به بهانهٔ روز ملی سینما
حدفِ نگاهِ غیرخودی، در همۀ سالهای پس از انقلاب، با کمی کم و زیاد، وجود داشته و ظهور استثناهای این قاعده هم بیش از هر عاملی وابسته به مدیرِ حاضر بوده است و رفتاری که درپیشمیگیرد.
در این میان، جز چند استثنا، آن هم از سوی مدیرانِ گذشته و بیرون از فضایِ دولتِ روحانی، ریاکارانهترین مدیریت سینماییِ همۀ دورهها در همین دولتِ بیمسمّای «تدبیر و امید» رقم خورده، با نوع رفتاری که با هر حرکتِ موافق یا مخالفی، هم بشود گفت هست و هم بشود گفت نیست! هم بشود گفت حمایت میکنیم و هم بشود گفت حمایت نمیکنیم! هم بشود بود و هم بشود نبود!
اولین مواجهه با این مدیران، بوی ادکلن بود به جای عطرهای شاهعبدالعظیمی، نسکافه به جایِ چای، «مِرسی» به جای قند، صحبت از ارکستر سمفونیک و بازگشتِ فلان هنرمند، تقدیمِ کتابِ امضاشده و خلاصه، نویدِ روزهای خوب؛ و البته خیلی طول نکشید درکِ «ادا» بودنِ رفتاری که زمین تا آسمان تفاوت داشت با خواستن و نتوانستن و نگذاشتنِ این و آن. طوری که خیلی زود میشد لخلخِ دمپاییِ پای بیجوراب و آستینِ بالازدۀ مدیرِ احمدینژادیای را که پیش از آن در سه طبقۀ ساختمان و حیاط وزارتخانه تا نمازخانه دیده بودی، صادقانهتر بدانی تا این یکی؛ از همان جنسِ بیتعارفِ مدیریتِ احمدینژادیِ (آن موقع البته) بعد از سالِ هشتادوهشت و دستورِ برداشتنِ عکسِ محسن مخملباف از موزۀ سینما و بیاهمیتیِ تاریخ و هنر و سینما.
*****
این قابِ عکسِ آویخته به دیوار، پوستر «دایره» اثر جعفر پناهی است؛ یا درواقع، بوده است! اگر کسی قبلا پوستر را دیده باشد یا فیلم را دیده باشد و چهرۀ بازیگرِ غیرسرشناسش را بشناسد و لابهلای این همه عکسِ چسبانده شده روی آن، اتفاقی چشمش بیفتد به این گوشه یا بر حسب تصادف اسم پناهی را آن وسطها تشخیص دهد یا... خلاصه این که هم میتوان گفت پوستر «دایره» هست و هم میتوان گفت پوستر «دایره» نیست؛ هم میتوان گفت پوستر فیلم پناهی به دیوار زده شده و هم میتوان گفت پوستر فیلم پناهی به دیوار زده نشده؛ هم میتوان... خلاصه که خیلی میتوان!
*****
البته این عکس میتواند به سازمان سینمایی و مدیریت و سینما ربطی نداشته باشد اصلا و یکجور هنر مفهومی باشد و حاصلِ ذوقِ طراحی که عکسها را اینشکلی کنار هم کارکرده؛ شاید هم به خاطرِ استفادۀ بهینه از فضا بوده که چنین اثری خلق شده. خلاصه که هر چه باشد، عکس تزیینی است و برای خالی نبودن عریضه. اینستاگرام عکس میخواهد دیگر؛ بدون عکس که نمیشود مطلب نوشت...
ناصر صفاریان
بیست/ شهریور/ هزاروچهارصد