حسن ملكی
گفتوگویی كه در شمارة 293 (آذر 1381) با ابراهیم گلستان چاپ شده، بهنظر میرسد قبل از نمایش «خانه سیاه است» در سینماتك موزة هنرهای تهران انجام شده است. من كه پس از دیدن فیلم، روز 30 مهر 81 و با عنوان «... و تو ای نهر سرشار» یادداشتی نوشتهام، از گفتوگوی ابراهیم گلستان شگفتزده شدم. عجیب است، گلستان چه چیزی را تكذیب میكند؟ فیلم را ما (همة تماشاگران) بر پردة سینماتك موزة هنرهای معاصر تهران دیدیم، و صدای فروغ را شنیدیم (آن قسمتها كه حذف شده است) و نیز تغییرات بسیار مختصری كه در گفتار اول فیلم (با نوشته و صدای گلستان) بود. در آن یادداشت نوشته بودم: این از مواردی است كه هر هنرمندی در ویرایش و پالایش اثر خود میكند و حق هم دارد. اما حرفهای ابراهیم گلستان در این گفتوگو عجیب است. دوپهلوست. روشن نمیكند كه موضوع چیست و درحقیقت موضوع دارد مرموز میشود، برای كسی كه فیلم را ندیده است.
فكر میكنم هر كسی حق دارد در باب این گفتوگو اظهارنظر كند، و من نیز. ابراهیم گلستان نویسندة بزرگی است، فیلمساز بزرگی هم هست، نثر فوقالعاده زیبایی دارد. در نوشتههای تازهاش جسارت بیمانندی برای گفتن حقایق دارد (مثل مطلبی كه پس از مرگ مهدی اخوانثالث نوشت ) ، اما چرا در پرسش و پاسخ اینقدر یكدنده و لجباز است؟ چرا اینقدر تند و تیز حرف میزند؟ چرا اینقدر توهینآمیز؟
با این حرفهای دوپهلو بالاخره معلوم نشد منظور خود گلستان از نسخة كامل، كدام نسخه است. او میگوید: «بههرحال اگر این فیلمی كه پیدا شده، كاملتر هست خب نسخة اصلی آن است.» در جایی دیگر، پرسشگر میگوید: « [ ناصر صفاریان ] نوشته كه معلوم است آقای گلستان كلمات را تغییر داده و یكبار دیگر آنها را گفته است.» گلستان میگوید: «مزخرف است. كجا تغییر دادم؟ مگر من احمقم این كار را بكنم؟ كی این كار را كردم؟ ایشان اصلاً كی هست كه این حرفها را میزند؟ »
بعد از خواندن گفتوگو، به صفاریان تلفن میكنم. با هم گپ مفصلی دراینباره میزنیم. به او میگویم: «چرا این دو نسخه را برای او نمیفرستی تا ببیند؟» صفاریان میگوید: «قبلاً، در دفتر ماهنامة فیلم،وقتی فیلم را برای گلمكانی و مهرابی نشان دادم، چنین پیشنهادی شد. اما به قول حمیدرضا صدر، وقتی گلستان چیزی را تكذیب كرد، یعنی برای همیشه تكذیب كرده است. »
به او میگویم: «بههرحال برای ماندن در تاریخ سینما، نمیخواهی به گلستان جوابی بدهی؟» میگوید: «ترجیح میدهم یكبار دیگر هردو فیلم را باهم نشان بدهم و از سینماگران و دیگر دستاندركاران سینما دعوت كنم تا بیایند و فیلمها را ببینند و بعد قضاوت كنند .»
فكر خوبی است. بیایند و ببینند، تا سیه روی شود هر كه در او غش باشد.
ماهنامه فیلم - دی 1381