نگار مفید: چهارمین هفته نمایش فیلمهای مستند در خانه سینما آغاز به كار كرده و امروز، سومین روز خود را میگذراند. ناصر صفاریان، مسوولیت این نمایش یكهفتهای را برعهده دارد و توضیح میدهد: «سال گذشته جشن خانه سینما به صورت رقابتی برگزار نشد و ما، هفته نمایش فیلمهای مستند را نداشتیم. اما این 50 فیلم، درواقع فیلمهای مستندی هستند كه از میان حدود 600 فیلم مستندی كه به جشن ارائه شدهاند، برگزیده شدهاند و در هفت روز و 21 سانس به نمایش درمیآیند. درواقع این آثار مستند برترین فیلمهای مستند جشن خانه سینما هستند.»
اما چهارمین دوره، به اندازه سالهای گذشته پرسروصدا نبوده و اطلاعرسانی كافی در این زمینه انجام نشده است. دلیل اصلی این ضعف در اطلاعرسانی، به عمد اهالی خانه سینما بازمیگردد. صفاریان توضیح میدهد كه از آنجایی كه درگیریهای خانه سینما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بالا گرفته است، دستاندركاران برگزاری مراسم تصمیم گرفتهاند این نمایشها را در فضایی محدودتر برگزار و آن را تبدیل به مجموعهای درونصنفی كنند. از این طریق، دیگر هفته فیلم، تبدیل به محل مناقشه نمیشود و دستاندركاران هم نیازی به گرفتن مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارند. «البته این محدودیت باعث شده تا نمایش فیلمها برای عموم آزاد نباشد و تنها اهالی صنوف خانه سینما و دانشجویان بتوانند فیلمها را ببینند.» در نخستین روز از برگزاری این هفته نمایش، هفت فیلم در سه سانس نمایش داده شدند. قرار است این 50 فیلم، در 21 سانس به نمایش گذاشته شوند و كارگردانهای این مجموعه، پس از نمایش فیلمها، نشست پرسش و پاسخ برگزار كنند. صفاریان میگوید: «در همین دو روز اول استقبال خوبی از نمایش فیلمها داشتهایم. سالنهای نمایش خانه سینما در سانس آخر كاملا پر هستند و در سانسهای دیگر نیز تقریبا دوسوم سالن پر است و این استقبال، از پیشبینی خودمان بیشتر بوده است.»
هدف اصلی از برگزاری این مراسم، نمایش فیلمهای مستندی است كه كمتر فرصت دیده شدن دارند. فیلمهایی كه فرصت نمایش ندارند اما مخاطبهایی دارند كه به این ژانر علاقهمندند و آثارش را پیگیری میكنند. مخصوصا در این اوضاع كه سینمای مستند ایران، یاری ندارد و تلویزیون كه باید كمكحال این ژانر و فیلمسازانش باشد، حتی نیمنگاهی به آنها و آثارشان نمیاندازد. جالب اینجاست كه صفاریان بعد از نمونه آوردن از سیستم سرمایهداری سینمای آمریكا و سینمای هنری فرانسه، توضیح میدهد كه در تمام این كشورها سینمای مستند فرهنگی با كمك فرهنگی دولتها شكل و رونق گرفته و این مهجور ماندن سینمای مستند به نگاه دولتمردان این حوزه باز میگردد؛ به مسوولانی كه اهل دو دوتا چهارتا شدهاند و سینمای جاری و فروش آن برایشان در درجه اول اهمیت قرار دارد.
صفاریان میگوید: «جالب است كه بازار اصلی این فیلمهای مستند در همه جای دنیا، تلویزیون است اما تلویزیون ما نهتنها كاری به تیم مستندسازان حرفهای ندارد بلكه فیلمهای مستند را در یك سیستم كارمندی تهیه می كند و حاصل كار، نه آن قدر خوب است كه مردم را جذب و علاقهمند كند و نه آنقدر قوی است كه حرفی برای گفتن داشته باشد.»
روزنامه فرهیختگان - 19 مهر 1389