آزاده باقری- در کتاب فروشی ها می شود دی وی دی فیلم های ناصرصفاریان را ( آن هم به شکل یک پک 5تایی شامل این سه فیلم بعلاوه فیم «این خانه سیاه است» فیلمی که از مراسم تشییع فروغ وجود دارد) تهیه کرد. این شاید مفصل ترین کاری باشد که درباره این شاعر معروف انجام شده. با ناصرصفاریان درباره ابعاد کارش و نیز نظرتاتش در پایان این پروژه صحبت کردیم:
آقای صفاریان از چه زمانی احساس کردید به زندگی فروغ علاقمند هستید و می خواهید درباره او فیلم بسازید؟
این علاقه و کنجکاوی از زمان کودکی درباره فروغ در من بود. دوران کودکی و نوجوانی من در دهه 60 گذشت. آن زمان فروغ جزو ممنوعه ها بود. این فضا و بعضی اتفاقات شخصی باعث شد که من بیشتر به سمت این شاعر کشیده شوم. یادم هست دفترچه ای داشتم که در آن جمله هایی از آدم های معروف که می دیدم یا می شنیدم، می نوشتم. جمله ای هم از فروغ نوشته بودم که از معلمم درباره آن جمله پرسیدم. واکنش تند معلم تربیتی در آن زمان این کنجکاوی را در من بیشتر کرد. بعدها این کنجکاوی را پرورش دادم و کمی که سنم بیشتر شد اشعار فروغ را از راه هایی که بازار رسمی کتاب نبود، تهیه می کردم. کتاب هایی را که درباره فروغ نوشته شده بود نیز مطالعه کردم؛ چیزی که در آنها نظرم را جلب کرد و بین همه آنها مشترک بود این بود که در بین همه آنها حلقه های مفقوده ای را احساس می کردم. انگار نکته هایی وجودداشت که آدم ها درباره آن حرف نزده بودند. این باعث شد که به تحقیق درباره فروغ مشتاق شوم. این اشتیاق زمانی که من دوران دبیرستان را تمام کردم شکل جدی تری به خود گرفت و تقریبا در روزهای پایان دبیرستان آغاز دانشگاه تبدیل شد به یک تحقیق میدانی-کتابخانه ای درباره فروغ. تحقیق مفصلی که تصمیم گرفتم آن را به صورت یک مجموعه منتشر کنم؛ چون پی بردم که علاقمندی به فروغ چیزی نیست که فقط به من محدود شود به خصوص که می دیدم اطلاعات غلط بسیاری هم درباره فروغ وجود دارد.
مثلا چه اطلاعاتی غلطی؟
مثلا اشتباهی که تحقیقات من باعث اصلاح آن شد اطلاعات غلط درباره تاریخ تولد فروغ بود که همه به اشتباه آن را می دانستند. اگر ساخته شدن این فیلم ها حتی تنها نتیجه اش این بود که الان همه می دانند اریخ تولد فروغ 8 دی ماه 1313 است نه 15 دی دی ماه مایه خوشحالی است. یاد در این تحقیقات به متریال جدید رسیدیم. تا قبل از این تحقیقات تنها چیزهای باقی مانده از فروغ، عکس-آن هم نه به تعداد زیاد- بود و شعر. برای اولین بار که از فروغ فیلم و تصویر متحرک پیدا کردیم. فیلم، صداها و عکس های جدید پیدا شد و در کنار اینها اطلاعات جدید به دست آمد. مثلا تا قبل از فیلم های من هیچ اشاره ای به فعالیت های سیاسی و آزادی خواهانه فروغ و چندین بار بازداشت و زندانی شدن او نشده بود. اولین بار بود که توانستیم به این اطلاعات دست پیدا کنیم.
این تحقیقات چقدر طول کشید؟
از زمان شروع تحقیق تا تمام شدن فیلم سوم و نوشتن کتاب تقریبا 12 سال طول کشید.
