نوشته ها



ناصر صفاریان

۱
پیش از عید، میهمان دانشگاه كاشان بودم براى شركت در همایشى ادبى. فرداى برگزارى جلسه، چندساعتى را به دیدن آثار تاریخى شهر گذراندم. این كه هر جا مى رفتیم، تنها بازدیدكننده بودیم و پرنده اى هم در آن نزدیكى پر نمى زد، باعث تأسف است. اما گذشته از این بى خیالى براى جذب گردش گر، آن چه مایه خجالت است و مایه صدافسوس یادگارى ها و دیوارنوشته هایى ست كه - بدون استثنا - در همه مكان هاى دیدنى به چشم مى خورد. حجم این نوشته ها آن قدر زیاد است كه یك لحظه فكر مى كنى رسم شده هر كس وارد مى شود باید ورود خود را روى دیوار ثبت كند و به این آیین احترام بگذارد؛ یادگارى از فلانى و فلانى وفلانى، به تاریخ بهمان و بهمان و بهمان.
باز خدا پدر و مادر آن هایى را بیامرزد كه با خودكار و مداد و حتى زغال روى دیوار نوشته اند؛ بعضى جاها یادگارى با وسیله اى نوك تیز حك شده و دیوار را تراشیده اند تا اعلام حضور كنند. بگذریم كه به دیوار یكى از خانه هاى تاریخى شهر، آگهى یكى از دفترهاى خدماتى چسبانده شده بود.
براى این كه شما هم دراین افسوس شریك باشید، نگاهى به مشخصات «مجموعه خانه تاریخى عباسیان» بیندازید كه در پشت بلیت ورودى درج شده: «از لحاظ طرح و معمارى و تزئینات و استفاده از فضاها و حجم هاى موجود در آن بسیار غنى و از نظر معمارى سنتى در نوع خود منحصر به فرد است و یكى از نامزدهاى دریافت جایزه بهترین بناهاى مسكونى ایران.» درباره این بناى باشكوه كه در سال ۱۲۴۵ هجرى قمرى به وسیله یكى از تاجران خوش نام كاشان ساخته شده، این گونه نوشته اند:
«این مجموعه مشتمل بر پنج حیاط و گودال باغچه مى باشد كه دو واحد آن به صورت طرح معمولى معمارى بافت قدیم كاشان یعنى گودال باغچه و یكى از آنها به صورت دو طبقه با حیاط مسقف است و حیاط آخرى كه در اصل باغچه بوده، همان حیاط سنتى. این خانه داراى تزئینات گچ برى و نقاشى و انواع تزئینات اسلامى نظیر رسمى بندى، یزدى بندى، كاربندى، قطاربندى، مقرنس و مشبك در اوج زیبایى و ظرافت است.»

۲
به دلیل نپیوستن ایران به قانون «حق مؤلف» جهانى، شبكه هاى تلویزیونى - نازل و غیرحرفه اى - فارسى زبان خارج از كشور كه برنامه سازى خاصى ندارند و حجم عمده برنامه های شان صحبت در مقابل دوربین است، هر سریال تلویزیونى كه وارد شبكه ویدیویى كشور مى شود و به دست شان مى رسد به روى آنتن مى فرستند و بدون رعایت حق و حقوق تلویزیون ایران آن را نمایش مى دهند. با افزایش تعداد شبكه ها و رقابت براى پخش زودتر مجموعه هاى داخل ایران، به تازگى روش جدیدى باب شده و دیگر نیازى به انتظار براى عرضه ویدیویى این محصولات نمى بینند. حالا یك نفر سریال ها را از تلویزیون ایران ضبط مى كند و براى آنها مى فرستد و آنها هم پخش مى كنند. به همین سادگى.
یك شركت ایرانى داخل آمریكا هم كه تخصص اصلى اش استفاده از نبودن قانون كپى رایت براى محصولات ایرانى و ثبت نشدن آن ها در آمریكاست و از فروش بدون اجازه و غیرقانونى آثار ایرانى نان مى خورد، مجموعه تلویزیونى «شب هاى برره» را در قالب ۶ عدد DVD (البته با كیفیتى پایین تر از VCD!) به بازار عرضه كرده. با قیمت ۵۰ دلار.
نتیجه عدم رعایت حق و حقوق مؤلف، پخش كپى فیلم ها در ایران و نمایش غیرقانونى در آن سوى مرزهاست. شاید از جهتى دیگر و از نقطه نظر اشاعه فرهنگ، تلویزیون ایران به فكر پی گیرى نباشد؛ ولى به سرمایه هاى شخصى تولیدكنندگان فرهنگى داخل كشور فكركنید تا به عمق فاجعه پى ببرید.

۳
این هم بیت قابل تأملى از حافظ:
نصیب ماست بهشت، اى خداشناس برو
كه مستحق كرامت، گناهكارانند

روزنامه ایران- ۲۲ فروردین ۱۳۸۵