ورهرام، ربانی و صفاریان در نشست ایسنا مطرح کردند:
گلایه از نبود مدیریت تولید سینمای مستند/ فقط دادن پول، حمایت نیست
سه تن از مستندسازان سینمای ایران از سه نسل مختلف دربارهی وضعیت فعلی سینمای مستند در میزگرد ایسنا نقطهنظراتشان را مطرح کردند و از دغدغههایشان گفتند.
به گزارش خبرنگار بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فرهاد ورهرام، ناصر صفاریان و تورج ربانی در این میزگرد در پاسخ به سوالات مختلفی در زمینههای تولید، نمایش و عرضهی سینمای مستند، سخن گفتند.
در سینمای مستند، بخش خصوصی نداریم
فرهاد ورهرام با بیان اینکه 99 درصد سینمای مستند ایران دولتی است، تصریح کرد: در ایران برای تولید فیلم مستند بخش خصوصی نداریم و اینکه هر کس با پول خودش اثری را تولید کند، اسمش بخش خصوصی نیست.
در ادامه نیز تورج ربانی گفت: تک آثاری که بر اساس بودجه شخصی تولید میشود اسمش بخش خصوصی نیست و در ایران تولید سیستماتیک برای آثار مستند نداریم.
این مستندساز با تاکید بر اینکه موسسه یا سیستم و یا افرادی در ایران نیستند که در بخش مستند سرمایهگذاری کنند گفت: وقتی که ساخت مستند در ایران سرانجام ندارد چه میشود، کرد؟
وی ادامه داد: نمیتوانیم به سرمایهگذار بگوییم برای تولید فیلم مستند سرمایهگذاری کند ولی در نهایت این سرمایهگذاری بازگشت مالی نداشته باشد.
ورهرام نیز با بیان اینکه فیلم مستند در تمام دنیا بازده دارد تاکید کرد: فیلم مستند در تمام جهان یا به لحاظ مالی و پولی و یا از نظر نمایش در شبکههای مختلف و سرمایهگذاریهای فرهنگی بازگشت دارد.
ناصر صفاریان هم سینمای مستند ایران را فاقد بخش خصوصی دانست و گفت: تنها حضور چند نفر و سرمایهگذاری آنها به معنای بخش خصوصی نیست. وقتی میگوییم بخش خصوصی، یعنی یک سیستم. ولی ما چنین چیزی در ایران نداریم.
این کارگردان و تهیهکننده فیلمهای مستند ادامه داد: توقع اولیهام همیشه این بوده که آدمهایی داشته باشیم که به عنوان تهیهکننده جلو بیایند و سیستم بخش خصوصی را شکل بدهند. ولی وقتی وقتی سرمایهگذاری برای تولید فیلمهای مستند بدون بازگشت است به سرمایهگذاران حق میدهم که روی فیلم مستند سرمایهگذاری نکنند.
وی با بیان اینکه در همه کشورهای دنیا سینمای مستند کم و زیاد به عنوان یک سینمای فرهنگی شناخته میشود گفت: در کشورهای مختلف دنیا دولت یا به شکل مستقیم و یا به صورت غیرمستقیم از آثار مستند حمایت میکند.
صفاریان درباره نحوه حمایت غیرمستقیم دولت اظهار داشت: کمک دولت به شکل غیرمستقیم میتواند به صورت جهتدهی به بخش خصوصی مثل کاهش مالیات برای بخشهای سرمایهگذار باشد. این اتفاق چیز جدید و عجیبی نیست. دیگران تجربهاش کردهاند. موفق هم بوده. ما چرا چنین نمیکنیم؟
مدیران میتوانستند بودجه صرف کنند نه اینکه تهیهکننده باشند
وی با بیان اینکه وقتی نگاه دولتی وجود داشته باشد دیگر تفاوتی بین انواع فیلمها وجود ندارد تصریح کرد: نگاه دولتی هیچ تفاوتی بین یک فیلم مستند و یا کمدی قائل نمیشود. حتی اگر جایی پول خرج میکند، فرهنگی و غیرفرهنگی ندارد. یعنی همان میزان حمایتی از فیلم فرهنگی و مثلا شکل مستندش میشود که در مورد فلان فیلم صرفا تجاری.
