روبرت صافاریان
میدانید "پارکور" چیه؟ من هم نمیدانستم تا هفته گذشته که فیلم مستند سلاطین خیابانها ساخته پالیز خوشدل و زینب تبریزی را در برنامه نمایش انجمن مستندسازان در خانه سینما دیدم. پارکور ورزش یا هنر جابهجایی در مراکز مسکونی شهری است. برخیها اصطلاح "شهرنوردی" را برای آن پیشنهاد کردهاند. راه نوینی است برای تعامل با محیط اطراف فقط با استفاده از تواناییهای انسان است. هدف پارکور، رسیدن به مقصد با استفاده از کارآترین، روانترین و مستقیمترین مسیر و مناسبترین حرکات است که میتواند شامل دویدن، پریدن، بالا رفتن و خزیدن باشد.
برای بچههای پرانرژی که محیط آپارتمان برایشان تنگ است و سطح شهر پر از موانع مییابند، پریدن از روی این موانع و تبدیل واکنش به این محیط محدود کننده به مجموعهای از حرکات زیباست اعم از دویدن و پریدن و بالا رفتن از دیوار و پشتک وارو زدن از بلندی و پریدن از پشت بامی به پشت بام دیگر. این به طور کلّی. امّا مسئله وقتی جالب میشود که بدانید همین بغل گوش مان در شهرک اکباتان جشنواره پارکور برگزار میشود و از شهرهای مختلف کشور تیمهایی برای شرکت در آن میآیند. به قول فرید (که ظاهراً مسئول تشکیلات پارکور در تهران یا ایران است، پارکور اعتراضی است به زندگی در فضاهای شهری.
با ارائه این اطلاعات و آشنا کردن بیننده با فضایی تازه با مسائل تازه خودش، سلاطین خیابانها یکی از وظایف اولیه و مهم هر فیلم مستندی را انجام داده است. یعنی ما را به محیطی برده است که ندیدهایم. و این کار را به نحو هیجانانگیزی هم انجام داده است. فیلم با معرفی فرید شروع میشود، جوانی با لباسهای عجیب غریب و موهای بلند بافته به سبک آفریقاییها و عینکهای مشکی که از همان اول با خوشصحبتی خود نظر بیننده را جلب میکند. او بلافاصله با چند حرکت جذاب و غیرقابلانتظار پرش و بالا رفتن دیوار، ما را در جای خود میخکوب میکند. فرید و بچههای دیگری که در طول فیلم با آنها آشنا میشویم مظهر انرژی نهفته در نسل جوان هستند که هزار و یک مانع سر راهشان نهاده شده است و این موانع تنها دیوارها نیستند؛ بزرگترها هم هستند، نیروهای انتظامی هم هستند. در یک کلام، جامعهای است که آنها را نمیفهمد. امّا پارکوربازهای فیلم از پس همه آنها برمیآیند. برای پارکوربازها هیچ مانع غیرقابلعبوری وجود ندارد. و در این راه، یک از رویکردهایشان خنده و شوخی و سهلگیری است که البته به هیچ وجه به معنای دست برداشتن از تلاش جدی برای سازماندهی جشنوارههایشان نیست.
حرکات پارکور در فضای شهرک اکباتان در قالب کادرهایی که بالایشان را نمای ساختمانهای بتنی پر کرده است و پایینشان را دیوارنگاریهای رنگارنگی که جلوه دیگر از شورش و انرژی جوانی است، تبلور فوران انرژی جوانانی است که طغیان در برابر فضای محدودکننده را به زیبایی بدل میسازند. و تلاش آنها خود زیبا و دوستداشتنی است. حتی دختران هم پارکور میکنند، هرچند در اینجا هم موانع سر راه آنها بیشتر است و آن طور که یکی از آنها در فیلم میگوید اجازه شرکت در جشنوارهها را ندارند.
فیلمسازان که خود جوان هستند با حسی از همدلی با فرید و دیگران همراه شدهاند و فیلم خوب احساس آنها را به بیننده منتقل میکند. و در شرایط خاص ما، این ورزش و پرداختن جوانان به آن، با شکل و شمائلی که در فیلم میبینیم، در عین حال اعتراض است به فضایی که نگاه رسمی از جامعه ترسیم میکند. سلاطین خیابانها تنها فیلمی درباره یک ورزش ناشناخته و علت وجودی آن نیست، بلکه همچنین فیلمی است اجتماعی که تصویر گوشهای از جامعه را در این زمانه ترسیم میکند.
سینمای مستند ما با به تصویر کشیدن فضاهایی از جامعه (منظور از فضا، هم مکانهای فیزیکی و هم آدمهایی هستند که در این مکانها زندگی میکنند) و به نمایش گذاشتن وجوهی از زندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه که برای بیشتر مردم ناشناختهاند، آن هم به شیوهای زنده و ملموس و اثرگذار، گاه خیلی بهتر از سینمای داستانی بییندهاش را با جامعه به طور کلی آشنا میکند. این نوع فیلمسازی که فاقد چرخه اقتصادی قابلاتکا است نشان داده است که بسیار جان سخت است و فیلمسازان مستند با همه مشکلاتی که سرراهشان هست به کارشان ادامه میدهند. عین پارکوربازهای شهرک اکباتان.
پیک مستند- 16 آذر 1390