ناصر صفاریان
1
سال گذشته، نمایش فیلم هاى مستند و كوتاه جشنواره فجر، با بى برنامگى خاصى همراه بود كه امیدواریم امسال تكرار نشود. درست است كه بخش هاى نوپاى مسابقه مستند و كوتاه، در جشنواره اى مثل فجر، زیر سایه مسابقه فیلم هاى بلند قرار مى گیرد، اما به هر حال همین كه چنین چیزى وجود دارد و جایى برایش باز كرده اند، این توقع بدیهى را به دنبال دارد كه امكان مناسبى براى تماشا فراهم شود.
در دوره قبل، با وجود خالى بودن تعداد قابل توجهى از خانه هاى جدول نمایش فیلم ها در سینماى مخصوص رسانه هاى گروهى، حتى یك فیلم كوتاه یا مستند در این سینما نمایش داده نشد. در حالى كه نیازى به اثبات ندارد كه منتقدان سینما از مخاطبان واقعى این دسته فیلم ها هستند.
در سنت مغازه دارها، در كنار جنس هایى كه از پیش اطمینان دارند مشترى دارد، چیزهاى دیگرى هم هست كه براى «جورى جنس» مى آورند تا اگر مشترى خاص گذرش به آن جا افتاد دست خالى نرود. متأسفانه نگاه به سینماى مستند و فیلم كوتاه در سینماى ما، دست كمى از این نگاه ندارد. حتى شبكه هاى نمایش خانگى هم - جز استثناهایى كه به هر حال براى هر قانونى پیدا مى شود - مستندها و كوتاه ها را فقط براى جورى جنس و بالا رفتن آمار سالیانه براى ارائه به وزارت ارشاد مى خرند و بدون كوچك ترین تبلیغ و بازاریابى مناسب آن ها را عرضه مى كنند و خیلى هم برای شان مهم نیست مخاطب پیدا مى كند یا نه. چون تمركز كارى شان را بر سینماى اكران و ستاره ها و عامه پسندى گذاشته اند.
جشنواره فجر، به هر حال یك جشنواره تحت پوشش و زیر نظر دولت است و بودجه دولتى دارد. وجه فرهنگى آن هم مهم تر از هر چیز دیگرىست. سینماى مستند و فیلم كوتاه هم زمینه مناسبى براى بالابردن و پرو بال دادن به این وجه فرهنگى است. تا دیر نشده... امسال را از دست ندهیم.
2
آقا، یك نفر به فكر صداى این فیلم هاى در حال پخش بیفتد! چند وقتى ست كه خیلى از فیلم هاى قدیمى را از آرشیوها و حتى مخزن هاى صداوسیما بیرون كشیده اند و با در نظر داشتن ضوابط، آن ها را به روى آنتن مى فرستند. دوبله ها هم همان دوبله هاى حرفه اى و شنیدنى قدیمى است اما همان طور كه مى توان حدس زد، شرایط نگهدارى مناسب رعایت نشده و چیزى كه حالا از تلویزیون مى بینیم، در برخى جاها اصلاً صدایش مفهوم نیست و صداى بم بعضى فیلم ها به قدرى بد است كه باید با اعمال شاقه به تماشا بنشینیم و بفهمیم آدم هاى ماجرا چه مى گویند.
3
اشاره هاى كارگردان فیلم «یك بوس كوچولو» به یك نویسنده قدیمى و ارجاع هایى كه در یكى از شخصیت هاى اصلى فیلم وجود دارد، همان طور كه حدس زده مى شد در بیش تر نوشته هایى كه درباره فیلم نوشته مى شود، مورد بحث قرار مى گیرد.
در برخى از این نوشته ها - كه تعدادشان هم كم نیست - «یك بوس كوچولو» را پاسخى دانسته اند در مقابل كتاب «نوشتن با دوربین». در حالى كه این گونه نیست. كافى است یادمان بیاوریم شروع ساخت فیلم كى بود و چاپ اول كتاب چه زمانى. حالا زمان نوشتن فیلمنامه، كه مدت ها قبل تر است، بماند. پس این فیلم جواب آن كتاب نیست. واكنش به آن آدم چرا، ولى واكنش به آن كتاب نه.
4
این هم از «مناجات نامه»، عاشقانه عابدانه خواجه عبدالله انصارى:
چون در تو نگرم،
از جمله تاجدارانم و تاج بر سر؛
و چون در خود نگرم،
از جمله خاكسارانم و خاك بر سر.
روزنامه ایران- ۲۰ دى ۱۳۸۴