فیلم مستند «حیات در رگهای سرد» در خانه هنرمندان ایران به روی پرده رفت.
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در یکصد و بیستمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران که دوشنبه 16 شهریور در تالار استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد فیلم مستند «حیات در رگهای سرد» ساخته فتحالله امیری به نمایش در آمد. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور ناصر صفاریان، فتح الله امیری و کیوان کثیریان برگزار شد.
در ابتدای این نشست امیری به چگونگی ساخت این فیلم اشاره کرد و گفت: سال 89 به پیشنهاد بهزاد فتحینیا که پژوهشگر فیلم بود و من را از وجود این افعی در ایلام آگاه کرد پروژه را آغاز کردیم. علاقه بسیار زیادی به حیات وحش دارم، در ابتدا نیز کار را ساده میپنداشتم اما این پروژه مثل یک باتلاق ما را به درون خود میکشید و در نهایت ساخت آن سه سال به طول انجامید. سیستم متعارف فیلمسازی در ایران جوابگوی ساخت چنین فیلمهایی نیست. تا جاییکه ناچار شدیم به یک چوپان محلی آموزش فیلمبرداری داده و تجهیزات را در اختیارش بگذاریم تا بتواند برخی صحنهها را بعد از گذشت یکسال شکار کند. محاسبات نشان میدهد ساخت چنین مستندی به حدود سه میلیارد بودجه نیاز دارد، در حالیکه کل بودجه فیلم چهل میلیون تومان بود.
در ادامه ناصر صفاریان به ساخت فیلمهای مستند حیاتوحش پرداخت و گفت: نقد فیلم مستند حیاتوحش همچون ساخت آن، کار دشواری است. نمونه نقد فیلم حیاتوحش در تمام دنیا نادر است و در تاریخ سینمای مستند نیز کمتر بهندرت به آن اشاره میشود. از آنجایی که این مستندها در قالب هنری قرار نمیگیرند، معمولا جزو فیلمهای جشنوارهای یا فیلمهای پخش شده در سینماتک هم نیستند. مستند حیاتوحش زیرمجموعه مستند علمی است و این مستندها در همه جای دنیا از تلویزیون پخش میشوند. اما در ایران وضعیت بهگونهای است که ناچاریم در سینماتک به تماشای آن بنشینیم. اغلب مستندهای پخششده از شبکههای صدا و سیما نیز مستندهای گزارشی هستند که برای مخاطب چندان جذاب نیست.
وی سپس به تاریخچه ساخت مستند حیاتوحش در ایران اشاره کرد و ادامه داد: در حال حاضر شاخصترین چهره مستند حیات وحش فتحالله امیری است و به جرات میتوان گفت در صورت پخش تیزر این فیلم گمان بر این خواهد رفت که فیلم متعلق به نشنالژئوگرافی بوده است. «حیات در رگهای سرد» یکی از بهترین فیلمهای سالیان اخیر سینمای مستند ایران است و ساخت چنین فیلمی توسط یک کارگردان جوان و با تهیهکنندگی صدا و سیمای استان ایلام تعجببرانگیز و سزاوار تحسین فراوان است.
پس از آن امیری در پاسخ به سوال کثیریان در خصوص نحوه کارگذاری دوربینها و لنزهای مورد استفاده گفت: بهتدریج فهمیدیم که چگونه کار را پیش ببریم. بسته به نوع خزنده، 70 درصد فیلم را در طبیعت و 30 درصد مابقی را در دکور ضبط کردیم که ضبط در دکور هم بیشتر در هنگام شب انجام میشد. دکور مورد استفاده نیز بهدقت از روی تصاویر طبیعت منطقه شبیهسازی شده بود و برای استفاده از لنزهای مختلف، چندین دکور طراحی کرده بودیم. تصویربرداری در دکور هم مانند سایر بخشها کار بسیار دشواری بود و پی بردن به رفتار حیوان در آن محیط، مثلا اعتصاب غذای افعی، حتی برای خزندهشناس تیم امر آسانی نبود. اما در هر صورت تلاش کردیم صحنههای فیلم با فیلمهای مستند پخش شده از شبکههایی همچون نشنالژئوگرافی و بیبیسی برابری کند.
در ادامه صفاریان به طرح پرسشی در خصوص بهکارگیری ایدههای خلاقانه در زمان ضبط در دکور و مواجه کردن خزنده با امری ناآشنا در طبیعت پرداخت و امیری پاسخ داد: پژوهشگر همراه ما به چنین مسائلی بسیار حساس بود و بهعنوان مثال نوع تغذیه را بهطور دقیق مشخص میکرد و بدون تایید او نیز کاری صورت نمیگرفت. گونههای جانوری را هم پس از فیلمبرداری به محیط زیست طبیعیشان برمیگرداندیم تا به حیات وحش منطقه آسیبی نرسد. متاسفانه ذهن ما به کپی کردن از صحنههای بدیع مستندهای نشنالژئوگرافی عادت کرده است اما در حین ساخت این مستند با صحنههایی مواجه شدیم که در هیچ مستند حیات وحش دیگری ندیده بودیم. برخی از این جانوران در طول حیات خود اینگونه با انسان مواجه نشده بودند و بهراحتی در کنار ما قرار میگرفتند. بهطور کلی طرح فیلم را بهصورت پیشینی نبسته بودیم و بر اساس آنچه در طبیعت اتفاق میافتاد پیش میرفتیم. برای ضبط صدا نیز حدود 300 کیلومتر در مسیر خاکی حرکت کردیم تا به مکانی با سکوت مطلق برسیم.
