نون و پنیر و دی كاپریو!
ناصر صفاریان
هر چند وقت یك بار، یك «بهانه» باعث میشود كه تب و تاب عجیبی دربارة یك «چیز» به راه بیفتد. تفاوتی هم نمیكند كه آن «بهانه» و آن «چیز» چه باشد، پای هر چیزی در میان باشد، بهانه مورد علاقه شكل می گیرد. اگر از لفظ «تنها كشور» استفاده نكنیم، به طور قطع در میان كشورهایی قرار میگیریم كه مدام دنبال این بهانه میگردند. مسئله هم همینجاست. تمام این حرف ها بهانه است: شاهرخ و سمیه، خفاش شب، غلامحسین كرباسچی، لئوناردو دی كاپریو و ... همه این ها به خاطر این است كه صفحات نشریاتی كه برای كاسبی منتشر میشوند، پر شود. باور نمیكنید؟ باور كنید، برای هفتهنامهای كه فقط و فقط به پول میاندیشد، غلامحسین كرباسچی هیچ تفاوتی با «خفاش شب» ندارد. باور كنید در این آشفته بازار، شاهرخ و سمیه با جك و رز تفاوتی نمیكنند. باور نمیكنید؟ هر طور میل شماست!
ایران از معدود كشورهایی ست كه فیلم «تایتانیك» را به نمایش عمومی نگذاشته است. اما اگر جدولی تهیه كنیم و اسم كشورها را براساس میزان استقبال از «تایتانیك» پشت هم ردیف كنیم، به طور قطع، ایران در آن بالا بالاها قرار خواهد گرفت. حتماً میگویید چهطور چنین چیزی ممكن است. تعجبی ندارد. به دلیل گستردگی شبكه توزیع فیلم های ویدیویی غیر مجاز، این روزها از هر كه بپرسید، «تایتانیك» را دیده است. از دكتر و مهندس گرفته تا بقال و قصاب. همه فیلم را دیدهاند.
نمیدانم تا چه حد اهل مطالعه هستید. هر چند كه فرقی نمیكند. اهل مطالعه و روزنامه خواندن هم که نباشید، چیزی را كه میخواهم بگویم دیدهاید. منظورم ویژهنامههایی ست كه نشریات مختلف درباره «تایتانیك» چاپ كردهاند؛ ویژهنامه نشریات تخصصی سینمایی و كسانی كه فیلم را از زاویه سینما بررسی كردهاند، به كنار. هر چند كه در این میان هم میتوان به مجلههایی اشاره كرد كه فقط عكس چاپ كردهاند. نگاهی به نشریات غیرسینمایی بیندازید. هر كس به تناسب قد و قواره نشریهاش، چند تا عكس قدی و مشتری جلب كن چاپ كرده و به اسم كار فرهنگی، به كاسبی مشغول است. كاسب هم كه حبیب خداست، پس حتماً این كار بدون اشكال است!
انشاءالله صاحبان واقعی اثر هم شكایتی ندارند و روزی این آدمهای فرهنگی، حلال حلال است!
□ یكی از دلایل این همه استقبال و این همه پاسخ به این استقبال (كه در واقع همان كاسبی شرافتمندانه است!) بر و روی زیبای دو بازیگر نقش نخست «تایتانیك» است. تأكید همه نشریات برای فروش هم روی همین مسئله است. لئوناردو دیكاپریو، بازیگر نقش اول مرد فیلم، در همه جای دنیا مطرح شده ، اما فكر نمیكنم در هیچ كجای دنیا، بازار مكارهای به شیوه آن چه در اینجا میبینیم، بر پا شده باشد. اینكه تأكید نشریات بر دیكاپریو و عدم چاپ عكس كیت وینس لت، بازیگر نقش اول زن فیلم، به چه دلیل است هم زیاد مهم نیست. مهم این است که كسانی كه فكر می كنند استفاده ابزاری فقط در مورد زن ها رخ میدهد ببینند كه استفاده ابزاری در مورد هر چیزی ممكن است؛ زن ، مرد و هر چیزی غیر از آدمیزاد.
