برای اوج جدول
ناصر صفاریان
اعلام اسامی بازی گران فیلم جدید حاتمیكیا، آنقدر واكنشبرانگیز شده كه تاكنون نمونه این چنینیاش را سراغ نداشتهایم. خبرگزاریهای رسمی و معتبر نامها را به گونهای منتشر كردهاند كه میتوان نوعی تعجب را در آن مستتر دید. وبلاگها و سایتهای غیررسمی - ولی پربازدید - اما حیرتشان علنی و عیانتر از عیان است.
در این میان، واكنش كاربران سایت پرمخاطب «سینمای ما» آنقدر خبرساز است كه بتواند تبدیل شود به خبر خبرگزاریها. این نوع واكنش نشان دادن، گذشته از این كه به اسامی و تركیب آن ها برمی گردد، بیش - و پیش - از هر چیز، به سنگینی نام كارگردان و وزانت هنری او در ذهن بینندگان آثار پیشین اش مربوط است. به هر حال این غیرقابل انكار است كه ابراهیم حاتمیكیا با آثار قبلی خود - و با اتكا به حضور بازی گرانی خاص - تصویری از خویش ساخته كه این تركیب بازی گران، آن را فرومیپاشد. به هیچوجه نظرم متوجه وجه شخصی كارگردان و بازیگرها نیست و اساسا با واكنشهایی از این دست مخالفم كه چرا فلان بازی گر با بهمان رفتار، قرار است در فیلم این فیلم ساز بازی كند.
این یكجور خط كشی ناپسند است و به دور از - هرگونه - شأن اخلاقی و انسانی. هر فیلم سازی مختار است در انتخاب هر بازی گری. و پیش كشیدن حرفهایی از این دست، به كلی باطل است و نادرست: « ابراهیم، به جان حاج كاظم از... در فیلمت استفاده نكن!» چرا كه این نظرها در لفاف عبارتهای - مثلا- موجه و در قالب دفاع از ارزش حاتمیكیا، ترور شخصیت بازیگرانی ست كه مورد پسند نظردهنده نیستند.
در میان نامهای اعلامشده، چند نفری هستند كه هم بازیگر خوبیاند و هم چهرههایی جذاب برای مخاطب عام پای تلویزیوننشین و عادت دادهشده به سادهپسندی، ولی چند نفری هم هستند كه تاكنون بازی خاص و دیدنیای از خود نشان ندادهاند و تنها چهره هستند و بس. هنوز فیلم را ندیدهایم و نمیدانیم این حضورها چه گونه خواهد بود و از آنها در چه جای گاهی استفاده خواهد شد. در شكل كلی و در حالت عمومی، قضاوت زود است. ولی وقتی به یاد آوریم «به نام پدر» و «حلقه سبز» را كه بیش از هر چیز از بازیهای بد لطمه دیده، آن وقت دیگر نمیتوان با دیدن فهرست بازی گران جدید، نگران نبود.
ولی آن چه نگرانكنندهتر است و جای تعجب دارد و سوال، روی آوردن فیلم ساز است به «فروش» و «فروش» و «فروش». آن چه نگرانی میآورد با خودش، نه حضور این بازی گر و آن بازی گر ، كه استفاده از فهرست چهرههای مورد پسند تماشاگر عام است برای تضمین فروش بالا. كاش وسوسه تهیه كنندگی به سراغ هیچ كارگردانی نمیآمد و كاش ...
این كه از ابتدا تركیب را طوری بچینیم كه فیلم بفروشد و بفروشد و بفروشد، و برسیم به اوج جدول فروش، این كه در توازن كفههای هنر و تجارت سینما، كفه هنر كم بیاورد، این كه ... این است كه بد است. به هر حال، فراموش نكنیم فرمایش آن شاعر بزرگ را كه فرموده است: « باید از چیزی كاست / تا به چیزی افزود.»
امیدوارم این گونه نشود و وقتی فیلم ساخته شد چیزی از كار درآمده باشد مایه افتخار كارگردان و همه بازی گران - و همه علاقه مندان حاتمیكیا و سینمای حاتمیكیا.
اعتماد ملی- 29 آبان 1386