نوشته ها



در حاشیه اکران «پایان نامه»

ناصر صفاریان

همان گونه که تمام تلاش معاون سینمایی پیشین بر تئوری «سینمای معنا گرا» بنا شد و حاصلش را در قالب فیلم « ملک سلیمان » دیدیم، حالا در زمان معاون جدید، نوبت تئوری «سینمای سیاسی» است و نمونه هایی مانند « قلاده های طلا » که به عنوان سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران در مرحله ساخت است.
این که آخر ماجرای این تئوری هم مانند پایان تئوری قبلی خواهد بود و دوره این یکی هم با پایان دوره معاونت کنونی به آخر می رسد، آشکارتر از آن است که انکار شود. چرا که عمر سینمای متصل به وام های دولتی و بر آمده از تئوری های سفارشی معاونت هر دوره، تنها به اندازه طول مدیریت همان معاونت است – و این را همه در همه دوره ها دیده ایم.
با توجه به پسوند سیاسی عنوان تئوری جدید سینمای ایران، ناگفته پیداست که استفاده سیاسی مسئولان سینمایی از این ماجرا تا چه میزان برایشان مهم است. «اخراجی های 3» که هم اشاره های صریح سیاسی دارد و هم سازنده اش بیش از آن که اهل هنر باشد – هنوز – اهل سیاست است، نخستین نمونه این گونه – جدید – سینمایی بود که روی پرده آمد. تاکید روی کلمه «جدید» هم نه برآمده از نگاه من نویسنده، که ریشه اش در اصرارهای فراوان مسئولان کنونی سینمایی است – گویی که چنین چیزی به کلی وجود نداشته و حاصل نبوغ و تلاش مدیران فعلی است و بس.
این که « اخراجی های 3 » - به هر روی و فارغ از چگونگی ماجرا – خوب می فروشد، آن قدرها عجیب نیست، ولی آن چه تعجب فراوان دارد از آن خود کردن فروش و وزن کشی سیاسی به بهانه حرف سیاسی فیلم است از جانب مسئولان سینمایی و سیاسی، و کارگردان و حامیانش.
«اخراجی های 3» دو نامزد انتخابات را به سخیف ترین شکلی که امکانش هست به تصویر می کشد و نامزد مورد علاقه فیلمساز و مسئولان حامی او را منزه از هر بدی نشان می دهد. با این حساب، فروش فیلم یعنی خوش آمدن مردم و استقبال از حرف فیلم؟ یعنی تماشاگران به تایید این نگاه آمده اند و به حمایت از یک جریان سیاسی خاص ؟
برداشت مسئولان ابداع کننده سینمای سیاسی کنونی – و حتی برخی سیاستمداران شناخته شده – همین بوده و آن چه از حرف هایشان برداشت می شود، چیزی نیست جز یک وزن کشی سیاسی. اشتباه بزرگ همین جاست، و همین نا آشنایی با نگاه – حقیقی – مردم است که مدیران دولتی را در برابر برخی رویدادهای غیرمنتظره قرارمی دهد.
اعتقاد نگارنده این است که فروش «اخراجی های 3» - فقط و فقط و فقط – به دلیل لودگی و طنز سبکی است که همیشه مورد توجه مردم بوده و نمونه های فراوانش را در سینمای پیش و پس از انقلاب دیده ایم. این سطحی بودن ساختار راحت الحلقوم را بگذارید کنار حاشیه های فیلمساز و جذابیت های حاشیه ای، تا مشخص شود چرا چنین فیلمی به چنین جایگاهی می رسد. «اخراجی های 3» می فروشد، چون عوامل فروش را در خود دارد، حتی با حذف موضوع انتخابات و رویکردی غیر سیاسی. در واقع، آن چه موجب فروش است اصلا ربط – زیادی – به سیاست ندارد.
حالا برای این که مشخص شود وزن کشی سیاسی مسئولان سینمایی و سیاسی تا چه میزان درست بوده، می توان به انتظار آمار فروش «پایان نامه» نشست. «پایان نامه» موضوع کاملا سیاسی دارد، سفارشی بودن فیلم مثل یک فریاد آشکار به رخ کشیده می شود، و مدام هم مورد تفقد مسئولان سینمایی بوده. حالا می توان به انتظار نشست و دید. اگر باز هم دست غیبی به حمایت نیاید البته!

روزنامه روزگار- 11 خرداد 1390