وقوع واقعه مثل همیشه است. عدهای به جایی و به کسی که مورد علاقهشان نیست، «به شکل خودجوش»، حمله می کنند... این که برخی از فاطمه معتمدآریا خوششان نیاید، حق طبیعی و بدیهی آنهاست؛ نه فقط به عنوان شهروند، که اصلا در مقام آدمیزاد. این که فحش و بدوبیراه بگویند هم هیچ، ولی این که با موتور دنبال ماشین بروند و بپرند روی سقف ماشین و بخواهند شیشه را بشکنند و... اینها دیگر کار آدمیزاد نیست. این هم که امام جمعه کاشان به میدان بیاید و درباره بانوی محترم سینمای ایران بگوید «دارای وضعیت مناسبی نیست»، نه فقط در مقام امام جمعه که باید در اخلاق و درستی سرآمد مردمان شهر باشد، که در حد و اندازه یک شهروند عادی و معمولی هم نه در قانون باید بیمجازات بماند و نه در شرعی که ایشان را پرچمدارش گذاشتهاند. امام جمعهای که آنقدر غمِ دین دارد که حتی به فکر اعلام عزای عمومی در شهر میافتد، باید بهتر و بیشتر از هر کس، از حفظ حرمت و آبروی آدمی بداند.
اما... نکته مثبت این غیرتِ کور چندنفره در شهر کاشان این است که توهین و حمله به فاطمه معتمدآریا، برخلاف همیشه، از سوی جامعه سینماییِ ساکت در این سالها، به سکوت برگزار نشده و موجی از اعلام موضع و محکوم کردن این اقدام به راه افتاده است؛ چیزی که در مدلِ «ایرانیبودن» این روزها عجیب است و در مدلِ «سینماییبودن» این روزها عجیبتر. به فال نیک بگیریم این همدلی را و شروعی نیک بدانیمش.
رضا میرکریمی، مدیرعامل خانه سینما (خطاب به امام جمعه کاشان):
از جنابعالی میخواهم به وظیفه شرعی و جایگاهی خود در حفظ وحدت و جلوگیری از ایجاد شکاف در جامعه عمل کنید و از اشاعه جو بیاعتمادی و نگرانی در جامعه مومنین بپرهیزید.
رضا کیانیان:
ترورسیم شاخ و دم ندارد. از دهانهایی که فحشهای رکیک خارج میشود، اسامى مقدس هم خارج میشود!
پرویز پرستویی:
این برخورد شایسته یک هنرمند نیست. یادمان باشد با کسانی که سرمایههای مملکت را غارت کردند چنین برخوردی نکردیم.
محسن امیریوسفی:
عزای عمومی اعلام کنیم، ولی برای میهماننوازی ایرانی!
و...
ناصر صفاریان
8 بهمن 1394