نوشته ها



ناصر صفاریان

 

جناب آقای حبیب‌الله کاسه‌ساز

در خبرهای این چند وقت، شاهد حضور پررنگ شما در عرصه‌های نظارتی و ریاستی بوده‌ام و خبر آن مجمع 50نفره و آن حکم ریاست هیات‌مدیره خانه سینما را هم شنیده‌ام. مصاحبه در دفاع از رییس بودن و حضور پرشور و خودجوش تان در مقابل ساختمان وزارت ارشاد را هم دیده‌ام و در جریان تلاش بی‌وقفه‌تان برای رییس بودن هستم.
با همه این‌ها، اجازه دهید به عنوان عضو کوچکی از خانه سینما، همه این موارد را کنار بگذارم و اصلا این‌گونه فرض کنم که نه از این دعواهای اخیر ارشاد با خانه سینما چیزی می‌دانم و نه از حاشیه‌ها و سابقه‌های شما به عنوان رییس تعیین‌شده در جمعی 50نفره. به عنوان عضو دو صنف خانه سینما، می‌خواهم خودم را در نظر بگیرم و شکل ارتباط و درخواست رفع مشکل و نوع نگاه هیات‌مدیره این خانه را نسبت به خودم و مشکلم بسنجم.

شهریور دو سال پیش، من و پنج نفر دیگر که حوزه کاری‌شان سینمای مستند است دستگیر شدیم. برخلاف نص صریح قانون و خلاف آن چه جوان مردی ست، هنوز اتهامی ثابت نشده و جرمی احراز نشده، اسم و عکس مان را در بوق کردند و به عنوان همکاران بی‌بی‌سی در ایران، جاسوس هم نامیده شدیم. در آن فضا و در آن زمان دادخواهی خانواده‌ها برای پی گیری و حمایت، هیات‌مدیره خانه سینما به دفاع از ما برخاست. ما که می‌گویم، منظورم اعضای صنف‌های درون خانه سینماست. مشکلی برای اعضا پیش آمده بود و مهم‌ترین وظیفه –اتفاقا صنفی- خانه سینما پی گیری و دادخواهی این اعضا بود. حرف آن روز هیات‌مدیره خانه سینما هم-اتفاقا- نه دفاع بی‌قید و شرط از ما، که حرکت در چارچوب قانون و حفظ حقوق متهمانی بود که محکمه نرفته جاسوس خوانده می‌شدند. متاسفانه دوستان سینمایی شما هم به میان مسئولان و نمایندگانی که به تهمت و تخریب برخاسته بودند، آمدند و نادیده و نادانسته سنگی زدند. یادتان هست؟ مصاحبه‌های آقایان محسن علی‌اکبری، سیدضیاء هاشمی، حمید بهمنی، محمد قهرمانی و... را یادتان هست؟ شما برآن همه هجمه و آن همه حمله دوستان و هم‌فکرانتان چشم بستید و نگفتید هنوز جرمی ثابت نشده؛ ولی به هیات‌مدیره خانه سینما تاختید که حرکتی نابخردانه کرده‌اند و باید منتظر حکم نهایی ماند!

جناب کاسه‌ساز، در روزهای بازداشت ما، نامه‌ای منتشر کردید و نوشتید: «خانه سینما باید خانه سینماگرانی باشد که دل سوز فرهنگ مردم خوب و مومن ایران اسلامی باشد تا این‌که به سنگری تبدیل شود برای پناه دادن به دین‌فروشان و مملکت به‌تاراج‌بردگان.» جناب کاسه‌ساز، از هر شش متهم آن ماجرا رفع اتهام شده و با وجود بازداشت در انفرادی و آن فضای ملتهب بیرونی، بنده و دیگر دوستانم از هر آن چه شما و هم‌فکرانتان گفتید تبرئه شده‌ایم. توجه بفرمایید: بخشش و عفو نه، رفع اتهام! حالا هم حساب و کتاب این حرف‌های شما و دوستان تان باشد به روز داوری و هرآن چه داور بزرگ مصلحت دید. ولی در حد امور همین دنیای دونی که شما برای رییس شدن در یکی از اجزای کوچک آن در تلاش مستمرید، اجازه دهید در دل این دعوا‌ها و اختلاف‌ها، دل ببندم به هیات‌مدیره و رییسی که وقتی اعضایش گرفتار می‌شوند، پای آن‌ها می‌ایستند، نه آدم‌هایی در حد و اندازه نگاه و تفکر شما.
 

روزنامه بهار- 16 مرداد 1392