حالا و بعد از این 12 سال تحقیق به چه تصویری از فروغ رسیده اید؟
من جزو کسانی نیستم که فروغ را به عنوانن یک بت بشناسم. فروغ یک شخصیت بسیار دوست داشتنی است، اما من معتقدم فروغ انسانی است مانند همه انسان ها با مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها. یکی از اهدافی که من در کتاب و سه فیلمم خواستم به آن برسم این بود که هاله مقدسی که درباره فروغ در ذهن خیلی از موافقانش هست و اتفاقا باعث می شود او را به درستی نشناسند و نادانسته فقط فروغ را بپرسند، بشکنیم و کنار بگذاریم. یعنی فروغ را از یک آدم دست نیافتنی بیاوریم پایین و هم قد خودمان کنیم. یعنی راحت ببینیمش و بررسی اش کنیم. بعد از اینکه این اتفاق بیافتد، اگر این فروغ را باز هم بشود دوست داشت، این دوست داشتن و علاقه، یکک علاقه واقعی است. چون به همان میزان که می بینیم مخالفات فروغ را نمی شناسند، عده ای هم هستند به خصوص قشری مثل دخترهای دبیرستانی که فروغ را همینطوری بدون اینکه بشناسند و بدانند چه کسی است، دوست دارند. در این طرف ماجرا هم یک موافقت بدون شناخت، مانند مخالف بدون شناخت وجود دارد.
هنوز هم درباره فروغ تحقیق می کنید؟
تحقیق من قاعدتا تمام شده، اما همین الان آنقدر اطلاعات جدید درباره فروغ به دست آورده ام که اگر قرار باشد تحقیقاتم را ادامه دهم و فیلمی ساخته یا کتابی منتشر شود قطعا این اطلاعات می تواند بسیار مفید باشد. برای همین این تحقیق همچنان ادامه دارد.
یعنی فیلم دیگری هم می توانید بسازید؟
تصمیم ندارم فیلم دیگری بسازم. فکر می کنم اگر شرایط فراهم شود در چاپ جدید کتاب، اطلاعات جدید را به آن اضافه کنم.
این اطلاعات جدید چه چیزهایی هستند؟ می توانید چند مورد آن را مثال بزنید؟
یکی از جدیدترین اتفاقاتی که به تازگی درمورد فروغ افتاد و تبدیل به یک موضوع پرسروصدا شد مربوط به چند ماه پیش و مصاحبه ای بود که مسعود کیمیایی درباره ماجرای غسل دادن فروغ صحبت کرد. اطلاعاتی از قبل درباره موضوع داشتم؛ اما این باعث شد کنجکاوی من کمی بیشتر شود و اطلاعات بیشتری دراینباره به دست آورم. ترجیح می دهم این اطلاعات در کنار چیزهای دیگر به شکل پخته تری در کتاب منتشر شود. البته کتاب از سال 84 در ارشاد مانده.
بالاخره در ماجرای مسعود کیمیایی و غسل دادن فروغ چه کسی درست می گوید؟
به شکل خلاصه بگویم که منظور مسعود کیمیایی آن چیزی نیست که برداشت شد که من غسل داده ام. کسانی که کیمیایی را می شناسند با نوع ادبیات او آشنایی دارند. حرفی که او می زند با توجه به جمله های قبلی و جمله های بعدی، اشاره به حضور در آن روز و بین آن 3-4 نفری دارد که در آنجا بودند؛ نه اینکه شخصا این کار را کرده باشد.
حالا و به عنوان جمع بندی سال ها تحقیق درباره فروغ، چطور می توانید در یک جمله این شاعر را توصیف کنید؟
فروغ برای من شخصیتی با ارزش است. اگر این آدم اصلا فیلم نمی ساخت و شعر هم نمی گفت باز هم برای من شخصیتی جذاب و قابل احترام بود که در جامعه ای با انواع و اقسام سدها و دیوارها سعی کرد بایستد و تمام سدها را نادیده بگیرد. این شخصیت عصیان گر برای من قابل احترام است. برای همین این فروغ را من حتی بیشتر از فروغ شاعر و فیلمساز دوست دارم.
هفتهنامهی «تماشاگران امروز»- 25 بهمن 1393