نوشته ها



ناصر صفاریان

۱
اگر از آن دسته تماشاگرانى هستید كه سینماى ایران را ـ كلاً و اساساً ـ قبول ندارید و اصولاً معتقدید سینماى ایران سینما نیست و عاشق فیلم خارجى هستید، اگر اعتقاد دارید سینما یعنى هزینه و پول خرج كردن، اگر مى گویید در سینماى ایران كسى دلش نمى آید پول خرج كند و اگر سال تا سال سینما نمى روید و حسرت تماشاى فیلم درست و حسابى پرهزینه به دل تان مانده و اگر ... بروید «دوئل» را ببینید.
به جرأت مى توان گفت «دوئل» در حد و اندازه هاى ساختارى سینماى روز دنیاست.انفجارها وجلوه هاى ویژه و امكانات و بودجه هایى كه در خدمت فیلم قرار گرفته، میخكوب تان مى كند. از همان فیلم هاى درست و حسابى است كه دل تان مى خواهد.
فقط یك نكته: یك نكته خیلى مهم، خیلى خیلى مهم.اگر از طرفداران خانم هدیه تهرانى هستید و علاقه مند به بازى ایشان، دور این یكى را خط بكشید. «دوئل» هیچ ربطى به بازیگرى به نام هدیه تهرانى ندارد. درست است كه پوستر و پلاكارد و تبلیغات فیلم روى حضور هدیه تهرانى متمركز شده، ولى كل بازى ایشان به یك دقیقه هم نمى رسد. یك نقش افتخارى است بدون یك كلمه دیالوگ. البته این چیز بدى نیست. همین حضور چند ثانیه اى در خدمت فیلم است و حضور بدى هم نیست.
در مورد پرویز پرستویى هم همین طور. اصلاً گول نخورید. فقط یك نقش سه ـ چهار دقیقه اى است. البته مثل همیشه، خوب و دیدنى. ولى به هر حال منظورم این است كه به خاطر پرویز پرستویى و هدیه تهرانى به سینما نروید تا «دوئل» را تماشا كنید، چون سرخورده مى شوید و موقع خروج از سالن بد و بیراه مى گویید.
ولى اگر به خاطر بازیگران قدیمى و جدید فیلم مى خواهید به سینما بروید، حرفى نیست. بدتان نمى آید. فیلم خوبى است كه به دیدنش مى ارزد. اصلاً بروید ببینید فیلم عظیم چند میلیاردى یعنى چه. بروید ببینید جنگ واقعى و آدم هاى واقعى یعنى چه.بروید ببینید حال و روز واقعى جنگ زدگان یعنى چه. با دیدن «دوئل» به خوبى مى توانید حس و حال مردم زیر حمله دشمن را درك كنید.
حد و اندازه هاى ساختار «دوئل» به گونه اى است كه در ساخت فیلم هاى عظیم این چنینى، رقیبى براى احمدرضا درویش پیدا نمى كنیم. حالا دیگر درویش فقط و فقط با خودش رقابت دارد. «كیمیا» و «سرزمین خورشید» را یادتان هست؟ دیدید چه گونه در اوایل هر دو فیلم، صحنه هاى تكان دهنده اى خلق كرده بود؟ یادتان هست؟ حالا آن ها را فراموش كنید. چون در مقابل «دوئل» اصلاً به نظر نمى آیند.
بروید «دوئل» را ببینید. پشیمان نمى شوید.

۲
گاهى كه به صفحه هاى هنرى برخى نشریات سرك بكشید، نكات مفرح و بامزه اى از نویسندگان تازه كار و تازه وارد مى بینید كه چون كسى بالاى سرشان نیست، هر چه دل شان بخواهد غلط مى نویسند و ناآگاهى خودشان را به رخ مى كشند. البته این به رسانه هاى چاپى خلاصه نمى شود، ولى این كه یك خبرگزارى هم به این سرنوشت دچار شود، خیلى بامزه و بانمك است.
خبرگزارى «مهر» در مورد فیلم «سرد سبز» كه درباره زندگى و مرگ فروغ فرخ زاد است، چنین نوشته: «سردسبز فیلمى درباره آداب و رسوم منطقه اى در شمال كشور است كه در زندگى و كشت و كار خود برخى از آیین ها و آداب و رسوم ریشه دار را به جا مى آورند كه نشأت گرفته از فرهنگ و اعتقادات مذهبى آنها است.» آفرین به این فوران تخیل و نبوغ!

روزنامه ایران– 3 آذر 1383