ناصر صفاریان
بنیــانگــــــذار جمهوریاسلامی جملهای دارد به این شرح: «هی نگوییــد این انقلاب برای ما چه کرد. ببینید شما برای انقلاب چه کردید.» با تعبیر این جمله به حقوق و وظایف میان حکومت و مردم، درستترین حرف ممکن همین است. در همه جای دنیا مردم در برابر حکومت وظیفههایی دارند و نمیتوانند حقوق بدون وظیفه طلب کنند. نمیتوانند مالیات ندهند، نمیتوانند مبلغ مربوط به هزینههای مصوب فلانچیز و بهمانچیز را نپردازند، نمیتوانند... و چون وظیفه شهروندی را انجام میدهند، خیلی هم محکم و استوار میتوانند بایستند و برای حق و حقوق خود قد علم کنند. حالا حکایت خانه سینماست؛ به عنوان مدلی کوچک از جامعه و نسبت وظیفه و حق. برخی در این روزها تحتتاثیر فضای ایجادشده از سود ارشاد و بخشی از تهیهکنندگان، مدام بر این تاکید دارند که خانه سینما برای شان کاری نکرده است. ولی اغلب همین دوستان اصلا علاقهای ندارند به رابطه دوطرفه بیندیشند. اجازه بدهید از انجمن مستندسازان مثال بیاورم که در جریان امور آن هستم. بعضی اعضا بیش از پنجسال است حق عضویت خود را ندادهاند و به همین دلیل اصلا عضو محسوب نمیشوند. ولی همینها همیشه معترضند که چرا به عنوان داور انتخاب نشدهاند، چرا عضو هیاتمدیره نیستند، چرا فیلم شان را نشان ندادهاند، چرا... اینکه سیاست حذفی وجود ندارد و حتی همین اعضا هم از بیمه و معافیت مالیاتی گرفته تا بلیت جشنواره و هدیه ریاستجمهوری بهرهمند بودهاند یک سوی قضیه است و سوی دیگرش اینکه همیشه معترض و متوقعند. از ماجرای حق عضویت که بدیهیترین اصل اساس نامه هر صنف است هم که بگذریم، اعتراض این دوستان فقط در حد حرفهایی ست که به زبان میآورند؛ وگرنه هر بار که در جلسات گروهی انجمن درخواست کمک هیاتمدیره از اعضا مطرح می شود و خواسته میشود برای انجام امور انجمنی که مبنای وجودش غیرانتفاعی است پا پیش بگذارند و کمکی کنند در اجرای امور، اتفاقا این دوستان هیچگاه پا پیش نمیگذارند... . ولی همین اعضا که در حد امضای نامه حمایت از خانه سینما در برابر تعطیلی هم حاضر به هزینهکردن نیستند، وقتی برای شان مشکلی پیش میآید، درعرض چند دقیقه نه فقط اعضای هیاتمدیره صنف خود، که تکتک هیاتمدیره خانه سینما، رییس و مدیرعامل را هم پیدا میکنند و دست به دامانش میشوند... . تلخی ماجرا هم در این است که متاسفانه این فقط به خانه سینما و بعضی اعضایش محدود نمیشود. گفتن و پذیرفتنش سخت است؛ ولی گسترهای دارد به وسعت سرزمین ما و روحیات و خلقیات امروز ما.
روزنامه بهار- اول مرداد 1392