این تهیهکننده درباره مرکز گسترش سینمای مستند نیز گفت: چون مرکز گسترش شاخه اجرایی ارشاد در بخش مستند است و بودجه در اختیار دارد، تصور بیرونی این است که دولت کمک میکند و به مستندسازان پول میدهد.
وی تاکید کرد: انتقاد من این است که مدیران میتوانستند بودجه خود را صرف حمایت از بخش خصوصی کنند نه اینکه خود تهیهکننده باشند.
صفاریان نگاه مدیران را نگاهی حمایتی ندانست و گفت: مدیریت مرکز گسترش میتوانست به دفترهای تولید در بخش خصوصی بودجه تزریق کند که بخش خصوصی پا بگیرد و قدرتمند عمل کند.
وی با نام بردن از «مرتضی رزاق کریمی» به عنوان یکی از تهیه کنندههای مستند در بخش خصوصی اظهار داشت: مرکز گسترش میتواند چنین افرادی را تقویت کند، نه این که آنها را به سمت خود بکشد و آنها بشوند مجری طرح مرکز یا نهایتا شریکی که از شراکتش حتی نمیتواند سود ببرد و عملا شراکت اسمی است فقط و بازده مالی قابل اعتنایی ندارد.
این کارگردان و تهیهکننده ادامه داد: در حال حاضر شاهدیم که اگر سیاستهای کلی ارشاد تغییر کند عملا سینمای مستندی وجود نخواهد داشت. چون همه چیز را طوری چیدهاند که همه چشمشان به دست ارشاد باشد و پولی که میدهد. این غلط است. ربطی هم به دوره جدید و مدیران جدید ندارد. از این منظر، کار قبلیها هم همیشه اشتباه بوده.
در ادامهی این نشست بحث و گفتوگو دربارهی روند ساخت فیلم مستند و تهیهکننده انجام شد.
ورهرام از نبود مطالعه درست و دقیق بر روی سینمای مستند انتقاد کرد و گفت: هیچ گاه روی روند تولید فیلمهای مستند بحث و صحبتی نشده و هر کسی برداشت شخصی خود را دارد.
سازمان تولید فیلم مستند نداریم
وی با بیان اینکه سازمان تولید فیلم مستند نداریم بر نبود مدیریت تولید سینمای مستند در ایران گلایه کرد.
این مستندساز گفت: در ایران مدیر داریم و مدیریت نداریم و اگر گاهی کارهایی انجام میشود از روی آرمانخواهی خود افراد است و ماندگار نیست.
ورهرام با مقایسه وضعیت مستندسازی در ایران با سایر کشورهای جهان گفت: در کشورهای دیگر تصمیم میگیرند مثلا برای سال 2015 فیلم بسازند و به تولیدکنندگان و محققان و کارگردانان سفارش میدهند ولی در ایران مستندساز تکلیفش مشخص نیست.
وی با بیان اینکه تلویزیون به عنوان بزرگترین سفارشدهنده فیلمهای مستند نمیداند در طول سال چه چیزی میخواهد، تصریح کرد: در سال حدود هزار فیلم مستند تولید میشود که گاهی پیش میآید یک موضوع را چندین نفر به صورت موازی در ایران میسازند.
این مستندساز مشکل سینمای مستند را از جانب تهیهکنندگان ندانست و گفت: در ایران مدیران با تهیه کنندگان مانند پیمانکاران رفتار میکنند.
وی ادامه داد: مشکل از جانب مدیریت است و در ایران مدیریت و سازماندهی مناسبی برای فیلم مستند نداریم. چون دغدغهای برای فیلم مستند ندارند.
ورهرام همچنین اظهار داشت: البته در مقایسه با تلویزیون، مرکز گسترش نسبت به سوژهها بازتر عمل میکند و بهتر به امور مستندسازان رسیدگی میکند. چارچوب بازتری نسبت به تلویزیون دارد و از کارمندبازی و فضای کاغذبازی تلویزیون دور است.
وی با نام بردن از دو مشکل «پخش» و «نظارت و ارزشیابی» در تلویزیون گفت: در قسمت پخش شاهد حضور یک تشکیلات امنیتی هستیم و در مرحله نظارت و ارزشیابی یک عده هستند که متر در دست گرفتهاند و به فیلمها رسیدگی میکنند.
ورهرام بیان اینکه حدود 75 درصد هزینهها تا پایان فیلمبرداری مصرف میشود و باقی در هنگام مونتاژ فیلم، تاکید کرد: این در حالی است که فقط 50 درصد پول را تا آخر فیلمبرداری پرداخت میکنند.