□ نمیدانم وقتی دخترهای دبیرستانی و دانشگاهی برای عكس لئوناردو دی كاپریو سر و دست میشكنند و هر كاغذ پارهای را كه عكس این جوان را چاپ كرده میخرند، باید چه احساسی داشت. نمیدانم وقتی تیشرت هایی با عكس دی كاپریو، لباس روز و شب دخترهای ایران میشود، باید چه احساسی داشت. اما ... اما خب به هر حال از آنجا كه نباید همه چیز را به دیده انتقاد نگاه كرد، من هم خوش بینانه به این موضوع نگاه میكنم: «چند سال قبل دخترها عكس محمود دینی، بازیگر مجموعة «آینه عبرت» را با خودشان حمل و نقل(!) میكردند، حالا عكس لئوناردو دی كاپریو را. خوب خدا را شكر! این یكی، نه تنها خوشگل است، بلكه بازیگر خوبی هم هست. خب، خدا را شكر!»
□ اینكه بخواهیم همه مطالب مربوط به «تایتانیك» را بد و منفی ارزیابی كنیم، اصلاً منصفانه نیست. برخلاف نظر بعضیها كه با«تایتانیك» و تایتانیكگرایی مخالفند، نظر بنده این است كه هر دانشی به درد میخورد. نگاهی به این اطلاعات بینظیر بیندازید تا متوجه شوید كه با مطالعه برخی از این ویژهنامهها، چقدر دانشمند میشوید: «وینس لت گفت: اول به كارگردان زنگ زدم و پشت تلفن گریه كردم و گفتم باید حتماً من را به بازی بگیری؛ اگر من را انتخاب نكنی واقعاً دیوانهای!... وینس لت گفت در جریان ساخت فیلم متوجه شده كه دی كاپریو نون و پنیر و گوجه فرنگی را خیلی دوست دارد.»
□ تعدادی از دانشگاه های كشور، نسخة تعدیل شده و بدون برخی صحنههای شبههانگیز فیلم را به نمایش گذاشتهاند. استقبال قشر دانشگاهی هم بینظیر بوده. به هر حال، به منظور نشان دادن یكرنگی و یك دلی و نمایش وحدت و یك پارچه گی ملت، این حركت دانشجویان قابل تقدیر است ! تا جایی كه شنیدهام، هیچ جا پس از نمایش، جلسه نقد و بررسی فیلم تشكیل نشده و همه دانشگاه ها فقط به نمایش آن پرداختهاند.
خب گویا فیلم، آن قدر خوب بوده كه هیچ سؤالی برای هیچ كس پیش نیامده است!
□ چند وقت پیش به دعوت یكی از دانشگاه ها برای نقد و بررسی و صحبت دربارة فیلمی كه از آثار مطرح سینمای دفاع مقدس همین سال هاست، به آن جا رفته بودم. تا آماده شدن سؤالات كتبی دانشجویان، قرار شد سؤال ها به صورت شفاهی پرسیده شود. پس از چند دقیقه، كه به هر حال برای خالی نبودن عریضه چیزهایی پشت سر هم ردیف میكردم، خانمی پرسید: نظر شما دربارة فیلم «تایتانیك» چیه؟ به مجری مراسم گفتم: از همین ابتدای جلسه، وارد مسائل حاشیهای بشیم؟ به هر نوع سؤالی جواب بدم یا اولویت با فیلم نمایش داده شده است؟ هنوز مجری جواب نداده بوده که آن خانم گفت: فكر میكنم «تایتانیك» فیلم مهمتری باشه. ضمن این كه این فقط سؤال من نیس و همه اینا كه این جا نشستن دلشون میخواد بدونن ....
و به این ترتیب حدود نیم ساعت از وقت آن جلسه، به فیلم«تایتانیك» اختصاص پیدا كرد. البته، كاش سؤال ها درباره خود فیلم بود و كاش سؤال های دیگر ... بگذریم! فقط یك سؤال: وقتی در یك دانشگاه معتبر پایتخت، یك نفر سؤال میكند كه لئوناردو كاپریو، چند ساله است و ازدواج كرده یا نه، نباید نگران بود؟
هفته نامه «مهر»- 23 تیر 1377