درباره



 

یک انتخاب پیش­‌بینی شده

 

فکر می­‌کنید معمولا چه ویژگی‌­هایی در انتخاب اثر از سوی ایران برای اسکار مدنظر قرار می‌گیرد؟

سابقه انتخاب فیلم نماینده ایران در اسکار در سال­‌های گذشته‌ نشان می‌­دهد که همیشه در سطح مدیریت، نگاه غیرهنری برتری داشته بر نگاه هنری و معیارهای اسکار. یعنی همیشه نوعی از مصلحت که به نفع وضعیت سیاسی روز باشد انتخاب فیلم برای اسکار را تحت تاثیر قرار داده تا توجه به آن­‌چه بیش‌­تر به موفقیت می‌­انجامد.

 

فکر می­‌کنید فیلم آقای مجیدی چه‌­قدر در اسکار می‌­تواند موفقیت کسب کند؟

در مورد این که فیلم «محمد(ص)» تا چه حد می‌­تواند موفقیت کسب کند نمی‌­توانم اظهار نظر کنم؛ چون در جریان رقبای این فیلم نیستم. اما این فیلم ممکن است به مذاق اسکاری­‌ها خوش بیاید. چون فیلم «محمد(ص)» اصلا برای مخاطب غربی و به قصد تاثیرگذاری بر غرب ساخته شده. نوع شخصیت‌پردازی، حوادث و اتفاقاتی که از ذهن نویسنده آمده تا این که واقعا به شکل تاریخی اتفاق افتاده باشد، همه و همه، بیش‌­تر تصویر یک حضرت محمد مسیحایی را متبلور می‌­کند. حتی موسیقی فیلم هم به نوعی موسیقی کرال کلیسایی پهلو می­‌زند تا نوعی از موسیقی که مثلا به عرب‌­ها و عربستان نزدیک باشد.

 

به نظر شما حق چه فیلمی بود که امسال در اسکار قرار بگیرد؟

فیلم «محمد(ص)» را فیلم خوبی نمی­‌دانم؛ و به نظرم با وجود چند اتفاق تکنیکی فراتر از سینمای ایران، کلیت فیلم در نهایت متوسط است. بنابر این، چه از نظر سلیقه شخصی و چه با در نظر داشتن ارزش سینمایی، به نظرم گزینه مناسبی برای معرفی به اسکار نبود.

        اما مساله مهم این است که رقیب‌­های این فیلم هم در جای­‌گاه خیلی مناسبی نبودند. مثلا فیلم «قصه‌­ها» فیلم متوسطی در کارنامه خانم بنی اعتماد است، یا فیلم «ماهی و گربه» که از نظر سینمایی بهتر است و جای‌­گاه بالاتری دارد، با مدل کلاسیک قصه‌­گوی مورد علاقه­‌ای که در اسکار سراغ داریم، هم­‌خوانی ندارد. به همین خاطر، فارغ از هر نوع مصلحت‌­اندیشی که در انتخاب «محمد(ص)» وجود داشته، نباید فراموش کنیم که امسال دست­‌مان خیلی پر نبوده و فیلمی نداشته­‌ایم که شانس بالایی برای برد داشته باشد.

 

گفت‌­و­گو از زهرا نجفی

ماهنامه تجربه- آبان 1394