این مستندساز با تاکید بر اینکه فیلمهای خوبی که در حال حاضر ساخته میشود ربطی به مدیریت ندارد اظهار کرد: فیلمهای خوبی که هست، توسط مستندسازان مستعد ساخته شده که در هر جایی از جهان بودند باز هم به همین خوبی فیلم میساختند.
ورهرام تولید فیلمهای مستند را بر اساس سیاستهای مرکز گسترش عنوان کرد و در عین حال گفت: مرکز گسترش باید سیاستهای مشخصی را برای تولید مشخص کند.
وی اظهار داشت: مرکز گسترش نباید خیلی تابع سیاستهای وزارت ارشاد باشد و باید شرایطی را ایجاد کند که کارها به بخش خصوصی تحویل داده شود.
ساختار تولید و نمایش باید از هم جدا شود
در ادامه نیز تورج ربانی تلویزیون را نهادی دانست که سفارش و تولید و نمایش و نظارت بر آثار مستند را بر عهده دارد، او تصریح کرد: چون تمامی این وظایف بر عهده تلویزیون است، پس هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
وی با تاکید بر اینکه ساختار تولید از نمایش باید جدا شود، تلویزیون را جایی دانست که فقط باید مصرفکننده باشد و فقط به مستندسازان سفارش تولید بدهد.
ربانی ادامه داد: در حال حاضر تلویزیون فرقی بین یک ساختمانساز و یک فیلمساز قائل نمیشود و همه مستندسازان از نظر پرداخت مالی و برخورد با تلویزیون دچار مشکل هستند.
وی گفت: مرکز گسترش هم نگاه مناسبی ندارد. به عنوان نمونه، مستندم دربارهی بهمن جلالی را که برگزیدهی جشنوارهی فیلم فجر بود، برای پخش خارجی به مرکز گسترش دادم و 9 ماه پس از قراردادمان که هیچ اتفاقی نیفتاد و جوابی به من داده نشد، وقتی برای لغو قرارداد رفتم، هیچ کس از من نپرسید چرا میخواهی قراردادت را لغو کنی؟!
این مستندساز با اشاره به اینکه آثاری که توسط بخش دولتی تولید میشود فقط طی خبر میآید ولی آثار بخش خصوصی واقعا به بازار عرضه میشود، حمایت از فیلم مستند را فقط دادن پول ندانست و اظهار داشت: باید بستر لازم فراهم شود تا فیلم مستند نمایش داده شود.
ربانی مساله اصلی مستندسازان را پس از ساخت فیلم مستند عنوان کرد و گفت: مرکز گسترش باید امکان لازم برای نمایش فیلمهای مستند، فراهم کند.
ناصر صفاریان مشکل اصلی مدیران را مهم نبودن سرنوشت آثار مستند دانست و گفت: برخی مدیران فقط به دنبال خرج کردن بودجههای اختصاص داده شده به آنها در طی یکسال هستند و برایشان مهم نیست این بودجهها خودش میتواند منبع درآمد دیگری بشود و پول برگرداند. مدیران ما جز موارد بسیار استثنایی عملا مدیر تولید هستند فقط. بودجه میگیرند، تولید میکنند و بعد از تمام شدن بودجه، منتظر مینشینند برای نوبت بعدی دریافت بودجه. همیشه این طور بوده. در واقع عرضه و نمایش هم فقط بعد فرهنگی داشته برای شان و اصلا اقتصادی نگاه نکردهاند که بخواهند عرضه اقتصادی داشته باشند. همین است که در تمام دورهها مدیران فیلم ساختهاند و چند تا نمایش دادهاند و بعد هم فیلم را گذاشتهاند در آرشیو. هم در تلویزیون این گونه بوده، هم در مرکز گسترش، هم در شهرداری، هم در حوزه هنری، و تقریبا همه جا.
فرهاد ورهرام نیز گفت: در اروپا فروشگاههایی هستند که میشود به راحتی از آنجا فیلمهای مستند را تهیه کرد ولی در ایران این امکان وجود ندارد. من مستندساز جایی سراغ ندارم برای تهیه و دیدن مستند، مردم عادی که جای خود دارند.