سپس این صفاریان بود که به ویژگیهای خاص این فیلم پرداخت و گفت: این مستند آنچنان به موجودات زنده نزدیک میشود که مخاطب را درگیر خود کرده و در صحنههایی واکنش همدلانه او را برمیانگیزد. به این دلیل که فیلم از ساختار مقاله- فیلم پیروی نمیکند؛ در اکثر مستندهای علمی ابتدا پژوهشی صورت میگیرد و در ادامه و بر اساس آن پژوهش مکتوب، تصاویر مورد نظر ضبط میشود. اما در این مستند که رگههایی از سینمای داستانی را در خود دارد، این مواجهه با طبیعت است که کار را پیش میبرد و پژوهش با دید مقالهای انجام نشده است. اما اگر بخواهیم نقاط ضعف فیلم را بازگو کنیم، بزرگترین مشکل آنرا در عدم ارتباط مناسب صحنههای مربوط به خزندگان مختلف است. این مشکل هم بیشتر از آنکه به تدوین فیلم برگردد، به نوشتار مورد استفاده برای چسباندن این صحنهها و ضعف تصاویر هوایی در فیلم مربوط میشود. گرچه لحن بهکار رفته در فیلم شیک نیست و به اصطلاح از فیلم بیرون نمیزند، اما متن نوشته شده چندان پخته به نظر نمیرسد.
امیری ضمن پذیرش این ایراد گفت: همانطور که اشاره شد این مشکل به تدوین مربوط نمیشود و شاید بازنویسی متن بتواند آنرا برطرف کند. اطلاعات فراوان موجود در تصاویر ضبط شده که یک پایاننامه دکترا و انتشار چهار مقاله آی.اس.آی در معتبرترین مجلات علمی جهان نیز از نتایج آن است، کار تدوین فیلم را بسیار دشوار کرده بود. از آنجایی که هیچ منطق فراگیری برای چیدن تصاویر وجود نداشت، در نهایت ترکیبی از فصول مختلف و سپس داستان شکار و شکارچی را مبنای تدوین قرار دادیم. در مورد تصاویر هوایی هم انتقادات را وارد میدانم و یک دلیل آن هم عدم وجود امکانات مناسب برای ضبط تصاویر با کیفیتتر بود. تنها وسیله نقلیه ما ماشینِ سواری بود و بسته به شرایط از الاغ و قاطر نیز برای حمل تجهیزات بهره میگرفتیم.
وی سپس به تفاوتهای حیات وحش ایران و آفریقا و تاثیر آن در دشواریهای ساخت مستند اشاره کرد و گفت: در صورتی که بخواهیم به مقایسه چنین مستندی با مستندهای ساخت شبکه بیبیسی بپردازیم، لازم است دو نکته را در خاطر داشته باشیم؛ نخست آنکه حیات وحش متفاوتِ ایران، کار تصویربرداری از گونههای جانوری را بهشدت دشوار میکند. دوم اینکه بودجه مستندهایی که در بیبیسی و نشنالژئوگرافی میبینیم 1000 تا 10000 برابر بودجه پرداخت شده برای کار ماست. متاسفانه حتی شبکهای مانند شبکه مستند صدا وسیما برای پرداخت یک قسط پیشپرداخت، سالها ما را سر میدواند. در نهایت هم میگویند یا صبر کن یا طرح را جای دیگری تصویب کن. اسم انتخابی برای این فیلم نیز «اسرار خزندگان آلامتو» بود که آلامتو در واقع اسم قدیم ایلام است، اما اسم فیلم نیز توسط صدا و سیما تغییر داده شد. حتی صحنههایی از فیلم که به گفته مسئولان صدا و سیما سطح خشونت بالایی داشت را از فیلم حذف کردند.
امیری ادامه داد: امروز با دیدن فیلم متوجه شدم که دیگر در خود توان ساخت چنین مستند دشواری را نمیبینم. عشق و علاقه تا جایی میتواند به پیشبرد کار کمک کند و با وضعیت موجود انجام چنین پروژههایی توسط فرد از همین یکبار فراتر نمیرود. امیدوارم جوانانی که هنوز شور و انرژی کافی دارند به ساخت این مستندها ادامه بدهند. شاید بتوان چنین پروژههایی را با همکاری شبکههای تلویزیونی بینالمللی و بودجههای کافی نیز به سرانجام رساند.
وی در پایان از موفقیت تازه مستند پیشین خود «در جستجوی پلنگ ایرانی» خبر داد و گفت: مستند «در جستجوی پلنگ ایرانی» موفق به کسب جایزه بهترین فیلم جشنواره حیاتوحش نیویورک شده است که یکی از معتبرترین جشنوارهها در سطح جهان بهشمار میرود. فیلم آنقدر برای هیات داوران جشنواره جذاب بوده که به ما فرصت داده شده در مراسم پخش فیلم در مهر امسال، 45 دقیقه نیز در مورد تنوع زیستی ایران سخنرانی داشته باشیم.
|