نوشته ها



ناصرصفاریان

1
در دو سال گذشته و در شرایطی كه سینمای ایران روز به روز و بیش از پیش، به ركود مقابل روی، تن می‌داد و تسلیم می‌شد و گرد خنثی بی ‌مصرفی بر سر و رویش پاشیده می‌شد تا همه چیز به طنزهای سبك و آثار نازل كاسب كارانه برسد، سازمان فرهنگی هنری شهرداری روزبه ‌روز و بیش از پیش، به تولید جدی آثار قابل اعتنا در عرصه سینما می‌اندیشید.
حاصل این نگاه، مشاركت در ساخت چند فیلم سینمایی، چند مجموعه تلویزیونی و تعداد قابل توجهی مستند بسیار خوب در جنبه‌های مختلف بود اما به شیوه مرسوم این سال‌ها این حركت ‌و این پویایی هم برنتابیده شد و مسوولا‌ن پرتلا‌ش قبلی رفتند و مسوولا‌ن جدید آمدند و در حال حاضر، همه چیز به میمنت و مباركی تعطیل است و روزگار خوش و ایام به كام. ‌
فرهنگ سراها هم كه بدترین دوره از ابتدا تاكنون را می‌گذرانند و تقریبا به هیچ اجرای درخور و هیچ مراسم قابل اعتنایی مجوز برگزاری نمی‌دهند و نمایش فیلم‌ها و كلا‌س‌های آموزشی جدی كم و بیش تعطیل است و ... ظاهرا تصمیم بر این است كه فرهنگ فقط در انحصار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا‌می باشد و بس. از ما و دیگران هم كه كاری ساخته نیست جز دعا كه مسوولا‌ن فرهنگی شهرداری، خوب استراحت كنند و مسوولا‌ن وزارت ارشاد در مسیر تلا‌ش‌های روز‌افزون‌شان در این دو سال، باز هم تلا‌ش بیشتری كنند تا هر چه سریع‌تر همه جا فتح شود و همه چیز یك دست و خیال همه آسوده.


2 ‌
سرانجام سینما ركس آبادان هم به عرصه تصویر راه یافت و اجازه داده شد درباره‌اش فیلم ساخته شود. در حال حاضر یك گروه مستندساز تلویزیونی سرگرم ساخت فیلمی درباره این حادثه مهم تاریخ معاصر است. ‌
با توجه به‌اهمیت موضوع، امیدواریم حاصل كار، بر تحقیق جامعی بنا شده باشد و سندی باشد از این رویداد، نه مانند آن چه در مركز مستندسازی سیما تولید می‌شود و فقط فیلم‌هایی ست كه به كار مصرف روز می‌آید و تایید شعار‌های زمانه. ‌
فراموش نكنیم مدتی ست در تلویزیون، اتفاق‌های مثبتی می‌افتد كه شایسته تقدیر است، از برخی برنامه‌های زنده شبكه پنج گرفته تا «تهران انار ندارد»(مسعود بخشی) در شبكه یك و «ایران در اعلا‌ن»(فرحناز شریفی) در شبكه چهار و ... .
فقط كاش این جرقه‌ها جریان می‌شد. ‌


3 ‌
مجموعه تلویزیونی «شهریار» به كارگردانی كمال تبریزی بالا‌خره به مرحله پخش رسید و نخستین قسمتش را دیدیم. مثل دیگر كارهای تبریزی، كارگردانی و ساختار پیچیده‌ای ندارد، اما- باز هم مثل دیگر كار‌های او- ‌ضرباهنگ روان و بازی‌های خوبی دارد و عوامل خوبی گرد آمده‌اند. ‌
حالا‌ كه این یكی پخش می‌شود و سریال حاتمی‌ كیا هم در حال پخش است، بد نیست نگاهی بیندازید به تفاوت ‌بازی‌ها در این دو سریال. هم نقش‌های اصلی و هم‌ نقش‌های فرعی. هر چه قدر این جا همه نقش‌های فرعی هم خوب هستند آن جا به جز دو سه تای اصلی اغلب ‌بازی‌ها بد است، حتی حضور خود بازیگردان در مقابل دوربین. ‌
به هر حال، سریال‌خوبی به نظر می‌رسد، ضمن این كه موضوع مهمی هم دارد و دانستن‌اش لا‌زم. از دست ندهیدش. جمعه‌شب‌ها. شبكه دو.


4 ‌
این هم از حسین منزوی:
عشق یعنی قلم از تیشه و دفتر از سنگ ‌
كه به عمری نتوان دست در آثارش برد

اعتماد ملی- 7 آذر 1386