درباره



 

ناصر صفاریان معتقد است که باید در کنار اکران فیلم‌های مستند، یک بودجه اختصاصی برای امر تبلیغات هم درنظر گرفته شود؛ چرا که مخاطب عام، شناخت مناسبی از فیلم مستند ندارد.

در بررسی شرایط تحقق اکران عمومی فیلم‌های مستند در سینماهای ایران، با ناصر صفاریان، از مستندسازان کشورمان، گفت‌وگو کرده‌ایم. صفاریان در دوره‌ای نایب رییس انجمن مستندسازان سینمای ایران بود و همچنین سه دوره در هیات مدیره انجمن حضور داشت. وی درباره شرایط اکران فیلم مستند در سینماهای ایران به خبرنگار مهر گفت: تشکیل گروه سینمایی «هنر و تجربه» اتفاق خوبی بود که برخلاف گذشته شرایط را برای اکران فیلم‌های مستند فراهم کرد؛ اتفاقی که به نظر من مهم‌ترین دستاورد سینمایی دولت است.

وی افزود: هرچند فعالیت گروه سینمایی «هنر و تجربه» در زمینه اکران فیلم‌های مستند را به فال نیک می‌گیرم، اما باید چگونگی این اکران را هم در نظر گرفت. این سوال مطرح است حالا که مستند روی پرده است، آیا مردم برای تماشای فیلم مستند به سینما می‌روند؟

کارگردان فیلم مستند «وقت خوب مصائب» با اشاره به این نکته که فیلم‌های مستند و تجربی اکران شده در گروه سینمایی «هنر و تجربه» کم‌تر مورد استقبال مخاطبان می‌گیرد، گفت: واقعیت این است که چند فیلم‌ پرفروش گروه «هنر و تجربه» که متاسفانه تعدادشان اندک است جذابیت‌هایی برای تماشاگر نه خیلی خاص هم داشته‌اند؛ اما برخلاف این چند نمونه، اغلب فیلم‌های مستند و یا تجربی، چندان در فروش موفق نبوده‌اند. هرچند این مساله را نباید انکار کرد، اما چندان هم غیرطبیعی نیست و دولت باید برای فرهنگ‌سازی و بر اساس نگاه فرهنگی، بودجه دادن به این بخش را ادامه دهد.

صفاریان ادامه داد: این مساله را نباید نادیده گرفت که با وجود تلاشی که به هر حال در گروه «هنر و تجربه» صرف می‌شود، ایده خاصی برای جذب مخاطب به کار گرفته نمی‌شود. این نکته باعث می‌شود بسیاری احساس کنند که در این گروه کار خاصی نمی‌شود و ناگفته هم مشخص است که در اکران به این صورت، فیلم‌های مستند بیش از فیلم‌های داستانی ضربه می‌خورند.

مخاطب عام، شناخت مناسبی از فیلم مستند ندارد

صفاریان در بخش دیگری از این گفتگو به نبودن تبلیغات مناسب برای اکران فیلم‌های مستند اشاره کرد: واقعیت این است که مردم فیلم‌های مستند را نمی‌شناسند. این مساله طبیعی‌ست؛ چرا که نه از قبل به مستنددیدن عادت داده شده‌اند، نه در زمان ساخت مستندها به آن‌ها اطلاع‌رسانی می‌شود و نه اصلا جذابیتی در اغلب خبرهای این حوزه هست که مردم بخواهند پی‌گیرش شوند. از زمان نمایش فیلم مستند در سینما هم که اصلا باخبر نمی‌شوند.

مسئول نمایش‌ها و مدیریت نشست‌های مستند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اضافه کرد: با این شرایط، چرا توقع داریم مخاطبان عادی سینما هم فیلم مستند ببینند؟ بنابراین چاره‌ای جز تبلیغ و اطلاع‌رسانی درست وجود ندارد. حتی باید تخصیص بودجه تبلیغی برای فیلم‌های مستند، بیش‌تر از فیلم‌های داستانی باشد. چون تا این اطلاع‌رسانی صورت نگیرد، کل مساله نمایش فیلم مستند موضوعیت ندارد. یعنی حتی اگر بخواهیم اقتصادی هم به موضوع نگاه کنیم، باید بودجه تبلیغ این بخش افزایش پیدا کند تا هزینه‌هایی که صرف نمایش خود فیلم شده هدر نرود و بتواند در حد خودش دخل و خرج کند.

