چهار مستند در شبكه خانگی
نیما عباسپور
با به بازار آمدن همزمان چهار مستند به همت ناصر صفاریان، میشود گفت مهمترین اتفاق در عرصة سینمای جدی در ماههای اخیر در شبكه خانگی افتاده است. فارغ از كیفیت فیلمها همین كه در میان انبوه فیلمهای بلند داستانی سینمایی و ویدئویی كه بازار را تسخیر كردهاند، فرصتی پیش آمده و فیلمهایی از جنس دیگر امكان دیده شدن پیدا كردهاند، جای خوشحالی دارد. ای كاش میتوانستیم امیدوار باشیم كه با ورود این چهار فیلم به شبكه، دیگر فیلمهای مستند و همچنین فیلمهای كوتاه داستانی و تجربی و انیمیشن هم امكان پخش پیدا میكردند، اما این چهار فیلم بدون هیچ حمایتی - دولتی یا خصوصی - با همت فردی تهیه و تكثیر شدهاند. دو عنوان از این آثار مستندهایی هستند دربارة ادبیات و هنرمندان این عرصه. مهمترین اتفاق پس از دیدن این فیلمها فقط آشنایی با این بزرگان و راه یافتن به دنیایشان نیست، بلكه مشتاق ساختن تماشاگر به مطالعه است. دو فیلم دیگر یكی دربارة آكیرا كوروساوا است كه صفاریان تهیهكننده آن است و دیگری مستندی است دربارة زندهیاد خاطره پروانه كه پس از انقلاب حاضر نشد كوچ كند و به قول خود مطرب شود و ترجیح داد بماند و بیست سال سكوت كند و نخواند.
امیدوارم این چهار مستند مورد توجه مخاطبان فرهیختهای كه چشم به راه آثار متفاوت هستند قرار بگیرند و دیده شوند. و امید است پخش این فیلمها در شبكة نمایش خانگی، مؤسسههای دستاندركار شبكه را به صرافت خرید و پخش آثار مستند و كوتاه (داستانی یا تجربی) بیندازد؛ این باعث تنوعی در بازار هم خواهد شد! عنوان این چهار دیویدی كه جلدشان بر خلاف فیلمهای دیگر طرحی شكیل و بهاصطلاح یونیفرم دارند، عبارت است از:
بانو مرا دریاب (احمدرضا احمدی: شاعری):
این دومین مستندی است كه صفاریان پس از "وقت خوب مصائب" دربارة احمدرضا احمدی، شاعر بزرگ معاصر ساخته است. صفاریان در این فیلم كه احتمالاً از باقی راشهای فیلم قبلی گردآوری و تدوین كرده، موفق شده تصویر ملموستری از استاد ارائه دهد و برخلاف فیلم قبلی كمتر وقت فیلم را به اظهار نظرهای دیگران اختصاص داده است. زمان فیلم ٢3 دقیقه است و تصاویر فیلم كار محمدرضا سكوت است. موسیقی هوشنگ كامكار كه در عنوانبندی فیلم به كار رفته نیز شنیدنی است.
خاطره در قاب (خاطره پروانه، زندهیاد عرصه موسیقی):
فیلم همانطور كه روی جلد آن آمده یك گفتوگوی تصویری است در ٢٥ دقیقه كه صفاریان بدون آنكه بخواهد شیوه مرسوم در این گونه مستندها را به كار ببرد و با انواع آدمها دربارة سوژة خود مصاحبه كند، تنها به ضبط تصویر خاطره پروانه پرداخته كه در حالی كه روی ویلچری مقابل دوربین نشسته، از زندگی خود و خاطراتش میگوید. مهمترین اتفاق این است كه صفاریان تلاش كرده یك سند واقعی از این بانوی آواز ثبت كند و برای علاقهمندان جدی موسیقی باقی بگذارد. گفتوگو را ماهور احمدی كه خود آهنگساز و موسیقیدان است انجام داده، اما صفاریان برای اینكه تنها تصویری ناب و خالص از خانم پروانه ارائه دهد، صدای پرسشكننده را حذف كرده. فیلم حاوی بخشهای تلخی است از هنرمندی كه چون نمیتوانست كار كند، گویی مرده بود.
آواز آفتاب (ادبیات داستانی ایران: یك نگاه):
این فیلم كه به مناسبت جایزة ادبی یلدا در سال ١٣٨١ ساخته شده، تلاش میكند بیننده را با ادبیات ایران و آثار و چهرههای مهم آن آشنا كند و همچنین با حضور و به كمك محمود دولتآبادی، علیاشرف درویشیان و جواد مجابی اهمیت ادبیات را در زندگی بازگو كند. زمان فیلم 19 دقیقه است و تصویربردار آن بابك بذرافشان و تدوینگرش سهراب خسروی است. جایی كه محمود دولتآبادی میگوید احساس ناممكن بودن نوشتن، او را از پا درمیآورد، تكاندهنده است.
امپراتور و ما (آكیرا كوروساوا: یك نگاه):
این فیلم 40 دقیقهای را امید نجوان ساخته و تدوین كرده و ناصر صفاریان تهیهكنندهاش است. محمود كلاری و شادمهر راستین در فیلم از كوروساوا و فیلمهایش و طبعاً اهمیت و جایگاه او در سینما حرف میزنند و همكارانش ترویا نوگامی، دایساكو كیمورا و ساتارو ایسهكی نیز در فیلم حضور دارند و از خاطرات همكاری با او حرف میزنند. تصویربردار این فیلم نیز بابك بذرافشان است.
ماهنامه فیلم – بهمن 1389