فیلم ها



 
 
امسال به هشتِ دی که رسیدیم، برخی صفحه‌ها و البته اشخاص مجازی شروع کردند به انتشار ویدئویی به عنوان «فیلم دیده‌نشده» و «فیلم زیرخاکی» شعرخوانی فروغ. سراغش که می‌رفتی، می‌دیدی همان تکه فیلم است که فروغ «سفر حجمی در خط زمان» را می‌خواند؛ همان که پیش از این، در فیلم «جام جان» منتشر شده بود؛ همان فیلم ساخته‌شده در سال‌های هفتادوهشت تا هشتاد خورشیدی؛ همان که دی‌وی‌دی‌اش پیاپی و در دوره‌های مختلف به بازار آمده بود، همان که در فیلیمو و فیلم‌نت و ودیو و روبیکا و... در معرضِ تماشا بود؛ همان که جز نمایش‌های متعدد این‌جایی و آن‌جایی، از بی‌بی‌سیِ فارسی هم پخش شده بود...
 
خب اغلبِ این اهالیِ مجازیِ فرهنگ و هنر که اهلِ دیدن و خواندن نیستند و فقط منتظرند چیزی پیدا کنند و بدون ذکر منبع، لوگوی خودشان را بزنند روی فیلم و عکس و مهرکرده به اسم خود کنند و مفتخر شوند! این که دیگر عادی شده و کاری از دست کسی ساخته نیست؛ ولی نکته جدید و بامزه‌اش این بار این بود که چه منشر کننده‌های فرهنگی/ ادبی و چه مخاطبان فرهنگی/ ادبی خیلی‌های‌شان کشف کرده بودند که این فیلم واقعی نیست و با هوش مصنوعی ساخته شده! برخی هم از سرِ فروغ‌دوستی معترض شده بودند و گفته بودند جعل کار بدی‌ست!
 
این تکه شعرخوانی فروغ نازنین هم مثل همه تکه‌فیلم‌ها و هر چه تصویر متحرک از اوست، در مسیر ساخت «سه‌گانه مستند فروغ فرخ‌زاد» (سرد سبز، جام جان و اوج موج) توسط بنده پیدا شد و مفتخرم که اگر خودِ فیلم‌ها چیزی نداشت از هنر، همین دیدن تصویرهای متحرک برای علاقه‌مندانی که پیش از ان فقط عکس از او دیده بودند، خودش هدیه ارزنده‌ای بوده است.
این فیلم خاص از شعرخوانی فروغ عزیز هم احتمالا شائبه کشف ساختش با هوش مصنوعی از این‌جا آمده که صدا و تصویر ناهماهنگ است، همین! کافی‌ست صدا را قطع کنید و تصویر را ملاحظه بفرمایید و لب‌خوانی کنید. به همین سادگی!
 
این فیلم هم مانند همه فیلم‌های دیگری که به دستِ ما رسید، صدا نداشت. کاملا مشخص و واضح بود که فروغ دارد «سفر حجمی» را می‌خواند. صدای شعر هم که در دست‌رس بود. پس مشکلی نبود و باید صدا را می‌گذاشتیم روی تصویر. همین کار را هم کردیم. ولی خب با امکانات تدوینیِ سال هزاروسی‌صدو هفتادوهشت و درنهایت، هزاروسی‌صدوهشتاد خورشیدی. پولی برای صداگذاری و استفاده از امور فنی بهتر و به‌کارگیریِ دوستان متبحر در امر صدا هم نداشتیم. پس با همان امکانات تدوینیِ و آن‌چه با برنامه‌های موجود در زمان تدوین در اختیارمان بود کار را پیش بردیم. 
 
حالا مشکل اصلی چه بود؟ ناهماهنگی میان فایل صدا و فایل تصویر؛ سینک نشدن صدا و تصویر. یک بار، فروغ نشسته بود جلوی دوربین و شعرش را خوانده بود؛ یک بار هم در استودیو شعر خوانده بود و صدایش را ضبط کرده بود. دو مکان متفاوت و دو زمان متفاوت. طبیعی هم هست که با دو ریتم خوانده باشد و با دو ضرباهنگی که طول کل قطعه را متفاوت می‌کند. حالا ما باید این دو تا و درواقع، صدا را به تصویر نزدیک می‌کردیم. چیزی که می‌بینید حاصل تلاش ما در آن سال‌هاست... همین و به همین سادگی...
 
این که آن زمان هوش مصنوعی کجا بود اصلا، مساله‌ای نیست. مساله این جاست که هوش مصنوعی قاعدتا باید کمک کند به سینک شدن صدا نه این که ناسینک کند؛ نه؟! پس این خلاقیتِ دوستان که این فیلم با هوش مصنوعی درست شده از کجا آمده است؟!
 
 
ناصر صفاریان
بیست‌وچهار/ بهمن/ چهارصدوسه