از هیاهو تا سكوت
ناصر صفاریان
جنجال «موج مرده» قبل از سال 1380 آغاز شده بود، از زمان نوزدهمین جشنوارة فجر كه فیلم به نمایش درنیامد. با اینكه عجیب بهنظر میرسید، تهیهكنندة فیلم با نمایش فیلم در جشنواره مخالفت كرد. پادرمیانی سیفالله داد ظاهراً نتیجه داده بود، ولی در عمل تفاوتی حاصل نشد. حتی با تن دادن حاتمیكیا به اصلاحیههای مورد نظر تهیهكننده، و در شرایطی كه همهچیز روبهراه بهنظر میرسید، باز هم «مؤسسة روایت فتح» مخالفت كرد، و سرانجام ابراهیم حاتمیكیا به سینمای مطبوعات رفت تا بهجای نمایش «موج مرده»، فیلم را برای حاضران توضیح دهد. او پزتیوهای بخشهای بریدهشده را روی میز چید، و مهمترین اتفاق جشنواره را رقم زد. عكس حاتمیكیا و خبرهای مربوط به« موج مرده» به صفحة اول مطبوعات كشیده شد، و حتی روزنامة ارگان یك حزب، تیتر اول خود را به حاتمیكیا اختصاص داد. مهاجرانی، وزیر كناررفتة دولت خاتمی هم در اختتامیة جشنواره به دفاع از حاتمیكیا برخاست. خلاصه هیاهوی قضیه فراگیر شد و حتی آنها كه معمولاً به سینما نمیروند هم كنجكاو بودند تا ببینند« موج مرده» چهجور فیلمیست. بعد هم تهیهكننده ــ برخلاف نظر حاتمیكیا ــ فیلم را برای جمعی از سیاستمداران، نظامیان و معدودی از اهالی مطبوعات نمایش داد. آخر سر هم صحبت خرید فیلم توسط حوزة هنری به میان آمد. جالب بود كه حوزه میگفت منتظر است روایت فتح پا پیش بگذارد، و روایت فتح هم منتظر بود تا حوزه پیشقدم شود.
در این میان، مؤسسة روایت فتح در صدد اعمال اصلاحیههای مورد نظرش بود تا فیلم، شكل دلخواه را پیدا كند. سردار افشار، رییس بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفا ع مقدس، به« ایسنا » گفت: «موج مرده میتواند بگوید نسل انقلاب كینة مقدس خود را علیه آمریكا و جنایات آن حفظ كرده است. این برداشت خاصی از فیلم است و با یك مقدار اصلاحات در فیلم، بهوجود میآید. مسئولان ]سپاه[ هم همین اشكالات را از فیلمنامه گرفته بودند و سازنده نیز قول داده بود در جریان ساخت، این اشكالات را برطرف كند. اما پس از پایان فیلم، نهتنها این مشكلات حل نشد بلكه اشكالات جدیدی در همان راستا و زاویه به فیلم اضافه شد. طبعاً تهیهكننده و صاحب فیلم در این شرایط نمیتواند راضی شود علیه خود و اهداف و دیدگاههایش فیلمی ساخته شود.» اینكه حاتمیكیا قول داده بوده بخشی از فیلمنامه را ــ بنا به میل روایت فتح ــ تغییر دهد یا نه، مشخص نیست، اما اینكه در همهجای دنیا تهیهكننده صاحب حقوق مادی فیلم است و میتواند نسبت به هرگونه نمایش یا عدم نمایش آن تصمیمگیری كند، امری بدیهی و روشن است.
درحالیكه مسئولان روایت فتح همچنان بر نظر خود پافشاری میكردند و اظهار نظرهایشان در مطبوعات به چاپ میرسید، ابراهیم حاتمیكیا سكوت پیشه كرد. خودش میگفت پس از جلسة سینمای مطبوعات، احساس راحتی بیشتری میكند، اما هیچكس ــ بهطور دقیق ــ متوجه نشد چرا پس از آن شروع احساسی و كوبنده، دیگر حاضر به هیچگونه توضیحی نیست.«موج مرده» كه بهطریقة دیجیتالی تصویربرداری شده بود، در اتریش به نسخة 35 میلیمتری تبدیل شد، و نسخة 35 آن مورد اصلاح قرار گرفت؛ اصلاحیههایی بیش از آنچه در توافقهای پیش از جشنواره مطرح شده بود. با این حال، حاتمیكیا كه سر سریال« خاك سرخ »بود، باز هم لب از لب باز نكرد. سریال ساختن حاتمیكیا هم برای همه عجیب بود، چون او تا پیش از این، از مسئولان و سیاستهای تلویزیون انتقاد میكرد.
