ریسمانِ سستِ عدالت
برای بهنظرنشستن درباره پرونده پزشکی عباس کیارستمی و اصولا هر چیزی، طبیعیست که باید پرونده را دانست و بعد به داوری رسید. حالا با اعلام رسمی قصور و تقصیر پزشک معالج در حکم اعلامشده، میتوان با کمترین دانش پزشکی و تنها با تکیه به سوادی در حد خواندن حکم، موارد اعلامی را گذاشت کنار خود حکم و مثلا مجازات آقای دکتر... و بعد به تماشای عدالت نشست.
در این سالها، بارها، شاهد حکمهایی بودهایم که علاوه بر تبرئه ضمنی مجرم، نوعی به ریش مردم خندیدن و یکجور تحقیر منتقدان مسیرِ ماجرا را میتوان در آن دید. جریمههای دویستهزار تومانی، بیستهزار تومانی و حتی ششهزار تومانیِ پروندههای مهم و پرسروصدای همین اواخر را هنوز از یاد نبردهایم که حالا باید سه ماه محرومیت آقای دکتر را، آن هم فقط در مطب و در یک بیمارستان، به فهرست حکمهای «عادلانه» ته ذهنمان اضافه کنیم و یادمان باشد بیزمانیِ شعر فروغ را در این زمین:
وقتی که اعتماد من
از ریسمان سست عدالت آویزان بود...
ناصر صفاریان
دوازده/ مهر/ نودوپنج