امیر حسین ثنائی
"این فیلم را از کجا میتوانم تهیه کنم؟"، از زمانی که سایت رای بن راه افتاده است تا به امروز، ایمیلهای بسیاری به دستم رسیده که این سئوال در اغلب آنها مشترک است. منظورشان اشاره به مستندی است که خبر نمایش و یا نقد آن را خواندهاند و حالا میخواهند بدانند از کجا میتوانند آن را تهیه کنند تا ببینند؛ و خب همیشه هم باید در جواب بگویم متاسفانه جایی نیست که شما بتوانید به آنجا مراجعه و فیلم مستند دلخواهتان را تهیه کنید و ببینید.
فیلمهای مستندی که در ایران ساخته میشوند همیشه با مشکل عدم نمایش مناسب مواجهاند، نمایش آنها یا محدود به حضور در یکی دو جشنواره میشود و یا در مراکز فرهنگی به صورت محدود به نمایش در میآیند و این همه ارتباط فیلم است با مخاطب عام. این پروسه گاهی آن قدر عجیب و پیچیده است که حتی در میان خود مستندسازان هم بسیار اتفاق میافتد که فیلم همکاران خود را ندیدهاند و... .
خیلی دلم میخواهد بدانم نه سال پیش، یعنی سال ۸۱ ناصر صفاریان بر اساس چه ایدهای فیلم مستند سرد سبز را وارد بازار ویدئویی کشور کرد؛ کاری که تا همین حالا هم ادامه داشته و او در سالهای گذشته تعدادی از فیلمهای خود را از طریق کتابفروشیها و مراکز فرهنگی در اختیار علاقمندان قرار داده است. از همان سال ۸۱ تا به امروز دوازده عنوان دیویدی از او وارد بازار شده که حالا یک رکورد به حساب میآید.
اما در دیماه اولین سری مجموعه مستند هوای تازه زیر نظر و با سرمایهگذاری ناصر صفاریان طراحی و عرضه شد، که بهترین فیلمهای مستند سالهای اخیر را شامل میشود. کافی است یکبار دیگر اسامی این مستندها و کارگردانانش را مرور کنیم: رودخانه هنوز ماهی دارد (ساخته مجتبی میرتهماسب، موضوع: دربارهی احمد نادعلیان که بر سنگهای کنار رودخانهها تصویر ماهیها را حکاکی میکند)، زینت، یک روز به خصوص (ساخته ابراهیم مختاری، موضوع: درباره زینت دریایی، بهورزی در جنوب که خود را نامزد انتخابات مجلس کرده است و...)، گفتوگو در مه (ساخته محمدرضا مقدسیان، موضوع: دربارهی آذر زینلی، تنها زن شورای روستای دستجرد که با رای مردم انتخاب شده، امّا کدخدای ده حاضر نیست با او در یک جلسه بنشیند و...)، شبیه خوانی (ساخته بهمن کیارستمی، موضوع: دربارهی هنر تعزیه و تعزیه خوانان در نقاط مختلف)، عکس ناتمام: بهمن جلالی (ساخته عمید راشدی و تورج ربانی، موضوع: دربارهی زندگی و آثار زنده یاد بهمن جلالی، عکاس مشهور ایرانی).
صفاریان در باره این مجموعه به روزنامه روزگار گفته است: "اوایل سال ۱۳۸۹ بود که انجمن مستندسازان کمیتهای به نام نمایش خانگی تشکیل داد، با این هدف که راهی برای ارائه مستندهای ایرانی به موسسات ویدئویی باز شود. انجمن تلاشهای بسیاری کرد تا مدیران این موسسات را به خرید آثار ویدئویی ترغیب کند، اتفاقی که در نهایت هم نیفتاد و هیچ کدام از مدیران موسسات ویدئویی حاضر به خرید هیچ یک از ۴۰ عنوان مستند ارائه شده از سوی اعضای انجمن مستندسازان نشدند. عدم رغبت هرکدام از آنها دلایلی داشت، اما حرف مشترک همهشان این بود که این کار جنبه اقتصادی ندارد. به همین خاطر حاضر به پخش مستندها نشدند. البته همه آنها اذعان داشتند این مستندها آثار خوبی است، اما پولی از آنها در نمیآید. در نهایت هم این مسیر بسته شد. به همین خاطر، من تصمیم گرفتم به طور مستقل و از طریق بازارهای دیگری جز موسسههای ویدیویی اقدام به عرضه تعدادی از این مستندها کنم. سالهای گذشته هم چند عنوان از آثار خودم را از این طریق عرضه کرده بودم که برخی موفق بودند و برخی هم نه. اما این بار هم این ریسک را پذیرفتم."
حالا در کتاب فروشیها و در کنار قفسهی کتابها، مجلات و سیدیهای موسیقی میتوان فیلمهای مستند را هم دید. نوروز، بهترین فرصت است که از یک حرکت فرهنگی به معنای واقعی مستقل حمایت کرد و نشست به پای دیدن بخشی از بهترین فیلمهای مستند سالهای اخیر سینمای مستند ایران و از تماشایشان لذت برد.
رای بن مستند- 25 اسفند 1390