«حلقه سبز» قصهای دارد، قصهاش نویسندهای دارد و نویسندهاش هم تخیلی. بر این اساس، آنچه در این مجموعه نظارهگریم، قصه چند آدم است و چند اتفاق. تا جایی که از خود سریال برمیآید، چیز خیلی عجیب و غریبی در پس آن نیست، حتی اگر مشاور فیلمنامهاش اصرار داشته باشد که هست، و حتی اگر برای اثبات این هستی، حرفهای گذشته حاتمیکیا را به نیستی بکشاند و آنها را پایین ببرد تا این یکی، که بالاتر هم نیست، بالاتر جلوه کند.
... اما آنچه میبینیم، به عنوان یک اثر، به هر حال تاثیری ایجاد میکند و مخاطب نسبت به این تاثیر، واکنش نشان میدهد. واکنشی که گاه به تجلی نمیرسد؛ ولی در دل میماند و در پس ذهن. آنچه در این سریال میبینیم، روح سرگردانیست دلبسته به این دنیا و ناراضی از اهدای اعضای بدن خود به بیماری دیگر، بازیگرش حمید فرخنژاد است و بازیاش خوب و دلنشین و شکل حضورش شیرین و دوستداشتنی و به دل نشستنی. حرکت دوربین با اوست، موسیقی سنگین احساسی با اوست و خلاصه همه چیز منِ بیننده را میکشاند طرف او. در مقابل، آن بدبخت بینوای محتاج عضو چند قدم مانده به مرگ است. بازی بازیگرش، مثل اغلب بازیهای نقشهای فرعی مجموعه بد است، چهره بازیگرش خیلی دلنشین نیست، خانوادهاش کاسبمسلک و اهل دوز و کلک اند برای تصاحب قلب بیمار مرگ مغزی و اهل سرقت و آدمربایی و.. نور و موسیقی و فضاسازی حسی اثر هم با او نیست. پس نتیجهاش این است که منِ بیننده حق را به این روح دوست داشتنی میدهم که نمیخواهد بمیرد تا اعضای بدنش به دیگری برسد. و این یعنی نقص غرض سریالی که درباره اهدای پیوند عضو است و وزیر بهداشت مملکت هم سر صحنهاش میرود. البته درست است که پیام را باید در تلگرافخانه جست و پیام و پند و اینها جایش سینما نیست؛ ولی ظاهرا این سریال را برای «همینها» ساختهاند که وزیر بهداشت سر صحنهاش میرود و امکانات در اختیارش قرار میگیرد. هنوز تا پایان این سریال 18قسمتی که مدام به مدد موسیقی و تصویر و صحنههای کلیپگونه که انصافا از جاهای دیگر سریال دلنشینتر است، کش میآید، چند قسمتی باقی است. به طور قطع، پایان ماجرا به نفع اهدای عضو رقم خواهد خورد. ما هم آن ضربالمثلهای شیرین پارسی را در باب شمردن جوجههای آخر پاییز و پایان خوش شاهنامه میدانیم. اما مساله اینجاست که اعضای خانواده بیماران مرگ مغزی افتاده در بستر مرگ، که تا این جای 10قست رفته از ماجرا را دیدهاند، تا پایان قسمت 18 فرصت ندارند تا تصمیمگیریشان را برای اهدای عضو عزیز خود به تعویق بیندازند. در این 10قسمت هم هر چه دیدهاند، عذاب روح بیمار مرگ مغزی است. پس با تکیه بر این ثبت ذهنی و دلی برآمده از سریال «حلقه سبز» عطای اهدا را به لقا میبخشند. حاصلش هم اخبار این روزهاست در زمینه کاهش اهدای عضو. خب ا گر نام این نقض غرض نیست، پس چیست؟ ... مگر اینکه واقعا نظر سازندگان این مجموعه تنها ساخت اثری سرگرمکننده بوده باشد و نشاندن مردم پای تلویزیون .... و البته افسوس، که ظاهرا این بازی هر سه باخت است و اینگونه هم نشده، یعنی افسوس مکرر.
روزنامه «دنیای اقتصاد»
دو/ دی/ هشتادوشش