چشم و دل گرسنه بود و برای کسانی که به فراخور دنیا آفریده شده بودند و از زورمندان زمین و آسمان مثل سگ گرسنه جلو دکان قصابی که برای یک تکه لثه دم می‌جنبانید گدایی می‌کردند و تملق می‌گفتند.

روزنامه بهار- 1 اسفند 1391