کارگردان فیلم «خاطره‌های خط‌خطی» تجربه اکران برخی از فیلم‌های مستند در گروه «هنر و تجربه» را به این شرح بیان کرد: نخستین فیلم مستند اکران شده در این گروه «شش قرن و شش سال» به کارگردانی مجتبی میرطهماسب با وجودی‌که مدت‌ قابل‌توجهی روی پرده‌ بود، اما فقط در حدود بیست‌وچند میلیون تومان فروش کرد. این در حالی‌ست که اگر مردم می‌دانستند استاد محمدرضا شجریان و همایون شجریان در این فیلم حضور دارند، قطعا طرف‌داران این دو نفر به تماشایش می‌رفتند و رقم فروش فیلم قابل‌توجه می‌شد.

صفاریان ادامه داد: حالا فرض کنیم با توجه به حساسیت‌هایی که روی نام شجریان هست، نمی‌شد فیلم «شش قرن وشش سال» را تبلیغ کرد، اما چرا روی دومین مستند اکران شده در این گروه یعنی «از ایران، یک جدایی» تبلیغ گسترده‌ای صورت نگرفت؟ این فیلم به دلیل آن‌که درباره اسکار گرفتن «جدایی نادر از سیمین» بود، پتانسیل‌ بالایی برای فروش داشت و قطعا طرف‌داران اصغر فرهادی و لیلا حاتمی به تماشای آن می‌نشستند، اما متاسفانه با نبودِ تبلیغات مناسب، این فیلم هم فروش چندانی نداشت. حتی همان بینندگان «جدایی نادر از سیمین» هم از این‌که چنین فیلمی ساخته شده و روی پرده آمده باخبر نشدند.

تبلیغ فیلم در تلویزیون ایران سلیقه‌ای است

کارگردان فیلم «سرد سبز» در بخش دیگری از این گفت‌و‌گو به تبلیغات نامناسب فیلم‌ها در شبکه‌های تلویزیونی سازمان صدا و سیما اشاره کرد و گفت: دو گروه مخاطب برای فیلم مستند وجود دارد؛ یک گروه خود اهالی سینمای مستند و علاقه‌مندان جدی مستندبین هستند و گروه دیگر تماشاگران عادی که می‌توان آن‌ها را جذب کرد. گروه نخست، اطلاع‌رسانی کم‌تری نیاز دارند، چون خودشان اغلب پی‌گیر هستند. اما برای آگاهیِ گروه دوم از اکران، باید تبلیغات مناسب و بیش‌تری صورت گیرد. بنابراین به نظر من می‌توان گفت که مشکل بزرگ گروه «هنر و تجربه» تبلیغات نامناسب است. البته از این نکته هم آگاه هستم که مشکل بودجه در این امر بی‌تاثیر نیست.

وی افزود: تبلیغات فیلم‌ها در تلویزیون هم سلیقه‌ای و نامناسب است. ثابت شده که تبلیغات در تلویزیون -چه شبکه‌های ماهواره‌ای و چه تلویزیون‌ ایران- اگر با حجم زیاد باشد، جواب‌گوست. در شروع سال جدید، تبلیغات فیلم «بادیگارد» در حجم وسیعی از تلویزیون ایران پخش شد و تبلیغات فیلم‌های رقیب «بادیگارد» نیز از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان. همین مساله در فروش زیاد این فیلم‌ها تاثیرگذار بود. آیا مستندهای اکران شده در گروه «هنر و تجربه» هم این‌گونه تبلیغ می‌شدند؟ نمی‌گویم در حد همان‌ها، اما آیا در حد خودشان هم تبلیغ داشتند؟ پس چه انتظاری می‌توان داشت از مخاطبانی که کم‌ترین آشنایی با کارگردان و محتوای این فیلم‌ها ندارند؟