ناصر صفاریان هم که چندی است مجموعه مستند «هوای تازه» را روانه بازار برای فروش کرده است گفت: پیش از ارائه این آثار بسیاری تاکید کردند که چون مستند فروش ندارد این کار را نکنم ولی من روحیه مالی نداشتم و دنبال این نبودم که پولدار شوم از این راه. علاقه داشتم و جلو آمدم. اما معیار اقتصادی را هم حذف نکردم و با حساب و کتابی که بازگشت سرمایهام را تا حدودی تضمین کند کار را شروع کردم.
فرهاد ورهرام نیز گفت: البته هنوز نمیتون گفت سرمایهگذاری جدی روی فیلم مستند انجام شده است.
وی با بیان اینکه سرمایهداری در ایران از نظر فکری عقب افتاده است ولی از لحاظ ابزار جلوست تاکید کرد: یکی از علتهای عقب افتادن کشور ما همین امر است.
این مستندساز گفت: در حال حاضر شرکتهای پخش کننده فیلم به دنبال پخش فیلمهای زرد هستند که بیشتر متعلق به قشرهای روستایی است که به شهرها مهاجرت کردهاند.
وی در ادامه نیز تاکید کرد: اگر فیلمهای خوبی در بخش مستند ارائه شود قطعا از سوی مخاطبان مورد استقبال قرار میگیرد.
از فیلم مستند به اندازه فیلم شانه تخممرغی حمایت شود!
ناصر صفاریان ادامه داد: وقتی دیدیم راه ورود به موسسههای ویدیویی بسته است و شرکتهای موجود حاضر به خرید مستند نیستند، مجبور شدیم برویم به سراغ فروشگاههایی که کتاب و یا سیدیهای موسیقی را به فروش میرسانند و آثار مستند را ارائه کنیم. فرمول قیمت گذاریمان هم از معادلات همین بازار تبعیت میکند.
وی همچنین درباره قیمت 6 هزارتومانی این مجموعه مستند نیز گفت: این مبلغ کف قیمت بازار پخش است و اگر دیده میشود که فیلمهایی با قیمت 2 یا 3 هزار تومان به فروش میرسند، دلیلش ارائه سوبسید به آنها است. قیمت فیلمهایی که در سوپرمارکتها عرضه میشود قیمت واقعی نیست و آدمی از فارغ از حمایت و کمک دولتی نمیتواند چنین قیمتی برای کارش تعیین کند. همانطور که الان در همین بازار مستندهایی عرضه شده با قیمت 8500 و 1000 تومان. اصلا قیمت آلبومهای صوتی را در نظر بگیرید. الان در سال جدید قیمت سی دی صوتی موسسان موسیقی 8000 تومان است و ما فیلم را در قالب دی وی دی که منوی مفصل هم دارد میدهیم 6000 تومان.
صفاریان تصریح کرد: ضمن این که شاید کسی نداند 50 درصد این مبلغ مربوط به پخش است و عملا 3000 تومان بر میگردد که حقوق صاحب اثر و تمام هزینههای تولید هم در همین مبلغ نهفته است. این طوری که بررسی کنید، تازه متوجه میشوید چرا شرکتهای ویدیویی اشتیاقی نشان نمیدهند. اگر پولی در این بازار بود که آنها خودشان این کار را میکردند. گذشته از همه اینها، وضعیت ارشاد در بخش ویدیویی هم چند ماه است نابسامان است و در نبود مدیر پیشین ویدیویی، سعید رجبی فروتن، چشمانداز خوبی پیشرو نیست.
فرهاد ورهرام هم تاکید کرد: مستند در درازمدت سود خوبی را برای سرمایهگذاران دارد و سرمایهگذاران میتوانند روی ساخت مستند سرمایهگذاری کنند. ولی به شرطی که حمایت دولت باشد. مثلا آیا در مورد همین مجموعه مستندی که به بازار آمده کسی حمایت کرده؟
ناصر صفاریان با بیان اینکه تیراژ اولیه کارها مانند کتاب است و با حدود 2000 نسخه، گفت: بدشانسی ما در عرضه مجموعه مستند «هوای تازه» این بود که مصادف شد با شرایط جدید اقتصادی کشور و تنگنای بیشتر مقولات فرهنگی. به همین دلیل، بعید می دانم به این زودیها چیزی به نام سود عاید شود.
وی گفت: انتظار من نوعی، اصلا حمایت ویژه هم نیست. به همان اندازه از فیلم مستند حمایت شود که از فیلم سوپرمارکتی و شانه تخم مرغی میشود.
