نوشته ها



ناصر صفاریان

امروز روز بزرگداشت حافظ است. به احترام بزرگى كه در عرصه ادبیات ایران، به نظر خیلى ها اولین است و به طور قطع یكى از اولین ها. اما این بزرگداشت، در بهترین شكل خود، كه محدود به تقویم ها و درج مناسبت ها نباشد، به یكى دو تا سمینار خلاصه مى شود - كه تازه هر ساله و همیشگى نیست - و چند تا مقاله و مطلب و شاید گفت وگو با صاحب نظران در نشریات و رادیو و تلویزیون.
با وجودى كه حافظ را در سخن ارج مى نهیم، تصور كنید مى خواهید این بزرگ را به دوستى بى ارتباط با این گونه امور و یا اصلاً به یك خارجى معرفى كنید. كتاب هاى رنگ به رنگ حافظ را كه كنار بگذارید، چیزى دیگرى نه در دسترس، كه اصولاً در بازار نیست. در توصیف این شاعر توانا چند تا كتاب در بازار پیدا مى كنید. اما به درد هدیه دادن براى معرفى نمى خورد. یا خیلى جدى است و براى شناخت بهتر دوستداران ادب و یا معرفى هایى براى كودكان.
در واقع، براى امروز هم چیزى نداریم، چه رسد به فردا و نسل بعد. و خالى تر از همه هم جاى خالى سینما و تصویر است. در همه ممالك دنیا از چهره هاى مهم شان تصویرهایى مى سازند براى افتخار و براى آموزش و براى ماندگارى بیش تر. ولى در این جا اصولاً با این عرصه و با این منش بیگانه ایم. نه بخش خصوصى اهمیتى مى دهد و نه بخش دولتى توجهى مى كند. این كه از چهره هاى مهم ادبى معاصرمان تصویرى نداریم و فیلمى نمى سازیم و اهمیت خاصى نمى دهیم را مى گذاریم به حساب حساسیت هاى روزمره اى كه به هر حال در مملكت ما هست و جایگاه ادبى اهالى ادب را با نگاه - مثلاً سیاسى شان - مى سنجند و ترجیحى به مطرح شدن آن ها نمى دهند. اما گذشتگان و درگذشتگان چه؟
جاى خالى فیلم هایى درباره حافظ و سعدى و فردوسى و ... را چه چیزى قرار است پر كند؟ اختصاص بودجه براى چنین مهمى در شرایطى كه دولت جدید آمده ودولتمردان جدیدى به مسند نشسته اند و اعتبار بودجه و تخصیص هاى مالى دچار تغییر مى شود، چه از سوى صداوسیما و چه از سوى ارشاد ومراكز فرهنگى دیگر ضرورى است. ضرورى تر از هر ضرورتى.

روزنامه ایران- ۲۰ مهر ۱۳۸۴