اکران هدف‌مند فرهنگی را پی‌گیری کنیم

صفاریان یکی از ایده‌های مناسب برای دیده شدن و بازگشت سرمایه برای فیلم‌های مستند را اکران هدف‌مند فرهنگی عنوان کرد و گفت: اکران دانشگاهی و اکران موردی در فرهن‌گسراها ایده مناسبی برای پخش فیلم مستند است. اما در حال حاضر وقتی فیلم مستند را در این مکان‌های فرهنگی به نمایش می‌گذارند هیچ مبلغی بابت حق پخش به صاحب اثر نمی‌دهند. پرداخت حق پخش مثلا چند صدهزار تومانی، به خصوص برای فرهنگ‌سراها، چیز خاصی نیست، اما اگر تعداد مکان‌های نمایش دهنده زیاد شود و همه هم آن مبلغ ناچیز را پرداخت کنند، بازار کوچکی برای فیلم‌ساز مستقل شکل می‌گیرد که با تکیه به این بازار می‌تواند به فیلم کم‌خرج بعدی خود فکر کند.

نویسنده کتاب‌های «آیه‌های آه» و «مردی که شبیه شعر خود نیست» در ادامه با اشاره به این نکته که اکران فرهنگی برای فیلم‌های سینمایی داستانی با پرداخت پول همراه است، اظهار کرد: برای من مشخص نیست چرا خیلی ها فکر می‌کنند کار فرهنگی نباید با پرداخت پول همراه باشد. عجیب است که در اکران‌های فرهنگی فیلم‌های سینمایی داستانی حتی اگر تهیه‌کننده‌ دولتی باشد، هزینه نمایش فیلم از سوی دانشگاه‌ها و فرهنگ‌سراها پرداخت می‌شود ولی نوبت مستند که می‌شود همه فکر می‌کنند نباید پولی پرداخت کرد. به هر حال قدرت تهیه‌کنندگان این فیلم‌ها زیاد است و توانایی گرفتن حق پخش را دارند، اما متاسفانه چنین قدرتی در مستندسازان نیست و چون اغلب مستندسازان نیز بیش‌تر به فکر دیده‌شدن فیلم هستند تا کسب درآمد، خودشان هم اغلب به این فضای ناعادلانه تن می‌دهند. در حال حاضر در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، که به لطف مدیرانش، مسئولیت نمایش‌های هفتگی‌اش با بنده است، به تهیه‌کننده بخش خصوصی که فیلمش در جلسه نقد و برسی یک نوبت نمایش داده می‌شود، مبلغی به عنوان حق نمایش پرداخت می‌شود. تا جایی که اطلاع دارم این یک استثناست، ولی امیدوارم همه جا فراگیر شود.

صفاریان اضافه کرد: به نظر من فضاهای فرهنگی در مقایسه با گروه سینمایی «هنر و تجربه» پتانسیل بیش‌تری برای اکران فیلم‌های مستند دارند، چرا که مخاطبان اصلی فیلم‌ها در این فضاها حضور دارند، به عنوان مثال دانشگاه‌ها.

کارگردان فیلم «شب شیدایی» در پایان گفت: یک نکته بسیار مهم هم نباید مغفول بماند و آن هم این است که توقع خود مستندسازان و کلا  فیلم‌سازان در هر شاخه‌ای باید معقول و منطقی باشد. یعنی کارگردانی که خودش بهتر از هر کسی می‌داند مخاطب فیلمش خاص و اندک است ــ و این به هیچ عنوان نکته‌ای منفی نیست ــ نباید دنبال اکران گسترده و سالن و بیلبورد و... باشد. هر مساله‌ای در حد و اندازه خودش باید اتفاق بیفتد. این به نفع همه است و موجب استمرار گروه «هنر و تجربه» یا هر گونه اکران و نمایش خاص می‌شود.

 

 

خبرگزاری مهر

26 اردی‌بهشت 1395