صفاریان با بیان اینکه مدیریت فرهنگی چرا به این نوع کارها که سبب بالا بردن سطح فرهنگی جامعه میشود توجهی ندارد، اظهار داشت: ولی متاسفانه حمایت که نیست هیچ، رقابت هم میکنند. مثلا دی وی دی مستند میدهند بیرون با قیمت 1500 تومان. یعنی کاملا حمایتی و به دور از قیمت واقعی بازار. حالا این کارها چون به قصد هدیه دادن و ارائه نمونه کار به نهادها و سازمانها تولید شده خطری برای مجموعه «هوای تازه» ندارد ولی منظورم شکل نگاه مدیران دولتی است و این شکل قیمتگذاری غیر واقعی . گذشته از اینها چرا مثلا مرکز گسترش سینمای مستند از این حرکت حمایت نمیکند؟ توقع بی جایی نیست. یک مجموعهای تولید شده، کارهای خوب مستند هم هست، مرکز به قصد حمایت چرا تعدادی را نمی خرد؟
وی تصریح کرد: منظورم فقط این مجموعه نیست. کلا دی وی دیهای آدمها و جاهای غیردولتی را عرض میکنم. حرف من این است که مرکز باید به سمتی برود که جایگاه حامی پیدا کند و بیاید از حرکتهای مستقل حمایت کند. این گونه است که بخش خصوصی پا میگیرد.
تورج ربانی هم که فیلمش در مجموعه مستندهای «هوای تازه» عرضه شده، گفت: البته بخشی از مشکل متوجه خود ماست. اگر ما به نحوه برخوردهایی که در سینماها با ما میشود، اعتراض کنیم، شاید دیگر شاهد این رفتارها نباشیم. در آستانهی جشنوارهی فیلم فجر بود و به دلیل اینکه پول کافی نداشتم، برای جمع کردن فیلم به مرکز گسترش مراجعه کردم اما آنها به شرط اینکه بخشهایی از فیلم را حذف کنم،قبول کردند مشارکت کنند که در نهایت قبول نکردم.
وی تصریح کرد: اگر در یک چرخه مشخص نباشی شما را به چشم دشمن میبینند از این رو کسانی مثل آقای صفاریان را به چشم رقیب میبینند.
این مستندساز با بیان اینکه پیش از آخرین پیشنهاد همکاری، سه سال بیکار بوده است، گفت: وقتی درست دیدم من سه سال کار نکرده بودم به همین خاطر وقتی به من پیشنهاد دادند بلافاصله قبول کردم.
ربانی درباره ارائه فیلم خود به موسسه رسانههای تصویری گفت: بعد از ارائه کارم حدود سه هفته به من هیچ پاسخی ندادند و وقتی برای بازپس گرفتم اثرم به آنجا رفتم من را به داخل راه ندادند.
در بخش پایانی نشست ایسنا، فرهاد ورهرام ایران را بهشت مستندسازان دانست که با دستمزد کم کار میکنند و گفت: تفاوت مستندسازی بین ایران و دیگر کشورها این است که در اینجا یک مستندساز در سال پنج فیلم میسازد ولی هیچ پولی برایش نمیماند اما در خارج از ایران هر چند سال یک بار مستندساز فیلم میسازد اما درآمد خوبی دارد.
او ادامه داد: چشماندازی روی تولید ندارم و اوضاع رو به روز بدتر خواهد شد.
در پایان هم ناصر صفاریان که در حال حاضر نایب رییس انجمن مستندسازان است، درباره وضعیت انجمن پس از توقف فعالیت خانه سینما گفت: مانند سابق کارمان را انجام میدهیم. خدماتی چون ارائه معرفینامه و موارد مربوط به بیمه و مالیات را همچنان ارائه میدهیم. در حال حاضر و در نبود خانه سینما، وقتی کسی برای کاری به وزارت ارشاد مراجعه میکند از او به عنوان مدرک صنفی، کارت خانه سینما میخواهند. در زمینه فرهنگی هم که اخیرا هفته فیلم مستندی را به صورت مشترک با سینماتک قلهک برگزار می کنیم. در کنار امور روزمره انجمن، همچنان چشم انتظار و دلخوش به برطرف شدن مشکل و فعالیت دوباره خانه سینما هستیم.
خبرگزاری ایسنا- 28 آبان 1391