شنبه شب (۱۵ آبان) مستند «ماشین روز قیامت» به کارگردانی سودابه مرادیان در پردیس چارسو به نمایش درآمد و با حضور حبیب احمدزاده و ناصر صفاریان مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار فیلمنت نیوز؛ مستند «ماشین روز قیامت» که محصولمرکز موسیقی بتهوون است، نگاهی دارد به جانبازان اعصاب و روان بستری در آسایشگاه تهران، سرداران خاموش هشت سال دفاع مقدس.در خلاصه این فیلم آمده است: «ماشین روز قیامت تصویری است از قربانیان جنون تاریخی بشر که روز به روز، بیشتر در سیاهی فراموشی خود خواستهشان فرو میروند، گم شده و محو میشوند… مستند «ماشین روز قیامت» با حضور ناصر صفاریان (کارگردان و منتقد سینما) و حبیب احمدزاده (نویسنده و محقق) نقد و بررسی شد.
زندگی جانبازان اعصاب و روان قابل نمایش از تلویزیون است
حبیب احمدزاده در این نشست درباره تصویر واقعی جنگ گفت: «من کتاب «زندگی،جنگ و دیگر هیچ» اوریانا فالانچی را در کلاس سوم، چهارم دبستان خوانده بودم و میفهمیدم جنگ یعنی چه. سال ۴۸ با اینکه ۶-۵ ساله بودم، متوجه نشانههای شروع یک جنگ در اروند بین ایران و حزب بعث بودم. این را میگویم که توضیح بدهم ما در موقعیتهایی ناگزیر قرار میگیریم. اگر فیلم «ماشین روز قیامت» را با موقعیت آمریکاییان ویتنام از جنگ برگشته مقایسه کنید، آنها همیشه نسبت به گذشتهشان اظهار پشیمانی و تنفر میکنند. اما تمام این بچهها با اینکه تمام این مشکلات را دیدند یک شکلی در رابطه با گذشته صحبت میکنند که انگار گذشته برایشان خیلی لذتبخش تر از امروز است. به جز اینکه امروز عدم رسیدگیهای دولتی، حکومتی یا هر چیزی که میخواهیم نام بگذاریم به این عزیزان وجود دارد، یک اشتباه بسیار بزرگی هم هنر و سینمای ما مرتکب شد.هنر و سینمای ما آمریکایی های از جنگ ویتنام برگشته را کپی کرد و فضا و اتمسفری در جامعه ایجاد کرد که وقتی رزمندگان اسلام به شهرها برگشتند دیدند ارزشهایشان نیست و با مردم درگیر شدند. درصورتی که من به عنوان یک رزمنده شاهد بودم که هیچکدام از مردم ما هیچ ناسپاسیای به آن رزمندهای که رفت و از دین، ناموس و مملکتش دفاع کرد، انجام ندادند.»
حبیب احمدزاده در ادامهی صحبتهایش تاکید کرد پخش این مستند هرچقدر هم تلخ و دردناک در تلویزیون مانعی ندارد :«تا نام دفاع مقدس به میان میآید فکر میکنیم هر جا گفتیم اینجا این نقص وجود دارد یعنی ما میخواهیم کارکرد بچههایی که رفتند جلوی دشمن ایستادند را زیر سئوال بریم، در صورتی که اینها حساسیتهای بیهوده است، این فیلم به راحتی از تلویزیون ما قابل پخش است، مگر اینکه به مدیرانی برخورد کنیم که همیشه میگویند اگر ما کاری نکنیم کسی نمیگوید چرا نکردید، اما اگر کاری بکنیم و گوشهای خط بیفتد همه میگویند این کار را کردید، پس بهترین کار این است که کاری نکنیم! یعنی خود به خود این خودسانسوریها به وجود میآید.»
نویسنده کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» درباره مضمون مستند «ماشین روز قیامت» گفت: « ما در این فیلم با آدمهای دچار اختلالات اعصاب و روانی روبهرو هستیم که با آنها گریه میکنیم ولی خیلی وضعیت رو به موتشان را نمیبینیم. من فکر میکنم اولین کاری که باید بکنیم این است که حتماً در جامعهی ما تعاریف درست شوند، تا تعاریف درست نشوند همین سوء استفادهها وجود دارد که حقایق به صورت عریان گفته نشوند، یعنی حقایق به صورت عریان را سیاهنمایی میپندارند که اصلاً به نظر من این نیست… همه باید تعاریفمان را درست کنیم، حزباللهی، روشنفکر، بیخیال و… تعاریفمان را درست کنیم و ببینیم که دعوایمان سر چیست و تعریف کلی و درستی را انتخاب کنیم، چون همه مجبور هستیم در این قایق با هم زندگی کنیم.»
موضوع جنگ آنقدر دولتی مانده که تماشاگر رغبتی به دیدن فیلم جنگی ندارد
در ادامهی مراسم ناصر صفاریان، مستندساز دربارهی رابطهی مخاطبانبا مستندهایی با موضوع جنگ گفت:«در حال حاضر در شرایطی زندگی میکنیم که در همهی این سالها تبلیغات و موضوع جنگ آنقدر دولتی و حکومتی باقی مانده که وقتی نام هر موضوعی که منتسب به جنگ باشد بیاید؛ شهید، جانباز و هر مورد دیگری مردم اساساً رغبتی نشان نمیدهند که حتی بیایند و ببیند موضوع صحبت چیست، حتی اگر اثر ضدجنگ باشد، همین که مربوط به جنگ باشد تماشاگران ترجیح میدهند که آن را نبینند، چون در رابطه با جنگ همیشه مسائل سفارشی را دیده و شنیدهاند و تماشاگران ما همیشه در یک مسیر غلطی جهت داده شدهاند…شما به آمارهای سینمای ایران که نگاه بکنید، فروش فیلمهای جنگی قابل مقایسه با دیگر فیلمها نیست و مردم آن را نمیبینند و حتی دوستانی که معتقد هستند اینگونه نیست برای اثبات اینکه سینمای جنگ طرفدار دارد نهایتاً به آمار اخراجیها تکیه میکنند که میدانید آن را اساساً در زمرهی این آثار نمیتوان قرار داد.»
در پایان جلسهی نقد و بررسی مستند «ماشین روز قیامت» بعد از اکران این مستند،سودابه مرادیان کارگردان دقایقی از طریق پیام تصویری با مخاطبان اش صحبت و از حضورشان در این نشست تشکر کرد. او درباره ساخت این مستند گفت:«قبلاً هم راجع به جنگ و جانبازان مستند ساخته بودم، یک فیلم راجع به یک خانم جانباز به نام مهین و راجع به جنگ هم که قصهی خاک سوخته در رابطه با افغانستان کارکرده بودم، تمایل داشتم بیشتر در رابطه با تأثیرات جنگ حرف بزنم. این نوع سوژهها تأثیرش را روی آدم تا مدتها میگذارد حتی بارها سر مونتاژ گریه میکردم، هر وقت که فیلم را میبینم به یک سری صحنههای خاص که میرسم خودم هم گریه میکنم.»
فیلمنت
شانزده/ آبان/ نودوپنج