همزمان با ساخت سریال، هر كس دربارة قیمت پیشنهادی تلویزیون و اینكه برآورد هزینههای این سریال دقیقهای چهقدر است، چیزی میگفت و هیچگاه رقم دقیقی مشخص نشد. ولی شنیده میشود برآورد این مجموعة تلویزیونی، بسیار بیشتر از نمونههای مشابه است. بعد هم كه بهمناسبت هفتة جنگ، تمام فیلمهای حاتمیكیا، بهعلاوة پشت صحنة آنها از شبكة دوم پخش شد، و حاتمیكیا هر شب بر صفحة تلویزیون ظاهر میشد تا به سئوالهای مجری برنامه پاسخ دهد.
سردار افشار قبلاً گفته بود: «اشكالاتی را بر ساختار فیلم وارد میدانم كه البته امكان اصلاح آنها هست. همانطور كه بهطور مثال اگر سكانس آخر« آژانس شیشهای» به آن اضافه نمیشد، حالت یأس و ناامیدی نیروهای ارزشی را نشان میداد.» به این ترتیب، قرار بود« موج مرده » بهشكل دیگری بهپایان برسد ــ كه رسید. در فیلمی كه حاتمیكیا ساخته بود، پس از حركت سردار راشد بهطرف ناو آمریكایی، صدای انفجاری را میشنیدیم كه به آتشبازی جشن سال 2000 قطع میشد، و پسر او و دختری را كه دوستش دارد در خارج از كشور در حال تماشای این آتشبازیها میدیدیم. اما در نسخة نمایش دادهشده، همهچیز با حركت سردار راشد بهطرف ناو به پایان میرسد، ضمن اینكه صحنة گل ریختن هلیكوپتر آمریكایی روی قایق سردار راشد هم كه سلاحش را رو به آنها نشانه رفته، حذف شده بود. بخش كوتاهی از نماهای مربوط به تماشای فیلمهای ویدئویی توسط برادرزن سردار راشد هم ، كه خودش نظامی است، در نسخة اكران شده وجود نداشت. هرچند كه این صحنهها، مهم و كلیدی هستند ولی زمان آنها روی هم حدود دو دقیقه است، درحالیكه هر روز در مطبوعات از تكهپاره شدن فیلم و حذف بیست دقیقه و حتی پنجاه دقیقه صحبت میشد. و حاتمیكیا كه سكوت عجیبش را ادامه داده بود، تمایلی به توضیح دادن اصل ماجرا و اینكه حذفشدهها خیلی كمتر از این حرفهاست نشان نمیداد. در پس این سكوت، مذاكراتی جریان داشت كه نتیجهاش فروش سهم ابراهیم حاتمیكیا به مؤسسة «فرهنگ تماشا» بود. به این ترتیب حاتمیكیا كه تابهحال در مقابل هیچگونه سانسوری بر آثارش ساكت ننشسته بود و این بار فقط به اعتراض اولیه رضایت داده بود، با فروش سهم خود، كنار كشید.
«فرهنگ تماشا» كه پخش فیلم را هم بر عهده گرفته بود، در شرایطی كه قرار بود از روز نهم آبان فیلم «شب یلدا» را روانة پردة سینماها كند، جای آنرا با «موج مرده» عوض كرد. دلیلش هم حوادث یازدهم سپتامبر و لشكركشی آمریكا به منطقه بود. تصور پخشكننده ــ و شاید همه ــ این بود كه در شرایط جدید كه ناوهای آمریكایی دوباره قدرت خود را در خلیجفارس به رخ میكشند، مردم از این فیلم استقبال خواهند كرد. حتی یك مجلة تخصصی سینما، در پسزمینة تصویر پرویز پرستویی در كسوت سردار ایرانی كه روی جلد چاپ كرده بود، پرچم آمریكا را قرار داد، اما فیلم با استقبال روبهرو نشد. مؤسسة «فرهنگ تماشا» با فرستادن گفتوگوهای تبلیغی عوامل و دستاندركاران فیلم برای مطبوعات، فضای تبلیغی داغی ایجاد كرد، كه گفتوگو با نمایندگان مجلس و سیاستمداران، آن را داغتر هم كرد. با این حال، مردم به تماشای فیلم نرفتند. درست است كه اصولاً مردم ما غیرقابل پیشبینی هستند و پیشبینیهای سینمایی نیز همیشه درست از آب درنمیآید، ولی این بار باید اشكال را در خود فیلم هم جستوجو کرد. «موج مرده» نه ویژگیهایی داشت كه مردم برایش صف بكشند، و نه آنقدر قویتر از فیلمهای قبلی حاتمیكیا، كه توجه داوران جشن خانة سینما را جلب كند.
ماهنامه فیلم- فروردین 1381